

و این خطبۀ فصیحه صریح است که آن نیّر سعادت، یعنی موعود امّت از جانب مشرق ظهور خواهد فرمود و بر نهج حضرت رسول به تشریع شرع جدید قیام خواهد نمود. و مقصود این نیست که آن حضرت به شریعت اسلامیّه عامل خواهد شد چو که جمیع ائمّۀ هدی به شریعت حضرت خاتم الانبیاء عامل بودند و به قدر ذرّه از ظاهر شرع اسلامی تجاوز نمی فرمودند. این تخصیص مقصود از آن قیام به دعوت جدیده و تشریع شریعت تازه است چنانچه از احادیث بعد به صراحت مستفاد خواهد گشت. و بر وفق بشارت این خطبۀ مبارکه نیز مجلسی علیه الرّحمه در کتاب غیبت بحار در باب علامات از حارث همدانی که از مشاهیر اصحاب امیر المؤمنین علیه السّلام است روایت فرموده است که آن حضرت فرمود: "المَهدی أَقبَلُ جَعدُ بِخَدّهِ خالُ یَکونَ مَبدوُه ٌمِنَ َقِبَل المَشرقِ." یعنی مهدی مخمور العین و پیچیده موی است و در گونۀ آن حضرت خالی است و مبدأ ظهور مبارکش از طرف مشرق است. و سیّد عبدالوهاب شعرانی در کتاب الیواقیت و الجواهر در اوصاف این ظهور از احادیث صحیحه نبویّه استخراج نموده است شرحی که مفصّل آن در فتوحات مکّیۀ شیخ ابن العربی است، از آن جمله می فرماید که " هُوَ أَجلیَ الجِبهةِ أَقنِی الأَنفِ أَسعَدُ النّاسِ بِهِ أَهلُ الکُوفَةِ یقسِمُ المالَ بِالسَّوِیَّةِ وَ یَعدِلُ فِی الرَعیَّةِ یَأتیهِ الرَّجُلُ وَ یَقُولُ یَا مَهدِی اعطِنِی وَ بَینَ یَدَیِه المَالُ فیُحثی لَهُ فِی ثَوِبهِ مَا استَطَاع أَن یَحمِلَهُ. یَخرُجُ عَلَی فِترَة مِن الدّینِ یَزَعُ اللهُ بِهِ مَا لایَزَعُ بِالقُرآنِ یُمسِی الرَّجُلُ جَاهِلاً وَ جِبَاناً وَ بَخیلاً فَیُصبِحُ عَالِماً شُجَاعاً کَرِیماً الی ان قالَ یَشهَدُ المُلحَملةَ العُظمَی مَأدَبَة اللهِ بِمَرجِ عَکّاءَ یُبیدُ الظُلمَ وَ أَهلَهُ یُقیمُ الدّینُ وَ یَنفُخُ الرُّوحَ فِی الاِسلامِ یُعِزُّ اللهُ بِهِ الاِسلامَ بَعدَ ذِلّهِ وَ یُحییهِ بَعدَ مَوتِهِ."
و در شأن اصحاب آن حضرت می فرماید: "شُهدَائُه خَیرُ الشُهَداءِ وَ أُمَنَانُهُ أَفضَلُ الأُمَنَاءِ قالَ الشیخ وَ قَد استَوزَرَ اللهُ تَعالی لَهُ طائِفَةً خَبَاهُمُ اللهُ تَعَالی لَهُ فی مکنُونِ غَیبهِ اطلَعَهُم کَشفاً وً شهوداً عَلَی الحقائِقِ وَ مَا هُوَ امراللهِ عَلَیهِ فی عِبَادِهِ وَ هُم عَلی أَقدامِ رِجال من الصَّحَابَةِ الّذِینَ صَدَقُوا مَا عَاهدُوا اللهَ عَلَیهِ وَ هُم مِنَ الأَعَاجمِ لَیس فِیهم عَرَبی لَکِن لاَیَتَکَلّمُونَ اِلاَّ بِالعَربِیَةِ لَهُم حَافِظُ مِن غَیرِ جِنسِهم مَا عَصَی اللهَ قَطٌّ وَ هُوَ أَخَصُ الوُزَراء الی ان قال وَ یُقتَلُونَ کُلّهُم اِلّا واحدُ مِنهُم یَنزِلُ فی مرج عکّا فی المَأدَبَةِ الاِلهیّهِ الّتِی جَعَلَها اللهُ مَائَدَة لِلسباع وَ الطُّیُوَرو الهَوامِ."
