تاریخ جاسب
تاریخچه جاسب برمیگردد به قبل از اسلام مقارن سلسه ساسانیان
اولین سکونت گاههای بنا شده در جاسب حدود 2000سال قبل، و دین رسمی آنان زرتشت و بعضی افراد یهودی نیز در جاسب زندگی میکردند و آتشکده ای بین دشت اوراز و شمال روستای واران وجود داشته است
اولین بناهایی که در جاسب به صورت مجتمع بنا شده عبارت است از 11 قلعه و یک کاروانسرا که در زمان هما دختر بهمن یار از طوایف عسگریه که بر نیمور و پشت گدار حکومت داشته بنا شده است.
و این 11 قلعه به ترتیب عبارت بودند از. اولین قلعه در بیجگان یا بیژ مکان مکان بسته ای که در جنوب دره ی جاسب در مکان فعلی حواشی مسجد جامع تا مسجد کرسی بنا شده است.
دومین قلعه روبروی دره درخنون به نام کبوده با جمعیت نسبتا زیاد تری بنا شده و علت نامگذاری کبوده وجود انواع درخت های سنجد در اطراف روستا که منظره ی متمایل به کبودی را نمایش میگذارد بوده است.
سومین مکان جاسب روستای وشتکان یا وشتنگاه، وشمکان که از محدوده ی مسجد محله پایین تالا صالح وجود داشته و با دو ورودی و خروجی محصور میگشته است.
چهارمین مکان قلعه جبال یا قلعه کوهی بر بلندای صفحه های صخره ای سیاه رنگی بین روستای وشتکان و هرازجان در کنار دشت بیده به صورت بیضی شکل با برج و بارو بوده است.
عده ای از مردم وشتکان نیز قبلا در آنجا سکونت داشته اند.
پنجمین قلعه به نام قلعه ملک که بین روستای وسقونقان و هرازجان در محله پاچنار فعلی به صورت بیضی شکل با بنای دو طبقه رفیع و پناهگاههای زیر زمینی که به قلعه شازده محمود نیز معروف بوده.
آثار و بقایای این دو قلعه نیز موجود است و منطقه جزو مکان های تحت نظارت میراث فرهنگی است.
ششمین قلعه، قلعه میر جمشید در شمال روستای وسقونقان که در 50 سال گذشته به صورت بکر و با برج و بارو وجود داشته است.
هفتمین قلعه، قلعه سید احمد در محدوده ی مرکزی وسفقونقان وجود داشته است.
که دو قلعه اخیر از طریق راه زیر زمینی به هم متصل و آب نیز از هر دو عبور میکرده است.
که چهار قلعه اخیر محل اسکان سادات پس از ورود اسلام به ایران در این منطقه بوده است.
کاروانسرای ذکر شده نیز در محدوده قبرستان فعلی وسقونقان جایی که هم اکنون درخت طاق باقی مانده از آن موجود میباشد و به صورت مربع مستطیل با بناهای دو طبقه که سنگ های ورودی در آن هنوز موجود است.
قلعه هشتم قلعه هراز جان یا هزار جان یا هراسگان با برج و بارویی بلند در محدوده غربی روستای هرازجان که بقایای آن هنوز موجود است.
نهمین قلعه، قلعه ای در روستای واران یا بهرام با یک قلعه و یک مجتمع مسکونی که با تونل زیر زمینی به هم متصل بوده است و در محدوده ی جنوبی روستای واران آثار و بقایای آن تا 40 سال گذشته موجود بود.
دهمین قلعه در روستای زر در محدوده ی شرقی روستا در حاشیه تپه ای که بقایای آن هنوز نیز موجود است .
و آخرین قلعه، یازدهمین قلعه در محل روستای کروگان یا کروک مکان که در محدوه ی مرکزی روستا که تا صد سال اخیر به صورت تقریبا سالم باقی بوده است.
در بین این قلعه ها دو قلعه سید جمشید و سید احمد به صورت یک روستا بوده ضمنا نام جاسب ابتدا جاست بوده که در دوران شیخ مرتضی جاسبی از علمای بزرگ ری نام آن به جاسب که در حروف ابجد معادل با نام الله است تغییر نام یافته است.
برخی از بزرگان و مفاخر جاسب:
شیخ نجم الدین ابوالقاسم علی بن حسین جاسبی فقیه: از محدثین و فقهاء (بیان المفاخر ج1ص283) در قرن ششم هجری
شیخ رشیدالدین علی بن محمد جاسبی فقیه: ( همان منبع ) از محدثان و فقیهان قرن ششم هجری
حسن بن علی جاسبی: از طبیبان دانشمند و ماهر قرن هفتم هجری. او سال ها در کاشان به تحصیل پرداخت و سپس طبابت کرد. تنها یادگار به جای مانده از او کتاب ”حواشی منهاج البیان” است که در سال 636 هجری آن را کتابت کرده است. ( فهرست دست نوشت نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ج17ص49 )
علی بن محمد بن علی جاسبی وارانی : عالم فاضل ادیب. در اوایل قرن هشتم هجری می زیسته است. او نزد جلال الدین یوسف بن جمال الدین محمد اصفهانی به تحصیل پرداخته است و استادش در سال 714 ه. ق. برای او اجازه نوشته است. ( تراجم الرجال ج1ص382 )
شیخ محمد بن عبدالرحیم جاسبی : ( بیان المفاخر ج1ص282 ) از فضلا و دانشمندان قرن سیزدهم هجری.
شیخ محمد جعفر بن میرزا اسماعیل کروکانی جاسبی قمی : عالم فاضل و فقیه ماهر. او برای تحصیل به اصفهان آمد و از محضر علما و مجتهدین بزرگ این شهر همچون حاج محمد ابراهیم کلباسی و حاج سید محمد باقر حجه الاسلام شفتی بهره برد. او در سال 1254 نسخه ای از کتاب ” مناسک حج استادش سید حجه الاسلام ( بیان المفاخر ج1ص283و284) و در همان سال نسخه ای از کتاب منهاج الهدایه ” نوشته استاد دیگرش حاجی کلباسی را کتابت کرده است . ( فهرست دست نوشت های ایران ج10ص284 )
و در دوران معاصر بزرگان و مفاخری هم چون:
دکتر عبدالله جاسبی عضو هیات موسس دانشگاه آزاد اسلامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی،شاعر و نویسنده
امیر سرتیپ دکتر محمد حسن نامی جانشین رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین سلامت کشور
علیرضا قربانی خواننده مطرح کشور
حاج احمد ابوالقاسمی قاری برجسته بین المللی
حاج رضا ابوالقاسمی قاری برجسته
از اهالی این منطقه می باشند.
