
پیامبر پسین آنچه را برای دور بعد لازم است خواهد آورد. در ظهور حضرت محمّد هم در قرآن می بینیم همین وعده آمده است. در سورهئ اسراء میخوانیم: "از تو در بارهئ روح میپرسند، بگو روح از امر پروردگار من است. ولکن شما بهرهئ کمی از دانش دارید." (۱۷:۸۵) روشن است که مردم استعداد شنیدن و فهمیدن آنرا نداشتند. و این برای آینده گذاشته شده است. خداوند در قرآن بیش از یک بار گواهی میدهد که سخنان او را نهایتی نیست. در سورهئ کهف میفرماید: "بگو: اگر دریا همه مرکّب شود برای کلام پروردگار من [نگارش آن]ّ، دریا تمام میشود پیش از آن که کلام او پایان پذیرد. اگرچه دریائی دیگر چون این دریا به کمک آوری. (۱۸:۱۰۹) آیا تصوّر اینکه قرآن و یا کتاب یا کتابهائی همهئ سخنان خدا را شامل است تصوّری کودکانه نیست؟ باز در سورهئ لقمان میخوانیم : "اگر تمامی درختانی که در زمین است قلم شود و دریا مرکّب و هفت دریای دیگر به کمک آید -سخنان خدا پایان نخواهد یافت: براستی خدا قادر و حکیم است." (۳۱:۲۷) با وجود آنکه بیش از صد برابر قرآن آیات خداوندی بر حضرت باب نازل شده، و بیش از همه کتابهای پیشین از قلم و زبان حضرت بهاءاللّه در دست است، هرگز بهائی سخنان خدا را پایان یافته نمیداند. باور بر این است که در هزارههای آینده پیامبران برای رهبری انسان خواهند آمد و دریاها از سخنان سراسر دانش و حکمت بر نوع انسان افاضه خواهد شد. اگر کسی را باوری جز این باشد از بی انتهائی دریای دانش و از فیض وعنایت و محبّت خداوندی بیخبر است. آیا جایز است که انسانی مؤمن بخدا بگوید که قرآن تمام کلام خداست و خدا حق ندارد بیش از آن و پس از آن کتابی و کلامی به پیامبری نازل کند. قرآن را با یک شیشه کوچک مرکّب میتوان نوشت! دیانت بهائی وحدت خدا را میشناسد. ادیان را از یک منشأ میداند. همهئ پیامبران را از خدا و دارای یک مأموریت می بیند. دین را حقیقتی نسبی و متکامل و ظهور آن را برای تربیّت انسان و روحانی کردن او و بالاخره تأسیس جهانی بر پایهئ عشق، وحدت، آشتی و یگانگی لازم میداند. دیانت بهائی هرگز نمیگوید که زمانی در آینده، دریای بی کرانهئ کلام خداوند از موج و حرکت خواهد ایستاد و جواهر حکمت بر انسان افاضه نخواهد شد.
نویسنده: دکتر پرویز روحانی