و خلاصۀ ترجمۀ این عبارا ت این است که می فرماید: آن حضرت گشاده روی و اقنی الانف است (یعنی اعلای بینی مبارکش اندکی مرتفع است و این علامت را اصحاب قیافه و حکما علامت وفور عقل و فراست شمرده اند). نیک بخت ترین خلق به او اهل کوفه اند. مال را بالسّویّة قسمت می فرماید و به عدل حکم می نماید، میآید نزد او انسان و طلب عطا می نماید و آن حضرت از مالی که نزد او است چندان در جامۀ او می ریزد که حمل آن را بتواند. هنگام فترت و سستی دین خروج می فرماید و افزون از آنچه خداوند به قرآن منع و کف فرمود به آن حضرت منع و کف می نماید (یعنی به ظهور آن حضرت حقّ جلّ جلاله چندان جهل و ضلالت را منع و کف خواهد فرمود که به قرآن شریف نفرمود تا به این حدّ که). مرد در شب نادان و کم دل و بخیل مشاهده شود و بامداد عالم و شجاع و کریم گردد (یعنی به سبب ایمان به آن حضرت جهل ناس به علم و خوف و بد دلی ایشان به شجاعت و بخل و قبض یدشان به کرم و سخاوة مبدّل شود. و چه نیک منطبق است این حدیث با آیۀ مبارکۀ فرقان: "فَأولَئکَ یُبَدّلُ اللهُ سَیّئاتِهِم حَسَنَاتٍ وَ کَانَ اللهُ غَفُوراَ رَحیماَ (۷۰)"). پس می فرماید: آن حضرت در مرج عکّا که مأدبۀ الهیّه و خوان نعمت سماویّه است وارد می شود و فتن و وقائع عظیمه را مشاهده می فرماید. ظلم و اهل آن را بر می اندازد و دین را برپا می دارد و در اسلام روح می دمد و خداوند تبارک و تعالی اسلام را به آن حضرت عزّت می دهد پس از آنکه ذلیل گردد و حیات می بخشد پس از آنکه مرده باشد.
پس دربارۀ مؤمنین و اصحاب آن حضرت می فرماید: شهدای او بهترین شهیدانند و امنای او نیکوترین امینان. و هر آینه خداوند برای موازرت و نصرت آن حضرت قومی را در پردۀ غیب مکنون و مهیّا داشته است که ایشان را بر سبیل مکاشفه و شهود بر حقائق و آنچه امر الهی است بر عباد مطّلع و آگاه می فرماید (یعنی اصحاب آن حضرت بدون تعلّم در مدارس به حقائق دینیّه آگاه می شوند و به صرف ایمان بر اوامر الهیّه استحضار می یابند چنانکه عبارت "یُمسِی الرَّجُلُ جَاهِلاً وَ جِبَاناً وَ بَخیلاً فَیُصبِحُ عَالِماً شُجَاعاً کَرِیماً" بر این مطلب نیز دلالت نمود). ایشان بر اثر رجالی از اصحاب نبی علیه السّلام مشی می نمایند که عهد الهی را مصدّق گشتند و تمام ایشان از عجم باشند و لکن به غیر لسان عربی تکلّم نمی نمایند و آنها را حافظ و نگاهبانی است از غیر جنس ایشان که هرگز خداوند را معصیّت نکرده و او مخصوص ترین وزرای مهدی است و تمام کبار اصحاب آن حضرت کشته می شوند مگر یکی از ایشان که وارد می شود در مرج عکّا، مهمان خانه ای که خداوند تبارک و تعالی مقرّر فرموده برای سباع و طیور و هوام (یعنی جمیع اصناف خلق از قوی و ضعیف و صغیر و کبیر مهیّا داشته) (انتهی).
و این حدیث که جمیع بشارات آن در این ظهور اعظم وقوع یافت انسان بصیر منصف را کفایت می نماید و لکن شکّ نیست که هزاران آیت و بشارت صاحبان قلوب مطبوعه را نفع نمی بخشد "... وَ اِن یَروا کُلَّ آیَةٍ لاَمِنوا بِها... (۲۵)."۱
و در حدیث صعصعة بن صوحان که از حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام از میعاد خروج دجّال سؤال نمود آن حضرت پس از ذکر علامات و حوادث می فرماید: "خَیرُ المَساکِن یَومَئِذ البَیتُ المُقَدَّسِ لِیأتینَ زَمانُ عَلی النّاسِ یَتَمَنّی اَحَدُهُم أنّهُ مِن سّکّانِهِ." یعنی در آن روز بهترین جایها برای سکونت بیت المقدّس است البتّه البتّه خواهد آمد زمانی که هر نفسی تمنّا نماید که از ساکنین آن ارض مقدّس باشد.
