تعالیم بهاءالله و اسرار این امر و اساس این ظهور منکر ندارد. آفاق مانند ماهی لب تشنه است و تعالیم جمال مبارک آب روان. نه حیفی و نه سیفی و نه تکفیری و نه تدمیری و نه تضییقی و نه تعرّضی و نه تکلّفی. شمشیرش اعلان وحدت عالم انسانی، تیغ جهانگیرش موهبت رحمانی، قوه جندیه اش محبت الله، قوانین و آئین سپاهش معرفت الله، سپهسالارش نور هدایت الله، اصول و قوانینش محبت و مهربانی با جمیع نوع انسانی، حتی به درجه ای که بیگانه آشناست، اغیار یار، دشمن دوست، بدخواه خیرخواه و به این نظر رفتار میشود. زیرا خطاب به عالم انسانی میفرماید یعنی جمیع ملل که: همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار. (مکاتیب عبدالبهاء ج۲، ۲۶۳-۲۶۲)
0 Comments
مسلمانان پیامبر خود را خاتمالانبیا میدانند؛ آخرین پیامبری که ظهور کرده. آیه ۴۰ سوره احزاب از قرآن، کتاب مقدس مسلمانان هم به همین موضوع اشاره دارد. با این حال معتقدانی از ادیان دیگر از یک سو و منتقدانی که نهاد دین و پیامبری را قبول ندارند از سوی دیگر میپرسند چرا و بر اساسچه استدلالی پیامبر اسلام باید خاتم پیامبران باشد نه هیچ پیامبر دیگری؟ آیا ایده خاتمیت به جزمانگاری نمیانجامد؟ در این برنامه از تابو سروش دباغ، پژوهشگر فلسفه و دین و عرفان ثابتی، پژوهشگر و جامعهشناس دین بر سر همین موضوع بحث میکنند. با اجازه آقای ثابتی بحث این هفته را من با آقای دباغ آغاز میکنم و با این پرسش که پرسش اصلی ما در این برنامه است که چرا محمد، پیامبر اسلام خاتم انبیا دانسته شده؟ چه شواهد و قرائن دروندینی و تاریخی در این مورد وجود دارد؟ با اجازه آقای ثابتی بحث این هفته را من با آقای دباغ آغاز میکنم و با این پرسش که پرسش اصلی ما در این برنامه است که چرا محمد، پیامبر اسلام خاتم انبیا دانسته شده؟ برگردان فارسی از "زیارتنامهء امام حسين، سیّدالشّهداء" نازل از قلم اعلی’، جمال ابهی’ بنظر میرسد این سرآغاز از کتاب "قرن بدیع، God Passes By" اثر خامهء ولیّ مقدّس امر بهائی بهترین راه گشاست؛ ایشان میفرمایند: "جمال ابهی’ در نام مبارک خویش، اسم امام حسین، برترین جانشین حضرت رسول – تابان ترین "ستاره" بر "تاج" یادشده در "مکاشفات یوحنّا" را – با نام علی، امیر مؤمنان، دوّمین "شاهد" نامبرده در همان کتاب، توأم دارند." و سیّد کاظم رشتی در تعبیر احادیثی از ائمّهء اطهار، و در بیان ظهور جمال ابهی’ پس از طلوع مهدی موعود، از رجعت "حسین" نام برده میگوید: "پس از قائم، قیّوم ظاهر خواهد شد...زیرا چون نجم قائم غروب کرد، جمال حسین آشکار شده عالم را نورانی خواهد نمود." و اینست صورت زیارتنامه: کشتی غرق ناشدنی تایتانیک با بیش از 1500 سرنشین در 100 سال پیش در اقیانوس اطلس شمالی غرق شد. این تراژدی، دستمایه ای برای چندین داستان سرایی حماسی شده است. در میان تمام این داستانها، یکی از شگفت انگیزترین آنها مربوط به داستان یک مرد 68 ساله ایرانی ای است که در این کشتی نگون بخت حاضر نبود ولی قرار بود که مسافر آن باشد. رسانه های اروپایی و آمریکایی از عباس افندی معروف به عبدالبها، با عناوینی چون فیلسوف، پیامبر صلح و حتی رجعت مسیح یاد کرده اند. دوستداران آمریکاییش هزاران دلار برایش