بیجگان:
بیجگان یا بیج مکان به معنی مکان بسته و این اسم بدان جهت بوده چون راه ازنا در گذشته ها باز نبوده و راه روستا از طرف بالا مانند اتاقی که از سقف ان وارد میشده به پسته های بسته هم پسته ی بیج گفته میشود
در این روستا مسجدی با سبک معماری دوره صفویه با صفه ها و سبک معماری گچ بری و کاهگل. و تیر چوبی که هنوز هم دایر میباشد و جز میراث فرهنگی ثبت گردیده است
اهالی این روستا از قدیم به شغل دامداری و کشاورزی اشتغال داشته اند و عمده محصولات ان گردو بادام و انواع میوه جات و کشت محصولات زراعی بوده است و در اواخر دوره قاجاریه جمعیتی معادل 1980نفر در ان سکونت میکردند که در مراتع روستا نیز انواع گیاهان دارویی من جمله گون وجود داشته است و یکی از محصولات دارویی روستا به نام سماق که خواص فراوانی دارد
سماق:
ضد دیابت .ضد روماتیسم .و داروی شفا بخش نقرس است که مورد استفاده اهالی قرار میگرفته است و خاصیت ضد میکروبی این گیاه به اثبات رسیده است و برای درد دندان نیز مفید و اشتها را نیز تحریک میکند و لثه را تقویت و از خونریزی معده جلوگیری میکند و پاک کننده معده و قابض و مقوی معده است از اسهال صفراوی و مزمن جلو گیری و خلط خونی سینه را در مان میکند. ولی تازه نباید مصرف شود چون ایجاد مسمومیت میکند.
این روستا دارای امامزاده ای مجلل در خارج از روستا میباشد که مدفن امامزادگان عیسی اسحاق و مریم از اولاد موسی بن جعفر ع با گنبد نقره ای رنگ و ایوانی در جهت شرقی غربی میباشد
وشتکان یا وشتنگاه :
روستایی در 24 کیلومتری شمال شهرستان دلیجان
نام وشتکان= وشت :مخفف وشتنگاه یا محل خوش اب و هوا، خنک، سر سبز مفرح و این به دلیل ان است که قبل از ساخته شدن روستای وشتکان چمن زاری بسیار وسیع در حاشیه رودخانه در شمال روستای وشتکان حدود قنات روستا با درختان بید فراوان وجود داشته است و معمولا قبل از ساخته شدن قلعه های 11گانه جاسب مکانی برای تفریح مهاجران فصلی جاسب بوده است
من جمله کسانی که از نیمور و شهرهای دیگر به جاسب می امدند در کتاب علامه دهخدا جلد( و) این مطلب تایید شده است و کلمه وشتن را نیز با شعری مورد تایید قرار داده است به هر حال در زمانی که هما دختر بهمن یار مکان های سکونتی در جاسب را بنا نموده است یکی از این مکان ها روستای وشتکان و مثل سه قلعه دیگر جاسب دارای برج و بارو و دیوار نبوده بلکه به صورت دژی با ساختمان های دو طبقه که از ناحیه ی رودخانه ی( لاصالح) وشتکان تا محدوده ی درخت توت انتهای وشتکان در جلوی مسجد که به شکل یک مربع مستطیل از جنوب به شمال با سه کوچه فرعی و سه گذر اصلیوجود داشته است که در قبل از زمان صفویه با در محصور میشده است و داخل این محدوده نیز چاه آب قنات بیجگان وجود داشته که در صورت قطع شدن اب توسط افراد مهاجم از چاه استفاده میکردند
دو بار آسیب های جدی به این روستا وارد گردیده که یک بار در قحطی 1293 و یک بار هم در هجوم سردار کاشی و چپاول و غارت این روستا بوده است.
این روستا مردمی سخت کوش مهمان نواز منظم داشته و تعدادی از سادات صحیح النسب نیز در این روستا ساکن و از قدیم ایام یعنی پس از تشرف به اسلام شیعه ی دوستدار اهل بیت بوده و حوصله ی خوبی نسبت به بر پایی مراسمات و تداوم ان داشته اند و از قدیم ایام به دلیل کم بودن زمین های کشاورزی دامداری رونق بیشتری داشته است .
در این روستا یک امامزاده صحیح النسب و بسیار با عظمت به نام امامزاده محمد ع که دارای بقعه ی کوچکی میباشد و شایسته است اهالی این روستا و محبان اهل بیت دست در دست هم گذاشته و نسبت به بازسازی ان و ایجاد تاسیسات شایسته اقدام نمایند یکی از بزرگان در خور ذکر نام (اقا میر ابو طالب) که در گذشته مرشد و راهنمای خوبی برای اهالی بوده و مورد احترام تمامی اهالی و هم اکنون نیز دارای بفقعه ای در قبرستان روستای وشتکان میباشد.
برادران اهالی این روستا از قدیم ایام نیز تعاون و همکاری خوبی نسبت به امورات جاری و توصیه به یک دیگر بوده اند.
جمعیت این روستا در دوران قاجاریه بنا به گزارش مامور مالیاتی تا 370 نفر نیز گزارش شده است.
وسقونقان :
روستای وسقونقان در 34 درجه و 6 دقیقه عرض جغرافیایی و 50 درجه و 48 دقیقه طول جغرافیایی با ارتفاع 2090 از سطح دریا در دهستان جاسب واقع است که از شمال به واران ،از جنوب به وشتکان،از شرق به دور شنون و از غرب به رزنه و محسن آباد محدود میشود.
مردم این روستا نام آبادیشان را وسکینقون خوانده و در کتابها و نامه های اداری به نام وسقونقان است.
هوای آن ییلاقی،آبش از قنات و درختان آن جوز و بادام و انگور و فواکه و حاصل اراضی آن گندم و جو ،عدس ،نخود و لوبیا و مردمش رعیت پیشه و کارکن.
مزارع این روستا گله سیاه،رزنه درهنون است و کوههای آن عبارت است از کوهی که روبه روی نراق هست به نام سلالت و کوه دیگری که روبه روی راونج است به نام بونوخو و هفت بچه باشد.
هرازجان یا هراسگان یا هزارجان :
که مسمای هر سه به این صورت است که
1- هراز جان;هرز جان یا پناهگاه جان و این به ان دلیل بوده که پس از ساختن قلعه های یازده گانه در جاسب که قبلا متذکر شدیم در محدوده نسبتا وسیع این تنها قلعه بوده است که بین 11 قلعه از ارتفاع بلندتر و برج و بارو محکم تری برخوردار بوده است. و دو قلعه دیگر یکی واران یکی قلعه میر جمشید وسقونقان که به همین ارتفاع وجود داشته و دلیل بلند بودن ارتفاع ان قرار داشتن در محدوده وسیع و صاف و سخت تر بودن دفاع از ان بوده است.