و این حدیث را نیز مرحوم مجلسی در غیبت بحار روایت نموده است و این حدیث از اشهر احادیث است. و موافق همین است آنچه مجلسی در این کتاب در باب آیات واقعه در یوم ظهور از ابی جعفر علیه السّلام روایت نموده است: "أَنَّهُ قالَ تَوَقَعوا الصّوتَ یأتیکُم بَغتَةً مِن قِبَلِ الشّام فیهِ لَکُم فَرَجٌ عَظیمُ." یعنی مراقب باشید صوتی را که ناگاه از طرف شام به شما رسد که در آن برای شما فرج و گشایشی عظیم است. و از احادیث مشهوره که محلّ و موقع ظهور از آن به صراحت مستفاد می شود حدیث علی بن مهزیار است و این حدیث را حضرت سیّد جلیل السیّد هاشم البحرینی در کتاب مدینة المعاجز در حدیث صد و بیستم از احادیث ظهور مهدی روایت فرموده است و نیز مجلسی علیه الرّحمه آن را در کتاب غیبت مرقوم داشته است و آن حدیث مفصّلی است و از جمله عبارت آن اینست که حسن بن علی علیهما السّلام در اوصاف مؤمنین به مهدی موعود می فرماید: "تَلُوذُ بِفَنَاءکَ مِن مَلأَ بَرّأَهُمُ اللهُ بَطَهَارَةِ الوِلاَدَةِ وَ نِفَاسَةِ التُّربَةِ مُقَدَّسةُ قُلُوبُهُم مِن دَنَس النِفاقِ مُهَذبةُ أَفئَدَتُهُم مِن رِجسِ الشقاقِ لَینة عَرَائِکهم لِلدِّین خَشِنَةُ ضرائِبهُم فِی العُدوانِ واضِحَةُ بِالقَبُولِ أَوجهُهم نَضِرةُ بِالحَقّ عِیدانُهُم یَدِینونَ بِدینَ الحَقّ وَ أَهلِهِ فَاِذا اشتَدَّت أَرکَانُهم وَ تَقَوَّمَت أَعمَادُهُم بِمُکاثفتِهم طَبَقاتُ الأُمم اِذ تَبِعَتکَ فِی ظِلالِ شَجَرَة بَسقَت أَفنانُ غُصُونَها عَلی خَافّات بحَیرةِ الطَّبریَّة فَعِندَهَا یَتَلألأ صُبحُ الحقّ وَ یَنجلِی ظلاَم البَاطل وَ یَقصِمُ اللهُ بکَ ظَهرَ الطُّغیَان وَ یُعِیدُ مَعَالِم الایمان یَودّ الطّفلُ لَو استَطَاعَ اِلَیکَ نهوضاً و نَواشطُ الوَحش لَو یَجِدُ نَحوکَ مجَازاً تهتَزُّ بِکَ أَطرَفُ الدُّنیا بَهجَة و تَهزُّ بِکَ أَغصَانُ العِزّ نَضَرِة وَ تَستقِرُّ بَوانِی العِزّ فِی قَرارِها و تَأوبُ شوَارد الدّین اِلی أَوکَارها یَتَهاطَلُ عَلَیکَ سَحائبُ الظّفَرِ فَتَختقَ کُلَّ عَدُوّ وَ تَنصَرُ کُلَّ وَلِی فَلَا یَبقَی عَلی وَجهِ الأَرض جَبَّارُ قاسِطُ وَلا جاحدُ غامِط وَ لا شأن مُبغِضُ وَلا مُعانِد کاشِح وَ مَن یَتَوکّل عَلی اللهِ فَهوَ حَسبُهُ اِنَّ الله بالِغُ أَمرِهِ قَد جَعَلَ اللهُ لِکُلّ شَیء قَدراً."
خلاصۀ ترجمۀ حدیث شریف این است که می فرماید که ملتجی به آن حضرت خواهند شد گروهی که خداوند ایشان را از نژاد پاک و طینت مرغوب آفریند. قلوبشان پاک باشد از پلیدی نفاق و دلهاشان پاکیزه از رجس شقاق. در امر دین خوشخوی باشند و خلیق و در امر عدوان شدید الضرب و درشت. جبینشان به قبول حقّ واضح و منوّر و نهال وجودشان به امر حقّ ناضر و مخضر. به دین حقّ و اهل حقّ متدیّن باشند. پس ارکان ایشان قوّت گیرد و جمعیّت ایشان به سبب بسیاری اِقبال امم قوام یابد. در ظلّ همایون درختی که شاخهایش در حوالی دریاچۀ طبریّه سرکشد و ببالد زیرا که نزدیکی طبریّه صبح حقّ بدرخشد و تاریکی باطل زایل شود و خداوند به تو پشت طغیان را بشکند و معالم ایمان را راجع فرماید آنگونه که کودک خورد اگر بتواند به سوی تو بشتابد و وحوش بسته اگر راه یابد به جانب تو بگذرد. اطراف عالم به سبب تو از شادمانی به اهتزاز آید و شاخسار عزّت از تو نضرت و طراوت یابد و بنیان عزّت در مقرّ خود استقرار پذیرد و طیور پراکندۀ دین به لانه و اعشاش خویش رجوع نماید. ابر ظفر بر تو بارد، پس هر دشمنی هلاک گردد و هر دوستی نصرت یابد چندانکه در روی زمین یک جبّار ظالم و یک منکر مستهزِء و یک دشمن مبغض و یک معائد بد دل باقی نماند (انتهی).
