ما شکوه و عظمت ایران را دوست داریم. ایران بهشت عالم است. جشن های کهن نوروز و چهارشنبه سوری و فرهنگ اصیل ایرانی و شکوه و جلال ایران را طالبیم. حضرت بهاءالله افتخارات کهن ایران باستان را در آثار خود ستودند و رساندن ایران عزیز را به سعادت و ترقّی جزء تعالیم خود قرار دادند و خواست همه اینست که به چشم نیکی به ایران بنگرند. ایران قلب عالم است و چون سراجی روشن و منیر و نوربخش همه آفاق است. ایران مفتخر است به ظهور منجی عالم بشریت که دنیا را به صلح و صفا دعوت نمود. باید امیدوار باشیم که خلق عالم بالخصوص ایرانیان از خواب غفلت و بی خبری بیدار گردند و به فرموده حضرت عبدالبهاء چنین سرزمین مقدّسی که زادگاه تمدّن جهان و آغازگر عزّت و خوشبختی مردم عالم و مورد رشک و حسد مردم شرق و غرب بوده است، به روزگاری بیافتد که همان مردم بر حالش افسوس خورند و از عقب ماندگی و بی تمدّنی آن در کتابهای کنونی مطالبی بنویسند که تا ابد در روزگار بماند و آیا سزاوار است کسانیکه بلند پایه ترین مردم روزگار بودند اکنون به این حال پر ملال بیافتند و یا سرزمینی که بهترین کشور جهان بشمار می آید حال ملّتش دست به گریبان با نکبت کاهلی و تنبلی و نادانی از عقب مانده ترین کشورها به شمار آید. آیا ایرانیان در سده های پیشین سر دفتر دانائی و سرلوحه منشور دانش و هوش نبودند و از مهر و لطف خداوندی چون خورشید در آسمان دانش ایزدی نمیدرخشیدند؟
حضرت عبدالبهاء فرمود: «ای یاران مژده باد شما را که ایران به پرتو بخشش خداوند مهربان ترقی عظیم نماید و جنّت النّعیم (بهشت برین) گردد بلکه امید چنین است که در آینده غبطه روی زمین شود و نفخه مشکین (نسیم مشکبار) ایران خاور و باختر را معطّر نماید. شب تاریک به پایان رسید و صبح امید بدمید و آفتاب حقیقت بدرخشید. عنقریب گلخن گلشن گردد و تاریک روشن شود و آن اقلیم قدیم مرکز فیض جلیل شود و آوازه بزرگواریش گوشزد خاور و باختر گردد. عزت قدیمه باز گردد و درهای بسته باز شود. ایران روز به روز، رو به ترقّی است، ناامید نباید بود. در هر صورت مستقبل آینده ایران بسیار خوب خواهد بود. ایران باید بهشت برین و روضه رضوان گردد. وعدههای حق تحقق پیدا می کند و ایران قبله عالمیان و هر ذره از خاکش کیمیا خواهد بود.»
در جستجوی حقیقت
چرا خانم ها (نسوان) عاشق دیانت بهائی اند؟
صد و هفتاد سال پیش حضرت طاهره به عالم نشان داد که زن میتواند با تمام وجاهت، دوش به دوش مردان از نظر علم و عرفان و تعلیم و تربیت گام بر دارد. از آن زمان به بعد قدری خانمها پرده اوهام و خرافات دریدند و به کسب علم و آداب رحمانی روی آوردند و خودی نشان دادند. این بزرگترین خدمتی بود که این ظهورات الهی به خانمها نمود و خانمهای مؤمنه موقنه باهره چون ستاره هایی در عالم درخشیدند و به عالم و عالمیان ثابت کردند که هیچ فرقی بین آقایان و خانمها نیست. به امید روزی که همه بیاموزند و با قلبی پاک این احکام الهی را اجراء نمایند و حجاب و عفت ذاتی و درونی خود را رعایت نمایند. مولای عزیزمان فرموده است: " یک جو عفت و عصمت بهتر از هزار سال عبادت است."