2 - هراسگان:یعنی مکان ترسناک واین به دلیل ان بوده که اولین هجوم از سمت شرق به این قلعه و نسبتا بیشتر از بقیه در معرض خطر قرار داشته است.
3- هزار جان :هم همانطور که قبلا عرض کردیم در زمان یورش حاکم اصفهان برای سرکوبی شیعیان مخفی گاه جاسب که منجر به محاصره این قلعه و کشته شدن 1000 نفر که از قلعه های دیگر جاسب به اینجا پناه اورده بودند گردید و میتواند مسمای صحیحی باشد این قلعه دارای کانال مخفی از طریق قنات روستا و حتی مخفی گاههای زیر زمینی به شکل اتاقک که نمونه های ان هنوز هم در قسمت بالای هراز جان موجود میباشد و در زمان هجوم افراد مهاجم، کشاورزان و دامداران مشغول کار به سرعت خود را به این کانال ها میرساندند و به داخل قلعه می امدند و در زمان های محاصره نیز مخفیانه از این کانال ها خارج میشدند.
همانطور که در مورد روستاهای دیگر جاسب گفته شد اهالی این روستا نیز در زمان تشرف به اسلام مستقیما به مذهب شیعه مشرف گردیدند و بعد از حمزه ابن عون از اولاد علی اموزه هایی نیز از سلطان علی ابن محمد باقر در طی یک هفته اقامتش در جاسب و زمان تشریف فرماییش به سمت کاشان فرا گرفتند.
در این روستا افراد پاک دل و متقی وجود داشته نظیر شیخ علی یا بابا شیخ که قنات معروف هرازجان را حفر نموده و مزارش نیز درجوار ان میباشد و همچنین شیخ جعد جاسبی که بنابر اخبار صحیح هنگام حرکت به سمت مشهد از بالای روستابه امام هشتم ع سلام داده و صدای جواب به نام او در استان حضرت بنا به اقوال مختلف شنیده شده است و اولاد او نیز به مشهد مهاجرت و خدماتی نیز به استان مقدس ارائه دادند و گفته میشود در نزدیکی مشهد به خاک سپرده شده اند.
ساختار روستا نشان دهنده ان است که مردم این روستا از گذشته اهمیت زیادی به خواندن نماز در مسجد و در اول وقت داشته و در فاصله ی بسیار کمی ازکوچه اصلی مرکز روستا چندین مسجد قرار دارد.
در طول زمان های مختلف افراد متعددی از نقاط مختلف ایران در این روستا ساکن شده اند که از جمله میتوان به سادات صحیح النسب و سادات مهاجرت نموده از کاشان اشاره کرد.
قلعه ی هراز جان با روستای متیرگان که در فاصله ی تقریبا 200 متری سمت غرب هرازجان ودر کنار رودخانه یا محل گل مولا ارتباط داشته است و هنوز اثار وبقایای برج قلعه هرازجان موجود میباشد در دوره قاجاریه سکنه این روستا بنابرنوشته ها585 نفر بوده است.
واران :
کلمه ی واران به معنی حاکم و یا فرمانروادر فارسی و معادل ان بهرام در زبان باستان ایران میباشد.
واران نام روستایی است در شمال شهرستان دلیجان. در دره ای به نام جاسب که در ان هم اکنون 7 روستا ودر گذشته 11 روستا یا قلعه وجود داشته است انچه مسلم است این روستا نیز قبل از اسلام دارای سکنه و اباد بوده است و همچنین بنا به اقوال و بعضی از سنگ نوشته های قبور به دین زرتشت و دارای اتشکده بوده بر بلندای تپه ای بین اوراز و واران بوده که بقایای ان در صد سال گذشته نیز موجود بوده است قلعه واران در محله ی پایین واران حدود چاه و منبع اب محله ی پایین با دیوار بلند 7 متری و برج وبارو و کانال زیر زمینی تا محله ی بالا. جایی که قبلا دژی برای احشام بوده و همچنین راه نفر و مخفی این قلعه بوده که در حفارهای قبل از انقلاب برای جای لوله اثبات گردیده در دوران قاجاریه بناهای زیادی در محله ی واران وجود داشته که سکونت گاه اهالی بوده. و در زمانهای ناامنی از طریق کانال به داخل قلعه پناه میبردند این روستا از استعداد بهتری برای کشاورزی. و مرتع نسبتا وسیع تری برای دامداری برخوردار بوده به همین دلیل جمعیت ان در اوایل قاجاریه نیز تا 1800 نفر در سفر نامه ماموران مالیاتی قاجاریه نقل گردیده است.
در این روستا به دلیل رو بودن سطح اب زیر زمینی دسترسی به اب اسان تر میباشد و از گذشته دور یکی از مشاغل مهم این روستا و حتی روستاهای دیگر جاسب شغل عصاری و روغن کشی و حلوا سازی بوده است که با گسترش اهالی این روستا به شهر های دیگر ایران هنوز هم قسمت عمده حلوای ایران توسط زحمت کشان این روستا و مبتکرین خلاق ان که باعث گسترش این صنعت گردیده اند تولید میشود.
محصولات این روستا شامل گردو بادام و میوه جات سیفی جات غلات و حبوبات میباشد و در گذشته نیز باغهای انگور اباد و پر باری داشته و یکی از مراکز تولید کشمش نیز بوده مذهب اهالی این روستا از ابتدای تشرف به اسلام در زمان عباسیان شیعه ودر این روستا چند تیره سادات صحیح النسب سکونت داشته و دارند.
از مراکز قدیمی ان دو تالار بسیار زیبا و چند بنای دو طبقه ی قدیمی با مصالح خشت و گل و درهای چوبی کتیبه ای که اثار و بقایای ان هنوز موجود است.
قبرستان این روستا نیز با سنگ نوشته های قدیمی علامت دار یکی از نقاط مصون مانده از حوادث روزگار که در خور تامل و بازدید است.
یکی از مکانهای واران به نام سیجان یا سی یاران مکانی است که محل جنگ حمزه ابن عون و شهادت او و یارانش در ان محل میباشد که هم اکنون غار کوچکی در ان قرار دارد که مورد احترام اهالی میباشد.
هم اکنون دانشگاه ازاد اسلامی جاسب مکانی برای جذب طالبان علم از سرتاسر ایران و مشغول فعالیت میباشد این روستا دارای کتابخانه عمومی ، درمانگاه، بانک ملت، پاسگاه انتظامی، مدرسه ابتدایی و راهنمایی و.... میباشد.
