
لله المثل الاعلی گل معنوی در رضوان الهی بقدوم ربیع معانی مشهود ولکن بلبلان صوری محروم مانده اند گل گوید ای بلبلان منم محبوب شما و بکمال لون و نفحه عطریه و لطافت وطراوت منیعه ظاهر شده ام با یار بیامیزید و از دوست مگریزید بلبلان مجاز گویند ما از اهل یثربیم و بگل حجاز انس داشته و تو از اهل حقیقتی و در بستان عراق کشف نقاب نموده ای گل گفت معلوم شد که در کل احیان از جمال رحمن محروم بوده اید و هیچ وقت مرا نشناخته اید بلکه جدار و روافد و دیار را شناخته اید چه اگر مرا میشناختید حال از یار خود نمی گریختید ای بلبلان من نه خود از یثربم و نه از بطحا و نه از عراق و نه از شام ولکن گاهی بتفرج و سیر در دیار سایرم گاهی در مصر و وقتی در بیت اللحم و جلیل و گاهی در حجاز و گاهی در عراق و فارس و حال در ادرنه کشف نقاب نموده ام شما بحب من معروفید ولکن از من غافل معلوم شد که زاغید و رسم بلبل آموخته اید در ارض وهم و تقلید سایرید و از روضه مبارکه توحید محروم مثل شما مثل آن جغد است که وقتی بلبلی را گفت که زاغ از تو بهتر میخواند بلبل گفت ای جغد چرا از انصاف گذشتی و از حق چشم برداشته آخر هر دعوی را برهانی لازم است و هر قولی را دلیلی حال من حاضر و زاغ حاضر بخواند تا بخوانم
لوح گل معنوي – حضرت بهاءالله - آثار قلم اعلى، ١٥٩ بديع، جلد ٢، صفحه ٦٤٠ - ٦٤٢
برگرفته از وبسایت دریای نور
![]()
| ![]()
|