فرستاده بودند تا بلیط تایتانیک را خریداری کند و از او تمنا کرده بودند که با نهایت توانگری به آمریکا سفر کند. وی این تقدیمی را قبول نکرد و در عوض پولش را به خیریه داد. از جمله اعتراضات مغرضين، اعتراض به احکام الهي است. اگر چه در هر يک از احکام و اوامر الهي هزارها حکمت نهفته است، ولکن بايد دانست که اول وظيفه هر فرد، تحقيق و تحري حقيقت، يعني شناختن مظهر ظهور الهي است با ادله و براهين عقلي و نقلي و پس از شناسايي مظهر ظهور و رسيدن به فيض ايمان و ايقان، وظيفه ثانوي اطاعت و پيروي از اوامر و احکام اوست، اگر چه آن اوامر و احکام با عقول ناقصه بندگان مطابقت نداشته باشد. حتي اگر به روز روشن، نام شب ظلماني نهند و شب ظلماني را روز روشن نامند و يا زندگان را مرده هزار ساله دانند و مردگان را زنده ابدي خوانند، چون به مظاهر مقدسه ايمان داريم، بايد اوامر و احکام آنها را اطاعت و پيروي نماييم و دليل و برهان و فلسفه نخواهيم که مثلا فلسفه کشتن هزاران گاو و گوسفند و شتر در روز عيد اضحي و دفن آنها در زير خاک و رمي جمره و غيره در اعمال حج چيست و يا چرا براي سه طلاقه محلل مقرر گرديده و يا دليل مباح بودن خريد و فروش بنده و برده در شرايع و اديان قبل چه بوده و بسياري از احکام ديگر که اطاعت آنها بدون چون و چرا بر هر يک از مؤمنين فرض و واجب است. و از جمله اعتراضات آنکه مي گويند حضرت باب و حضرت بهاءالله امي نبوده اند. اول آنکه معني امي بودن آن است که داراي علوم و معارفي باشند که آن علوم و معارف بدع و موهوبي و الهي بوده و از کسي نياموخته باشند و در مدارس آن را تحصيل نکرده باشند چنانکه حضرت باب و حضرت بهاءالله آثار و الواحشان داراي معارفي است که نمي توان گفت آن معارف اکتسابي است. از جمله حل مسائل غامضه کتب آسماني و آيات متشابهات قرآن و تورات و انجيل و کشف رموز آن آيات الهي و اين معارف وحي سماوي بوده و از علومي نبوده که علما آنرا تحصيل و تدريس نموده باشند، بلکه بالعکس با آرا علماي قوم مخالف و مباين است و آنان به ظواهر آيات متشابهات متمسک مي باشند. لذا انکار و اعتراض نموده اند و چون طبق آيه مبارکه «وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ[i]» يعني تاويلش را جز خدا، كسي نميداند و آيه شريفه «يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ[ii]» يعني روزي كه تاويلش فرا رسد، نمي توانستند آن آيات را به راي خود تأويل نمايند و بايستي به انتظار روز تأويل قرآن که يوم الله است. بوده باشند، ناچار تا فرا رسيدن آن روز به ظواهر آيات تمسک مي جسته اند و حضرت بهاءالله که اسرار کتب مقدسه را فاش و بر ملا ساخته اند. چنانکه گفته شد علمشان اکتسابي نبوده بلکه الهي و وحي سماوي بوده است و بديهي است با اين معارف الهيه که در نزد هيچ مدرسي نياموخته اند امي بوده اند. يکي از علل نسخ شدن حکم نماز جماعت اين است که هيچ انساني محل اقتداء مؤمنين در نماز نگردد و هر کسي در تنهائي خويش با نهايت توجه و آرامش بسوي خداوند نيايش کند، زيرا هر کسي خود مسؤل اعتلاي روحاني خويش و بيان راز و نياز قلبي خود با خداوند است و نبايد اين امر مهم را به شخص ديگري تفويض نمود. علت ديگر اينکه در پيشگاه خداوند، همه