کروگان یا کروک مکان :
روستایی در 30کیلومتری شمال شهرستان دلیجان ودر ناحیه ی شمال شرقی جاسب
این روستا که اهالی اولیه ان از طوایف اصالتا کرد( پشت کوه لرستان) که به صورت مهاجر به این منطقه مهاجرت کرده اند و مردمی سخت کوش پرتلاش وقادر به تحمل زندگی سخت بوده اند و شجاعت وافری داشته اند و در زمانهای متعدد با دفاع از ورودی شرقی جاسب یعنی گدار نراق و ایجاد برج و سنگر نگهبانی نقش های مثبتی نیز ایفا نموده اند.
اولین بنای مسکونی و ساختار روستا در زمان هما دختر بهمن یار از طوایف عسگریه در ناحیه مرکزی کروگان بنا شده و به صورت قلعه با برج و بارو با خروجی غربی و سه کوچه همجوار بوده است.
بعد هادر خارج قلعه نیز بعضی مکانها به عنوان کارخانه عصاری و تبدیل محصولات کشاورزی وبعضا مناطق مسکونی ساخته شده است و انچه مسلم است سکونت انها قبل از اسلام بوده و در زمان ورود اسلام به ایران در زمان( امام ولی اهل علی یا حمزه ابن عون) مستقیما به اسلام و شیعه روی اورده و در دفاع از وی نیز در منطقه سی یاران یا سیجان واران این سی تن به همراه امامزاده حمزه به عنوان سند افتخار روستا به این مکان فعلی منتقل و سر یاران و جسم امام زاده حمزه در مکان فعلی دفن و زیارتگاه اهالی و شیعیان گردیده است.
سابقه کشاورزی ان با تلاش وافر قرین است دارای دو قنات مستقل ودو قنات مشترک با هرازجان بوده که البته درحال حاضر شاید چنین نباشد به دلیل کوهستانی بودن و برف گیر بودن به خصوص در ناحیه برزه یا ولیجیا که در منطقه شاخص است مزارعی نیز در کوهستانها واطراف روستا با سابقه ی حاصلخیزی قابل توجه مثل مزرعه کاشفی وجود داشته است.
بعد ها نیز افراد متعددی از شهر های مختلف من جمله کاشان در این روستا ساکن شده اند بنا بر اطلاعات موجود در 150سال گذشته از رونق بیشتری برخوردار بوده و در زمان قاجاریه بناهای نسبتا خوبی در این روستا احداث و هم اکنون نیز دو بنای زیبا و یک بنای در شرف تخریب که عبارت است از:
1 - اب انبار شهید حقگو
2 - خانه مرحوم کاشفی
3 - خانه به جا مانده از فخر
شایان بازدید میباشد.
ضمنا خانه کاشفی یک بار توسط سردار کاشی مورد هجوم واقع گردیده است.
توضیح انکه بنا بر شنیده ها و مکتوبات امامزاده حمزه فرزند عون وفرزند علی که در گذشته نیز به امام ولی اهل علی معروف بوده و انچه در کتب دیده شده که مقارن دوران عباسیان در عراق بوده و گفته های راجع به قرن پنجم صحیح نباشد و ورود امام زاده حمزه به جاسب پس از قیام سلطانعلی ابن محمد باقر در اردهال و شهادت وی نیز در حدود اواخر عمر مبارک امام هشتم ع در ایران ویا کمی بعد تر بوده است.
زر :
در 28کیلومتری شمال خاوری شهرستان دلیجان و در ناحیه ی شمال غربی دره ی قلعه مانند جاسب روستایی به نام زر که نامیدن ان بنا به نوشته های متعدد، به این نام نامیده شده است.
زر به معنی گیاه ازگیل و دلیل ان این است که قبل از اسلام و قبل از سکونت در جاسب طوایفی که به جاسب مراجعه میکردند به صورت فصلی 6 ماهه بعضا یکی دو ماه بیشتر به چرای گوسفندان و گله داری مشغول بودند تا قبل از ان حاشیه ی این روستا به درختان خود روی ازگیل که در شمال روستای فعلی وسعت بیشتری میافته و به صورت جنگل های انبوه در می امده و در سه رود خانه ی اصلی زر و رود خانه ی منشا گرفته از دره ی معروف به خنگ و رود خانه ی واران که این جنگل ها به هم پیوسته میشدند و شبیه به یک گردنبند طبیعی از جنگل ایجاد میگردید و به خاطر این درختان ازگیل ،به منطقه ی زر معروف بوده است.
نامیدن زر به این دلیل است که به هنگام پاییز که ازگیل ها میرسید و تابش نور نسبتا زیاد تر زر منظره ای بدیع و زرین و زیبا ایجاد میکرده که شبیه به گردنبند طلا بر سینه ی تپه ی ان بوده است و هم به دلیل هم نامی طلا و زر و هم به دلیل زرین بودن این منظره به زر معروف و مسما گردیده است.
در برخی از نوشته ها امده است که اولین طوایفی که در این مکان اسکان یافته اند از اولادان جعفر برمکی یعنی پس از اسلام و در اواخر دوره ی عباسیان و چون این طایفه به زر معروف بوده این محل را زر مسما کرده اند.
ز. ر. ج. ب. به معنی زر و طلا مردمی شاخص که گویند از سیستان و بلوچستان در این مکان اسکان یافته اند هم اکنون نیز در بین. انها زبان راجی که بر گرفته از زبان پهلوی ساسانی به معنی طلا و به معنی( بچه ی محل زر )نیز گفته میشود.
اولین قلعه ای که بر روی بلندای وسط زر بنا گردید در زمان هما دختر بهمن یار از طوایف عسگریه و در نزدیکی جوی اب قنات اصلی بنا گردیده و دارای دیوار و برج بوده و به دلیل بلندی به اسانی قابل دفاع بوده که بعد ها بر اثر گسترش امنیت تا سطح فعلی گسترده شده جمعیت ان در زمان قاجاریه 612نفر بوده که بیشتر به شغل دامداری و کشاورزی و بعضی حرفه های مورد نیاز مشغول بوده اند به دلیل فراوانی اب در قسمت شمالی روستا سطح کشاورزی از این قسمت تا لبه ی رودخانه ی اصلی واران گسترده شده و با جمع شدن جنگل های ازگیل کشت های مختلف به دلخواه ان ها جایگزین گردیده است و در زمان حمزه العون مستقیما به اسلا م و شیعه مشرف شده اند و قبل از ان بنا به قولی که گفته میشود از زمان ساسانیان در این مکان سکونت وجود داشته اتشکده ای نیز بر بلندای کوه بین واران و زر بوده که بقایای ان تا سالهای اخیر نیز مشاهده گردیده است بنا به گفته ها امامزاده ای نیز بین دشت واران و زر به نام هرمز وجود داشته است.
