در عظمت این پنجاه سال که عهد اعلی’ و عهد ابهی’ را شامل میشود، شوقی افندی ولیِّ امر بهائی چنین گواهی میدهند: این نیم قرن را تاریخ نگاران آینده "قهرمانانه ترین، مصیبت آمیز ترین و خطیر ترین زمان" در عصر "رسولي يا عصر حواریون" از "دور بهائی"خداهند نامید!
عزیزان توجّه دارند که از نخستین لحظهء طلوع طلعت باب، نزول آیات یزدان پاک بر کرهء خاک آغاز شد و تا 50 سال بعد با نزول "کتابُ عهدی" از قلم اعلی’ و بخطِّ مبارک محبوب عالم، این باران رحمت که سیل آسا و بدون انقطاع میبارید، ادامه داشت و میراثی مناسب با مأموریت ظهور اعظم الهی، "آفرینش آدمی نو و عالمی نو" برای عالم انسان باقی گذاشت.
در عظمت این پنجاه سال که عهد اعلی’ و عهد ابهی’ را شامل میشود، شوقی افندی ولیِّ امر بهائی چنین گواهی میدهند: این نیم قرن را تاریخ نگاران آینده "قهرمانانه ترین، مصیبت آمیز ترین و خطیر ترین زمان" در عصر "رسولي يا عصر حواریون" از "دور بهائی"خداهند نامید!
0 Comments
اگر بخواهیم انسانها را به دو گروه تقسیم کنیم، یک راه هم اینست که بگوئیم دسته ای انسان اسیر قفس تن هستند و محدود به خشنود ساختن آن. این دسته مردمان با مرگ تن به آخر حیات میرسند. و دسته ای دیگر تن را چون مرکبی گرفته، بر آن سوارند و بسته به آمادگیها و شایستگیها به پرواز در فضاهای دانش یاهنر، هم از خود گوهری پایدار میسازند و هم به بهبود و پیشرفت مدنیّت انسانی خدمت میکنند. این دسته خود، دو گروه میشوند؛ گروه نخست دانش را بخاطر دانش یا هنر را بخاطر هنر برمیگزینند. و به این خوش و مسرورند. و گروه دیگر، پرواز در این فضاها را بخاطر محبّت و خدمت به جهان انسان آغاز میکنند و جاودان میگردند.! نوشتار را با داستانی آغاز میکنم. یکصد و ده سال پیش، هوارد کلبی آیوس (Howard Colby Ives ) عبدالبهاء را در آمریکا زیارت کرد. و پس از چند ده سال حیرت و سرگردانی، راه خود را یافت و مسیری از خدمت به عالم انسان را در پیش گرفت. او اینچنین کلید رشد روحانی کم نظیری را یافته همسرش و خودش را جاودانی ساخت. در این نوشتار بر آنم که نکته ای بسیار جالب را با عزیزان در میان نهم. نکته ای که همگان را به کار آید و شاید راه گشای بسیاری مردمان باشد. به این منظور همراه با شما، به نخستین آیات در انجیل یوحنّا (John) توجّه میکنیم؛ "در آغاز کلمه بود، و کلمه با خدا بود، و کلمه خدا بود. هم چیز بوسیلهء او خلق شد؛... زندگی در او بود؛ و زندگی نور انسانها بود. و نور در تاریکی میدرخشد؛ و تاریکی او را نمیشناسد. مردی از جانب خدا آمد، که نامش یحیی’ بود. (یحیای مَعمَدانی یا John, the Baptist مردی که مردم را در رود اردن تعمید داده به ظهور عیسی مژده میداد.) او طلوع نور را بشارت میداد تا همه به نور ایمان آرند... نور راستین که هر کس به دنیا آید به او روشن میشود. او در جهان بود، و جهان بوسیلهء او آفریده شد، و او را نمیشناخت... هرکه او را پذیرفت، و به نام او مؤمن شد، شایستگی آن را یافت که پسر خدا باشد. آن مؤمنان زادهء خون و گوشت نبودند و به ارادهء انسانی خلق نشدند، بلکه از خدا زاده شدند. و کلمه گوشت شد و در بین ما ساکن گشت، (و ما جلال و بهاء او را دیدیم، جلال و بهاء تنها کسی که از پدر زاده شد.) پر از لطف و بهاء." و اکنون بسیار بجاست که "ترجمهء تفسیری" این آیات را که آخوندهای مسیحی نوشته اند ببینیم؛ تا شباهت کامل رفتار دینمداران را در ادیان پیشین مشاهده کنیم. و افزون بر آن، به کوته نظری و غرور دانشمندان و حتّا فلاسفهء اروپائی قرن 16 و 17 میلادی و گناه نابخشودنی آنان پی بریم! "در ازل، پیش از آنکه چیزی پدید آید، "کلمه" وجود داشت و نزد خدا بود، و خود او خداست. هرچه هست بوسیلهء او آفریده شده و چیزی نیست که آن را نیافریده باشد. زندگی جاوید در اوست و این زندگی به تمام مردم نور میبخشد. او همان نوری است که در تاریکی میدرخشد و تاریکی هرگز نمیتواند آن را خاموش کند. |
مدیربرگزیده مقالات مختلفه، نظرات مختلفه، نظرات دیگران، گلچین ها و ... بایگانی
September 2024
دسته بندی ها
All
|