برابر باشند و پيش نماز و صاحب امتيازي تعيين نگردد. البته در دوران گذشته به سبب عدم امکان آموزش همگان لزوم اين نوع نماز کاملا محسوس بود زيرا در خلال آن آموزش آداب و شيوه ها نيز صورت مي گرفت و حتي اگر کسي نمي توانست کلمات را ادا کند از انجام اين فريضه محروم نمي ماند. اما امروز خوشبختانه امکان آموزش آنقدر وسيع گرديده که نيازي به بکار گيري آن روش نيست. در ديانت بهائي بر عفت و پاکدامني تأکيد بسيار گرديده و از مهمترين شاخصه هاي ايمان شمرده شده ولي حجاب به شکل روسري يا چادر وجود ندارد. اگر منظور پوشش است، بايد گفت حد و حدود آن در خود اسلام نيز روشن نيست و بين علماي 480 فرقه اسلامي در اين مورد اختلاف نظر وجود دارد! اما اگر منظور از پرسش فوق، علاوه بر پوشش ظاهري، تقواي باطني نيز هست، پاسخ زير براي منصفين، مفيد و کافي خواهد بود. حضرت بهاءالله درباره دوره بلوغ عالم که بهائيان آن را آغاز کرده اند، مي فرمايند: «اهل بهاء نفوسي هستند که اگر بر مدائن ذهب (شهرهاي طلا ) مرور کنند، نظر التفات به آن ننمايند، و اگرچه جميع نساء ارض (خانم هاي روي زمين) به احسن طراز و ابدع جمال ( با بهترين زينت و جديدترين زيبائي) حاضر شوند، به نظر هوي ( به نظر هوي و هوس و شهوت)در آنها نظر نکنند»[i] حضرت اعلي در کتاب بيان، عدد نوزده را به عنوان عددي مقدس معرفي فرموده و در برخي احکام و مشروعات استفاده نمودند که حضرت بهاءالله برخي از آنها را تأييد فرموده اند. حضرت اعلي و حروف حي، جمعا 19 نفر را تشکيل مي دهند و اظهار امر علني حضرت بهاءالله، 19 سال پس از اظهار امر حضرت اعلي واقع شد. بهائيان 19 ماه دارند که هر ماه 19 روز دارد و روز هايي که در سال باقي مي ماند به ايام هاء معروف است. بدين ترتيب ضيافت هر 19 روز يک بار و روزه 19 روز مي باشد. همچنين حداقل مهريه 19 مثقال نقره است، 19 درصد اموال به حقوق الله تعلق دارد، اسباب خانه هر 19 سال يکبار تجديد مي شوند، در ديانت بابي نماز 19 رکعت بود و بسياري احکام ديگر . اين عدد در زماني کشف شده است که کامپيوتر يا ماشين حسابي وجود نداشته است و اين خود يکي از اعجازهاي امر مبارک است. اکنون پس از گذشت قريب به 160 سال، بشر تنها با استفاده از کامپيوتر و امکانات پژوهشي بسيارگسترده، توانسته رمز عدد 19 را در قرآن کشف کند! این بنده در بهار سال 1301 شمسی در شهر ساری عاصمه مازندران به زیارت این مرد فائز شدم و در مجالس متعدد کیفیت برخوردش را با مهتدیان مشاهده نمودم و سخنان گرمش را در مواضیع استدلال شنیدم. گاهی دنباله صحبتش به سه ساعت میرسید و تنفسش در اثنای این مدت هنگامی بود که مهتدی در ظرف یکی دو دقیقه مطالبی میپرسید و در هیچ مجلسی دیده نشد که از جناب احباب یا مبتدیان بیش از دو یا سه مرتبه سئوالی به میان آید و بر روی هم بیش از ربع ساعت وقت مجلس را بگیرد، بقیه اش به بیانات پر حرارت و بلیغ این مرد میگذشت و در ضمن صحبت آیات قرآن و احادیث و اخبار مانند سیل از لسانش جریان داشت و با کمال محبت و شکیبائی مطالب را موشکافی مینمود و بالجمله شوق غریبی به تبلیغ داشت و با خلق کریم دلها را صید و در هدایت نفوس موفقیت حاصل میکرد و در نظر فانی که آن اوقات در اول جوانی