اولین سکونت گاههای بنا شده در جاسب حدود 2000سال قبل، و دین رسمی آنان زرتشت و بعضی افراد یهودی نیز در جاسب زندگی میکردند و آتشکده ای بین دشت اوراز و شمال روستای واران وجود داشته است
اولین بناهایی که در جاسب به صورت مجتمع بنا شده عبارت است از 11 قلعه و یک کاروانسرا که در زمان هما دختر بهمن یار از طوایف عسگریه که بر نیمور و پشت گدار حکومت داشته بنا شده است.
و این 11 قلعه به ترتیب عبارت بودند از. اولین قلعه در بیجگان یا بیژ مکان مکان بسته ای که در جنوب دره ی جاسب در مکان فعلی حواشی مسجد جامع تا مسجد کرسی بنا شده است.
دومین قلعه روبروی دره درخنون به نام کبوده با جمعیت نسبتا زیاد تری بنا شده و علت نامگذاری کبوده وجود انواع درخت های سنجد در اطراف روستا که منظره ی متمایل به کبودی را نمایش میگذارد بوده است.
سومین مکان جاسب روستای وشتکان یا وشتنگاه، وشمکان که از محدوده ی مسجد محله پایین تالا صالح وجود داشته و با دو ورودی و خروجی محصور میگشته است.
چهارمین مکان قلعه جبال یا قلعه کوهی بر بلندای صفحه های صخره ای سیاه رنگی بین روستای وشتکان و هرازجان در کنار دشت بیده به صورت بیضی شکل با برج و بارو بوده است.
عده ای از مردم وشتکان نیز قبلا در آنجا سکونت داشته اند.
پنجمین قلعه به نام قلعه ملک که بین روستای وسقونقان و هرازجان در محله پاچنار فعلی به صورت بیضی شکل با بنای دو طبقه رفیع و پناهگاههای زیر زمینی که به قلعه شازده محمود نیز معروف بوده.
آثار و بقایای این دو قلعه نیز موجود است و منطقه جزو مکان های تحت نظارت میراث فرهنگی است.
ششمین قلعه، قلعه میر جمشید در شمال روستای وسقونقان که در 50 سال گذشته به صورت بکر و با برج و بارو وجود داشته است.
هفتمین قلعه، قلعه سید احمد در محدوده ی مرکزی وسفقونقان وجود داشته است.
که دو قلعه اخیر از طریق راه زیر زمینی به هم متصل و آب نیز از هر دو عبور میکرده است.
که چهار قلعه اخیر محل اسکان سادات پس از ورود اسلام به ایران در این منطقه بوده است.
کاروانسرای ذکر شده نیز در محدوده قبرستان فعلی وسقونقان جایی که هم اکنون درخت طاق باقی مانده از آن موجود میباشد و به صورت مربع مستطیل با بناهای دو طبقه که سنگ های ورودی در آن هنوز موجود است.
قلعه هشتم قلعه هراز جان یا هزار جان یا هراسگان با برج و بارویی بلند در محدوده غربی روستای هرازجان که بقایای آن هنوز موجود است.
نهمین قلعه، قلعه ای در روستای واران یا بهرام با یک قلعه و یک مجتمع مسکونی که با تونل زیر زمینی به هم متصل بوده است و در محدوده ی جنوبی روستای واران آثار و بقایای آن تا 40 سال گذشته موجود بود.
دهمین قلعه در روستای زر در محدوده ی شرقی روستا در حاشیه تپه ای که بقایای آن هنوز نیز موجود است .
و آخرین قلعه، یازدهمین قلعه در محل روستای کروگان یا کروک مکان که در محدوه ی مرکزی روستا که تا صد سال اخیر به صورت تقریبا سالم باقی بوده است.
در بین این قلعه ها دو قلعه سید جمشید و سید احمد به صورت یک روستا بوده ضمنا نام جاسب ابتدا جاست بوده که در دوران شیخ مرتضی جاسبی از علمای بزرگ ری نام آن به جاسب که در حروف ابجد معادل با نام الله است تغییر نام یافته است.
برخی از بزرگان و مفاخر جاسب:
شیخ نجم الدین ابوالقاسم علی بن حسین جاسبی فقیه: از محدثین و فقهاء (بیان المفاخر ج1ص283) در قرن ششم هجری
شیخ رشیدالدین علی بن محمد جاسبی فقیه: ( همان منبع ) از محدثان و فقیهان قرن ششم هجری
حسن بن علی جاسبی: از طبیبان دانشمند و ماهر قرن هفتم هجری. او سال ها در کاشان به تحصیل پرداخت و سپس طبابت کرد. تنها یادگار به جای مانده از او کتاب ”حواشی منهاج البیان” است که در سال 636 هجری آن را کتابت کرده است. ( فهرست دست نوشت نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ج17ص49 )
علی بن محمد بن علی جاسبی وارانی : عالم فاضل ادیب. در اوایل قرن هشتم هجری می زیسته است. او نزد جلال الدین یوسف بن جمال الدین محمد اصفهانی به تحصیل پرداخته است و استادش در سال 714 ه. ق. برای او اجازه نوشته است. ( تراجم الرجال ج1ص382 )
شیخ محمد بن عبدالرحیم جاسبی : ( بیان المفاخر ج1ص282 ) از فضلا و دانشمندان قرن سیزدهم هجری.
شیخ محمد جعفر بن میرزا اسماعیل کروکانی جاسبی قمی : عالم فاضل و فقیه ماهر. او برای تحصیل به اصفهان آمد و از محضر علما و مجتهدین بزرگ این شهر همچون حاج محمد ابراهیم کلباسی و حاج سید محمد باقر حجه الاسلام شفتی بهره برد. او در سال 1254 نسخه ای از کتاب ” مناسک حج استادش سید حجه الاسلام ( بیان المفاخر ج1ص283و284) و در همان سال نسخه ای از کتاب منهاج الهدایه ” نوشته استاد دیگرش حاجی کلباسی را کتابت کرده است . ( فهرست دست نوشت های ایران ج10ص284 )
و در دوران معاصر بزرگان و مفاخری هم چون:
دکتر عبدالله جاسبی عضو هیات موسس دانشگاه آزاد اسلامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی،شاعر و نویسنده
امیر سرتیپ دکتر محمد حسن نامی جانشین رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین سلامت کشور
علیرضا قربانی خواننده مطرح کشور
حاج احمد ابوالقاسمی قاری برجسته بین المللی
حاج رضا ابوالقاسمی قاری برجسته
از اهالی این منطقه می باشند.