بهاییان و اراضی مقدسه در اسرائيل
وقتی کسانیکه متوجه میشوند که حضرت موسی قبل از قرآن است و وعده های قرآن بوده است که به مرحله ظهور رسیده است و قوم یهود از کشورهای مختلف جمع شده اند و کشوری به نام اسرائیل تشکیل گردیده است این تهمت همبستگی بهائیان با کشور اسرائیل را نمی پذیرند و دیگر بهائیان، که هیچگونه ارتباطی به صهیونیسم ندارند، را بیهوده محکوم نمی کنند و ایرانیان مظلوم و بی گناه را به خاطر عقیده شان جاسوس یا صهیونیسم نمی نامند. شاید در بعضی آثار بهائی اشاره ای به جمع شدن قوم یهود در فلسطین شده است یا راجع به ستم هائی که به این قوم وارد شده سخن گفته شده است. وقتی دولت ایران و عثمانی حضرت بهاءالله و خانواده اش را به این منطقه بد آب و هوا تبعید کردند و تحمّل هزاران بلایا و محن در سجن نمودند. ابواب رخا گشوده شد و از زندان این چهره نورانی آزاد گردید و فلسطین به قدوم مبارک مزیّن گشت. هوای خشک، زمینهای لم یزرع به تدریج تبدیل به باغ و بوستان و گل و ریحان گردید و اینهمه آثار و الواح در آن سرزمین به او نازل گردید و حضرت بهاءالله در همان مکان مقدّس صعود نمود و چشم عالمیان به آن سرزمین خیره شد و حضرت عبدالبهاء با آن علم الهی و درایت خویش آن نقطه را مبارک دانست و فرمود عنقریب این سرزمین بسیار آباد و ترقی خواهد کرد و رمس مطهر حضرت اعلی و حضرت بهاءالله در آن سرزمین نورانی شهره آفاق شد و حکمت و موهبت خدا و فضل او باعث شد اسرائیل چشم و چراغ جهانیان گردد، بهشت برین گردد. مرکز فتوحات عظیمه شود، مکان مقدس و طاهری گردد و مرکز جهانی بهائی در شهر حیفا در اسرائیل هرگز به هیچ دولتی کار نداشته و ندارد و فقط امور امری بهائیان جهان را اداره می نماید و پیروان این دیانت مقدس بهائی می آموزد که با خلق جهان با محبت و درستی و صداقت و صلح و آرامش و امانت رفتار نمائید. خلق جهان باید بداند که هیچ بهائی وابسته به هیچ کشوری نیست و هرگز ذرّه ای ناراحتی و ناامنی و بدبینی را برای هیچ بنده ای نمی خواهد. این طلعات مقدسه جسم عنصری آنها در آن سرزمین مدفون است و روح آنها و احکام آنها راهگشای خلق جهان بوده و خواهد بود و اسرائیل زیارتگاه عالم است و بهشتی در بین کشورها است. البته تمام دنیا زیباست و تمام دنیا یک وطن است و این حدّ و مرزها را انسانها انتخاب کردند. حضرت بهاءالله همیشه فرمودند: " ای اهل عالم همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار." فقط خداوند رحیم و رحمان شاهد است که بهائی نه وارد سیاست میشود و نه وارد هیچ حزب و نه وابسته به صهیونیسم جهانی و تاریخ نشان خواهد داد که جامع بهائی چقدر مظلوم واقع شده و چقدر در مقابل تهمت و ناروا و ستم مقاوم بوده است. پناهش خداوند و طلعات مقدسه بوده و در حق هیچکس نفرین و ناله نمی کند. دعا می کنند ستمکاران عامل شوند و دنیائی پر از مهر و وفا و صلح عمومی از آرزوهای قلبی بهائیان است.
راستی و صداقت در آئین مقدس بهائی
امانت در دیانت مقدّس بهائی
هوالله
ای پور رستم، امروز شجاعت و مردانگی جرأت و جسارت و فرزانگی امانت است. امانت دیانت است. دیانت صداقت است. صداقت استقامت است، استقامت. عدم دیانت و امانت تیر پر زهری است که به جگرگاه دل و جان عبدالبهاء می خورد.
پس ما بهائیان باید امانت دار صدیق باشیم که مولای ما از ما راضی باشد. هرگز دچار وسوسه شیطانی نگردیم. حال هر گونه امانت، امانت است. در محل کار، در محل زندگی همه جا باید امین بود چه آقایان و چه خانمها فرقی ندارد. اگر امانت دار خوبی بودیم خداوند و طلعات مقدسه از ما راضی خواهند بود و در تمام معاملات و مراودات مورد اعتماد عموم خواهیم بود. یقیناً این امر به دیگران هم اثر مطلوب خواهد گذاشت و هرگز خیانت در امانت وجود نخواهد داشت و بهترین صفات انسانی اعتماد و امانت داری در جمع مردم رواج خواهد داشت و باعث ترقی و تعالی امر خواهد شد.
لزوم خضوع و خشوع
نار عشقی بر فروزد و جمله هستی بسوز پس قدم بردار و اندر کوی عشاقان گذار
تا نگردی فانی از وصف وجود ای مرد راه کی چشی خمر لقاء از لعل نوشین نگار
حق میفرمایند که دنیا شما را مغرور نکند و امر می نماید که اهل بهاء از حدود و سنن الهی پیروی نمایند. در کلمات مکنونه میفرمایند ای پسران آمال جامه غرور را از تن برآرید و ثوب تکبّر از بدن بیندازید و میفرمایند خوشا بحال عالمی که به دیگران فخر نمی فروشد. برتری و بهتری که به میان آمد، عالم خراب شد و ویران مشاهده گشت. محبّت و خضوع و خشوع صفت خوب احبّای الهی باید باشد. بر یکدیگر فخر نفروشند. در مقابل یکدیگر با احترام و برادری و برابری رفتار نمایند. خودپسند و مغرور نباشند. دیگران را بر خود ترجیح دهیم و هرچه به خود نمی پسندیم به دیگران نپسندیم و خودمان را از همه ضعیف تر و کوچکتر شمریم. آن کس که از خود راضی است، او مظهر شیطان است و آنکه راضی نیست مظهر رحمن. انسان مغرور و خودپسند و خودبین هرگز ترقی و تعالی پیدا نمی کند و در نزد مردم، خوار و ذلیل میگردد. آنچه سبب بزرگواری عالم انسانی است همان خضوع و خشوع و فروتنی است و محویّت و فناء و دوست داشتن خلق خدا و مهربانی و مساعدت خالصانه به بندگان او. آنوقت است که دنیای روشنی پر از مهر و صفا و وفا داریم.
عصمت و عفت و پاکدامنی
نوشته شده توسط م ی