بودم، وجودش خیلی جلوه نمود و بعدها که شروع بنگارش کتاب (لحظات تلخ و شیرین) نمودم در حقش مطلبی نوشته ام که بعین عبارت این است: دیانت بهائی، یک دیانت جهانی است و هدفش اتحاد جمیع نژادها و ملیتها در یک آرمان بین المللی و دیانت واحد می باشد. تجدید و تکامل ادیان از اصول این آئین است زیرا در هر زمان مقتضیات جامعه بشری تغییر می پذیرد و در هر عصری دینی جدید موافق با مقتضیات و نیازمندهای جهانیان ظاهر می گردد. بـهائیان پیروان حضرت بـهاءالله هستند و معتقدند که ایشان، جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون حضرت ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و بالاخره حضرت محمد است و رسالتش برای ایجاد تمدنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان بدان نیازمند است. محور تعالیم دیانت بـهائی وحدت عالم انسانی است یعنی وقت آن آمده است که بشر از هر قوم و نژادی به یگانگی رسند و همه در ظلّ یک جامعه جهانی درآیند. حضرت بـهاءالله فرموده است که خداوند بیمانند نیروهائی را در جهان بکار گماشته است تا آنچه را که بر حسب سنّتهای پیشین سبب جدائی و اختلاف میان اقوام و طبقات و ادیان و ملل عالم گشته است از میان بردارد و مهمترین کاری که امروز بشر باید به آن پردازد وحدت عالم انسانی و تلاش و کوشش در راه اتّحاد و اتّفاق اهل عالم است. یکی از اهداف و مقاصد دین بـهائی بذل همت و مساعدت در این مسیر است. از این روی امر بـهائی جامعهی جهانی مرکّبی بیش از ۷ میلیون نفر از اکثر ملل و نژادها و فرهنگهای جهان بوجود آورده و تعالیم حضرت بـهاءالله را در آن جامعه تجسم بخشیده است. آزمایشی که بهائیان در این راه گذرانده اند سبب تشویق کسانی است که از همین راه می پویند و نوع انسان را اعضاء یک خاندان و کره زمین را یک وطن می دانند. براي پرداختن به اين موضوع بايد در اديان گذشته نظر نمود. چه چيز سبب الهي بودن اديان گذشته بوده است؟ چه دلايلي بوده است که سبب گرديده مردم مظاهر ظهور را از جانب خدا بدانند؟ در همه ظهورات، يکي از اصلي ترين اصول براي دانستن حقيقت دين، خصوصيات و منش و يا سيره مظهر ظهور بوده است، يعني خصوصيات فردي پيامبران ( که اين خصوصيات نيز به وسيله خداوند در ايشان به وديعه گذاشته شده) سبب اقبال مومنين مي گرديد که از اين خصوصيات مي توان به صداقت، امانت، پاکي و درستي ايشان اشاره نمود که برقلوب ديگران اثر مي نمود. در اين ظهور نيز اين خصوصيات به صورت اولي نمايان بود، يعني حضرت اعلي و حضرت بهاءالله از نظر حسن اخلاق و پاکي ضمير شهره اطرافيان بودند. دوستان گرامی و ارجمند خوشوقتم که با اجازه شما ساعتی از وقت عزیزتام را به گفتگو درباره گذشته، حال و آینده ایران از دیدگاه حضرت عبدالبهاء اختصاص میدهم و گمان میکنم که چنین بحثی در زمانی که سرنوشت کشورمان در پرده غلیظی از ابهام نهقته است عاری از فایدت نخواهد بود زیرا فرصتی خواهد بود که لااقل به موضع فکری شخصیتی که دوست و دشمن بر آگاهی و خردمندی او گواهی داده اند(حضرت عبدالبهاء) آشنا شویم... شاپور راسخ |
مدیربرگزیده مقالات مختلفه، نظرات مختلفه، نظرات دیگران، گلچین ها و ... بایگانی
September 2024
دسته بندی ها
All
|