بیجگان:
بیجگان یا بیج مکان به معنی مکان بسته و این اسم بدان جهت بوده چون راه ازنا در گذشته ها باز نبوده و راه روستا از طرف بالا مانند اتاقی که از سقف ان وارد میشده به پسته های بسته هم پسته ی بیج گفته میشود
در این روستا مسجدی با سبک معماری دوره صفویه با صفه ها و سبک معماری گچ بری و کاهگل. و تیر چوبی که هنوز هم دایر میباشد و جز میراث فرهنگی ثبت گردیده است
اهالی این روستا از قدیم به شغل دامداری و کشاورزی اشتغال داشته اند و عمده محصولات ان گردو بادام و انواع میوه جات و کشت محصولات زراعی بوده است و در اواخر دوره قاجاریه جمعیتی معادل 1980نفر در ان سکونت میکردند که در مراتع روستا نیز انواع گیاهان دارویی من جمله گون وجود داشته است و یکی از محصولات دارویی روستا به نام سماق که خواص فراوانی دارد
سماق:
ضد دیابت .ضد روماتیسم .و داروی شفا بخش نقرس است که مورد استفاده اهالی قرار میگرفته است و خاصیت ضد میکروبی این گیاه به اثبات رسیده است و برای درد دندان نیز مفید و اشتها را نیز تحریک میکند و لثه را تقویت و از خونریزی معده جلوگیری میکند و پاک کننده معده و قابض و مقوی معده است از اسهال صفراوی و مزمن جلو گیری و خلط خونی سینه را در مان میکند. ولی تازه نباید مصرف شود چون ایجاد مسمومیت میکند.
این روستا دارای امامزاده ای مجلل در خارج از روستا میباشد که مدفن امامزادگان عیسی اسحاق و مریم از اولاد موسی بن جعفر ع با گنبد نقره ای رنگ و ایوانی در جهت شرقی غربی میباشد
وشتکان یا وشتنگاه :
روستایی در 24 کیلومتری شمال شهرستان دلیجان
نام وشتکان= وشت :مخفف وشتنگاه یا محل خوش اب و هوا، خنک، سر سبز مفرح و این به دلیل ان است که قبل از ساخته شدن روستای وشتکان چمن زاری بسیار وسیع در حاشیه رودخانه در شمال روستای وشتکان حدود قنات روستا با درختان بید فراوان وجود داشته است و معمولا قبل از ساخته شدن قلعه های 11گانه جاسب مکانی برای تفریح مهاجران فصلی جاسب بوده است
من جمله کسانی که از نیمور و شهرهای دیگر به جاسب می امدند در کتاب علامه دهخدا جلد( و) این مطلب تایید شده است و کلمه وشتن را نیز با شعری مورد تایید قرار داده است به هر حال در زمانی که هما دختر بهمن یار مکان های سکونتی در جاسب را بنا نموده است یکی از این مکان ها روستای وشتکان و مثل سه قلعه دیگر جاسب دارای برج و بارو و دیوار نبوده بلکه به صورت دژی با ساختمان های دو طبقه که از ناحیه ی رودخانه ی( لاصالح) وشتکان تا محدوده ی درخت توت انتهای وشتکان در جلوی مسجد که به شکل یک مربع مستطیل از جنوب به شمال با سه کوچه فرعی و سه گذر اصلیوجود داشته است که در قبل از زمان صفویه با در محصور میشده است و داخل این محدوده نیز چاه آب قنات بیجگان وجود داشته که در صورت قطع شدن اب توسط افراد مهاجم از چاه استفاده میکردند
دو بار آسیب های جدی به این روستا وارد گردیده که یک بار در قحطی 1293 و یک بار هم در هجوم سردار کاشی و چپاول و غارت این روستا بوده است.
این روستا مردمی سخت کوش مهمان نواز منظم داشته و تعدادی از سادات صحیح النسب نیز در این روستا ساکن و از قدیم ایام یعنی پس از تشرف به اسلام شیعه ی دوستدار اهل بیت بوده و حوصله ی خوبی نسبت به بر پایی مراسمات و تداوم ان داشته اند و از قدیم ایام به دلیل کم بودن زمین های کشاورزی دامداری رونق بیشتری داشته است .
در این روستا یک امامزاده صحیح النسب و بسیار با عظمت به نام امامزاده محمد ع که دارای بقعه ی کوچکی میباشد و شایسته است اهالی این روستا و محبان اهل بیت دست در دست هم گذاشته و نسبت به بازسازی ان و ایجاد تاسیسات شایسته اقدام نمایند یکی از بزرگان در خور ذکر نام (اقا میر ابو طالب) که در گذشته مرشد و راهنمای خوبی برای اهالی بوده و مورد احترام تمامی اهالی و هم اکنون نیز دارای بفقعه ای در قبرستان روستای وشتکان میباشد.
برادران اهالی این روستا از قدیم ایام نیز تعاون و همکاری خوبی نسبت به امورات جاری و توصیه به یک دیگر بوده اند.
جمعیت این روستا در دوران قاجاریه بنا به گزارش مامور مالیاتی تا 370 نفر نیز گزارش شده است.
وسقونقان :
روستای وسقونقان در 34 درجه و 6 دقیقه عرض جغرافیایی و 50 درجه و 48 دقیقه طول جغرافیایی با ارتفاع 2090 از سطح دریا در دهستان جاسب واقع است که از شمال به واران ،از جنوب به وشتکان،از شرق به دور شنون و از غرب به رزنه و محسن آباد محدود میشود.
مردم این روستا نام آبادیشان را وسکینقون خوانده و در کتابها و نامه های اداری به نام وسقونقان است.
هوای آن ییلاقی،آبش از قنات و درختان آن جوز و بادام و انگور و فواکه و حاصل اراضی آن گندم و جو ،عدس ،نخود و لوبیا و مردمش رعیت پیشه و کارکن.
مزارع این روستا گله سیاه،رزنه درهنون است و کوههای آن عبارت است از کوهی که روبه روی نراق هست به نام سلالت و کوه دیگری که روبه روی راونج است به نام بونوخو و هفت بچه باشد.
هرازجان یا هراسگان یا هزارجان :
که مسمای هر سه به این صورت است که
1- هراز جان;هرز جان یا پناهگاه جان و این به ان دلیل بوده که پس از ساختن قلعه های یازده گانه در جاسب که قبلا متذکر شدیم در محدوده نسبتا وسیع این تنها قلعه بوده است که بین 11 قلعه از ارتفاع بلندتر و برج و بارو محکم تری برخوردار بوده است. و دو قلعه دیگر یکی واران یکی قلعه میر جمشید وسقونقان که به همین ارتفاع وجود داشته و دلیل بلند بودن ارتفاع ان قرار داشتن در محدوده وسیع و صاف و سخت تر بودن دفاع از ان بوده است.
2 - هراسگان:یعنی مکان ترسناک واین به دلیل ان بوده که اولین هجوم از سمت شرق به این قلعه و نسبتا بیشتر از بقیه در معرض خطر قرار داشته است.
3- هزار جان :هم همانطور که قبلا عرض کردیم در زمان یورش حاکم اصفهان برای سرکوبی شیعیان مخفی گاه جاسب که منجر به محاصره این قلعه و کشته شدن 1000 نفر که از قلعه های دیگر جاسب به اینجا پناه اورده بودند گردید و میتواند مسمای صحیحی باشد این قلعه دارای کانال مخفی از طریق قنات روستا و حتی مخفی گاههای زیر زمینی به شکل اتاقک که نمونه های ان هنوز هم در قسمت بالای هراز جان موجود میباشد و در زمان هجوم افراد مهاجم، کشاورزان و دامداران مشغول کار به سرعت خود را به این کانال ها میرساندند و به داخل قلعه می امدند و در زمان های محاصره نیز مخفیانه از این کانال ها خارج میشدند.
همانطور که در مورد روستاهای دیگر جاسب گفته شد اهالی این روستا نیز در زمان تشرف به اسلام مستقیما به مذهب شیعه مشرف گردیدند و بعد از حمزه ابن عون از اولاد علی اموزه هایی نیز از سلطان علی ابن محمد باقر در طی یک هفته اقامتش در جاسب و زمان تشریف فرماییش به سمت کاشان فرا گرفتند.
در این روستا افراد پاک دل و متقی وجود داشته نظیر شیخ علی یا بابا شیخ که قنات معروف هرازجان را حفر نموده و مزارش نیز درجوار ان میباشد و همچنین شیخ جعد جاسبی که بنابر اخبار صحیح هنگام حرکت به سمت مشهد از بالای روستابه امام هشتم ع سلام داده و صدای جواب به نام او در استان حضرت بنا به اقوال مختلف شنیده شده است و اولاد او نیز به مشهد مهاجرت و خدماتی نیز به استان مقدس ارائه دادند و گفته میشود در نزدیکی مشهد به خاک سپرده شده اند.
ساختار روستا نشان دهنده ان است که مردم این روستا از گذشته اهمیت زیادی به خواندن نماز در مسجد و در اول وقت داشته و در فاصله ی بسیار کمی ازکوچه اصلی مرکز روستا چندین مسجد قرار دارد.
در طول زمان های مختلف افراد متعددی از نقاط مختلف ایران در این روستا ساکن شده اند که از جمله میتوان به سادات صحیح النسب و سادات مهاجرت نموده از کاشان اشاره کرد.
قلعه ی هراز جان با روستای متیرگان که در فاصله ی تقریبا 200 متری سمت غرب هرازجان ودر کنار رودخانه یا محل گل مولا ارتباط داشته است و هنوز اثار وبقایای برج قلعه هرازجان موجود میباشد در دوره قاجاریه سکنه این روستا بنابرنوشته ها585 نفر بوده است.
واران :
کلمه ی واران به معنی حاکم و یا فرمانروادر فارسی و معادل ان بهرام در زبان باستان ایران میباشد.
واران نام روستایی است در شمال شهرستان دلیجان. در دره ای به نام جاسب که در ان هم اکنون 7 روستا ودر گذشته 11 روستا یا قلعه وجود داشته است انچه مسلم است این روستا نیز قبل از اسلام دارای سکنه و اباد بوده است و همچنین بنا به اقوال و بعضی از سنگ نوشته های قبور به دین زرتشت و دارای اتشکده بوده بر بلندای تپه ای بین اوراز و واران بوده که بقایای ان در صد سال گذشته نیز موجود بوده است قلعه واران در محله ی پایین واران حدود چاه و منبع اب محله ی پایین با دیوار بلند 7 متری و برج وبارو و کانال زیر زمینی تا محله ی بالا. جایی که قبلا دژی برای احشام بوده و همچنین راه نفر و مخفی این قلعه بوده که در حفارهای قبل از انقلاب برای جای لوله اثبات گردیده در دوران قاجاریه بناهای زیادی در محله ی واران وجود داشته که سکونت گاه اهالی بوده. و در زمانهای ناامنی از طریق کانال به داخل قلعه پناه میبردند این روستا از استعداد بهتری برای کشاورزی. و مرتع نسبتا وسیع تری برای دامداری برخوردار بوده به همین دلیل جمعیت ان در اوایل قاجاریه نیز تا 1800 نفر در سفر نامه ماموران مالیاتی قاجاریه نقل گردیده است.
در این روستا به دلیل رو بودن سطح اب زیر زمینی دسترسی به اب اسان تر میباشد و از گذشته دور یکی از مشاغل مهم این روستا و حتی روستاهای دیگر جاسب شغل عصاری و روغن کشی و حلوا سازی بوده است که با گسترش اهالی این روستا به شهر های دیگر ایران هنوز هم قسمت عمده حلوای ایران توسط زحمت کشان این روستا و مبتکرین خلاق ان که باعث گسترش این صنعت گردیده اند تولید میشود.
محصولات این روستا شامل گردو بادام و میوه جات سیفی جات غلات و حبوبات میباشد و در گذشته نیز باغهای انگور اباد و پر باری داشته و یکی از مراکز تولید کشمش نیز بوده مذهب اهالی این روستا از ابتدای تشرف به اسلام در زمان عباسیان شیعه ودر این روستا چند تیره سادات صحیح النسب سکونت داشته و دارند.
از مراکز قدیمی ان دو تالار بسیار زیبا و چند بنای دو طبقه ی قدیمی با مصالح خشت و گل و درهای چوبی کتیبه ای که اثار و بقایای ان هنوز موجود است.
قبرستان این روستا نیز با سنگ نوشته های قدیمی علامت دار یکی از نقاط مصون مانده از حوادث روزگار که در خور تامل و بازدید است.
یکی از مکانهای واران به نام سیجان یا سی یاران مکانی است که محل جنگ حمزه ابن عون و شهادت او و یارانش در ان محل میباشد که هم اکنون غار کوچکی در ان قرار دارد که مورد احترام اهالی میباشد.
هم اکنون دانشگاه ازاد اسلامی جاسب مکانی برای جذب طالبان علم از سرتاسر ایران و مشغول فعالیت میباشد این روستا دارای کتابخانه عمومی ، درمانگاه، بانک ملت، پاسگاه انتظامی، مدرسه ابتدایی و راهنمایی و.... میباشد.
کروگان یا کروک مکان :
روستایی در 30کیلومتری شمال شهرستان دلیجان ودر ناحیه ی شمال شرقی جاسب
این روستا که اهالی اولیه ان از طوایف اصالتا کرد( پشت کوه لرستان) که به صورت مهاجر به این منطقه مهاجرت کرده اند و مردمی سخت کوش پرتلاش وقادر به تحمل زندگی سخت بوده اند و شجاعت وافری داشته اند و در زمانهای متعدد با دفاع از ورودی شرقی جاسب یعنی گدار نراق و ایجاد برج و سنگر نگهبانی نقش های مثبتی نیز ایفا نموده اند.
اولین بنای مسکونی و ساختار روستا در زمان هما دختر بهمن یار از طوایف عسگریه در ناحیه مرکزی کروگان بنا شده و به صورت قلعه با برج و بارو با خروجی غربی و سه کوچه همجوار بوده است.
بعد هادر خارج قلعه نیز بعضی مکانها به عنوان کارخانه عصاری و تبدیل محصولات کشاورزی وبعضا مناطق مسکونی ساخته شده است و انچه مسلم است سکونت انها قبل از اسلام بوده و در زمان ورود اسلام به ایران در زمان( امام ولی اهل علی یا حمزه ابن عون) مستقیما به اسلام و شیعه روی اورده و در دفاع از وی نیز در منطقه سی یاران یا سیجان واران این سی تن به همراه امامزاده حمزه به عنوان سند افتخار روستا به این مکان فعلی منتقل و سر یاران و جسم امام زاده حمزه در مکان فعلی دفن و زیارتگاه اهالی و شیعیان گردیده است.
سابقه کشاورزی ان با تلاش وافر قرین است دارای دو قنات مستقل ودو قنات مشترک با هرازجان بوده که البته درحال حاضر شاید چنین نباشد به دلیل کوهستانی بودن و برف گیر بودن به خصوص در ناحیه برزه یا ولیجیا که در منطقه شاخص است مزارعی نیز در کوهستانها واطراف روستا با سابقه ی حاصلخیزی قابل توجه مثل مزرعه کاشفی وجود داشته است.
بعد ها نیز افراد متعددی از شهر های مختلف من جمله کاشان در این روستا ساکن شده اند بنا بر اطلاعات موجود در 150سال گذشته از رونق بیشتری برخوردار بوده و در زمان قاجاریه بناهای نسبتا خوبی در این روستا احداث و هم اکنون نیز دو بنای زیبا و یک بنای در شرف تخریب که عبارت است از:
1 - اب انبار شهید حقگو
2 - خانه مرحوم کاشفی
3 - خانه به جا مانده از فخر
شایان بازدید میباشد.
ضمنا خانه کاشفی یک بار توسط سردار کاشی مورد هجوم واقع گردیده است.
توضیح انکه بنا بر شنیده ها و مکتوبات امامزاده حمزه فرزند عون وفرزند علی که در گذشته نیز به امام ولی اهل علی معروف بوده و انچه در کتب دیده شده که مقارن دوران عباسیان در عراق بوده و گفته های راجع به قرن پنجم صحیح نباشد و ورود امام زاده حمزه به جاسب پس از قیام سلطانعلی ابن محمد باقر در اردهال و شهادت وی نیز در حدود اواخر عمر مبارک امام هشتم ع در ایران ویا کمی بعد تر بوده است.
زر :
در 28کیلومتری شمال خاوری شهرستان دلیجان و در ناحیه ی شمال غربی دره ی قلعه مانند جاسب روستایی به نام زر که نامیدن ان بنا به نوشته های متعدد، به این نام نامیده شده است.
زر به معنی گیاه ازگیل و دلیل ان این است که قبل از اسلام و قبل از سکونت در جاسب طوایفی که به جاسب مراجعه میکردند به صورت فصلی 6 ماهه بعضا یکی دو ماه بیشتر به چرای گوسفندان و گله داری مشغول بودند تا قبل از ان حاشیه ی این روستا به درختان خود روی ازگیل که در شمال روستای فعلی وسعت بیشتری میافته و به صورت جنگل های انبوه در می امده و در سه رود خانه ی اصلی زر و رود خانه ی منشا گرفته از دره ی معروف به خنگ و رود خانه ی واران که این جنگل ها به هم پیوسته میشدند و شبیه به یک گردنبند طبیعی از جنگل ایجاد میگردید و به خاطر این درختان ازگیل ،به منطقه ی زر معروف بوده است.
نامیدن زر به این دلیل است که به هنگام پاییز که ازگیل ها میرسید و تابش نور نسبتا زیاد تر زر منظره ای بدیع و زرین و زیبا ایجاد میکرده که شبیه به گردنبند طلا بر سینه ی تپه ی ان بوده است و هم به دلیل هم نامی طلا و زر و هم به دلیل زرین بودن این منظره به زر معروف و مسما گردیده است.
در برخی از نوشته ها امده است که اولین طوایفی که در این مکان اسکان یافته اند از اولادان جعفر برمکی یعنی پس از اسلام و در اواخر دوره ی عباسیان و چون این طایفه به زر معروف بوده این محل را زر مسما کرده اند.
ز. ر. ج. ب. به معنی زر و طلا مردمی شاخص که گویند از سیستان و بلوچستان در این مکان اسکان یافته اند هم اکنون نیز در بین. انها زبان راجی که بر گرفته از زبان پهلوی ساسانی به معنی طلا و به معنی( بچه ی محل زر )نیز گفته میشود.
اولین قلعه ای که بر روی بلندای وسط زر بنا گردید در زمان هما دختر بهمن یار از طوایف عسگریه و در نزدیکی جوی اب قنات اصلی بنا گردیده و دارای دیوار و برج بوده و به دلیل بلندی به اسانی قابل دفاع بوده که بعد ها بر اثر گسترش امنیت تا سطح فعلی گسترده شده جمعیت ان در زمان قاجاریه 612نفر بوده که بیشتر به شغل دامداری و کشاورزی و بعضی حرفه های مورد نیاز مشغول بوده اند به دلیل فراوانی اب در قسمت شمالی روستا سطح کشاورزی از این قسمت تا لبه ی رودخانه ی اصلی واران گسترده شده و با جمع شدن جنگل های ازگیل کشت های مختلف به دلخواه ان ها جایگزین گردیده است و در زمان حمزه العون مستقیما به اسلا م و شیعه مشرف شده اند و قبل از ان بنا به قولی که گفته میشود از زمان ساسانیان در این مکان سکونت وجود داشته اتشکده ای نیز بر بلندای کوه بین واران و زر بوده که بقایای ان تا سالهای اخیر نیز مشاهده گردیده است بنا به گفته ها امامزاده ای نیز بین دشت واران و زر به نام هرمز وجود داشته است.