و طبریّه که در این حدیث مذکور است شهری است مشهور از بلاد اراضی مقدّسه و قریب به عکّا است و او را دریاچه ای است معروف به بحیرۀ طبریّه و نهر اردن مشهور که در کتب مقدّسۀ تورات و انجیل کثیر الذکر است از این بحیره خیزد. و این مدینه را هیرودس معروف که حضرت عیسی علیه السّلام در زمان او متولّد شد به اسم طیباریوس قیصر بنا نهاد و اطراف این بحیره از کثرت بساتین، از مُتنزّهات بلاد سوریّه و اراضی مقدّسه محسوب می شد و الیوم بعض اراضی آن متعلّق به همایون غصن سدرۀ مبارکه است لیقضی الله امراً کان مفعولا.
و مأخذ این احادیث که مشعر بر مقام ارتفاع ندای الهی است این آیۀ مبارکه است که در سورۀ ق می فرماید: "وَ اَستَمِع یَومَ یُنادِ المُنادِ مِن مَکانٍ قَریبٍ (۴) یَومَ یَسمَعُونَ الصَّیحَةَ بِالحَقّ ذَلِکَ یَومُ الخَرُوُجِ (۴۲)." یعنی گوش دار روزی را که منادی ندا خواهد فرمود از مکانی نزدیک (یعنی نزدیک به بلاد عربیّه که محلّ نزول همین آیۀ مبارکه است)، در روزی که می شنوند صیحه را، به حقّ آن روز است روز خروج. و مفسّرین از اهل تسنّن و اهل تشیّع متّفقاً در تفسیر این آیه فرموده اند که ندای الهی از صخرۀ بیت المقدّس بلند می شود یعنی از جبل کرمل که در تورات به جبل مقدّس و جبل بیت الله از آن تعبیر فرموده است.
و خلاصة القول اگر نفسی که طالب هدایت باشد و نخواهد عمداً مجادلۀ به باطل نماید در احادیث مرویّه و کتب مقدّسه سماویّه تأمّل کند، به صراحت دریابد که جمیع مبشّر است بر اینکه پس از غیبت شمس حقیقت در مدّت هزار سال ثانیاً آن نجم سعادت از بلاد شرق طلوع فرماید و ندای مهدی موعود از مکّۀ معظّمه بلند شود و ندای ظهور ثانی از اراضی مقدّسه یعنی صخرۀ بیت المقدّس ارتفاع یابد و برحسب این بشارات ولادت این دو ظهور اعظم در ایران وقوع یافت و ندای نقطۀ اولی عزّ اسمه الاعلی از مکّه معظّمه ارتفاع یافت و چون مقرّ جمال اقدس ابهی مدینۀ منوّرۀ عکّا شد، ندای ظهور ثانی از اراضی مقدّسه مسموع اهل عالم گشت و به این معنی اشارت است در حدیث ابان ابن تغلب که مجلسی علیه الرّحمة در باب علامات از کتاب غیبت روایت فرموده است که "قَالَ قَالَ أَبو عَبدُاللهِ عَلَیهِ السَّلامُ اِنَّ اَوّلَ مَن یُبایعُ القَائِمَ عَلَیهِ السّلامُ جَبرَائِیلُ یَنزِلُ فِی صُورَةِ طَیر أَبیَض فَیبَایعُهُ ثُمَّ یَضَع رِجلاً عَلی بَیتِ اللهِ الحَرامِ وَ رِجُلاً عَلَی بَیتِ المقَدّسِ ثُمَّ یُنَادی بِصَوت طَلِق ذَلِق تَسمَعُهُ الخَلائُق "أَتی أَمرُ اللهِ فَلاَ تَستَعجِلُوهُ."" یعنی اوّل کس که با قائم علیه السّلام بیعت نماید جبرئیل باشد که به صورت مرغی سفید نازل شود و با آن حضرت بیعت نماید پس یک پای خود را بر بیت الله الحرام و پای دیگر را بر بیت المقدّس نهد و به صوت فصیح بلند که همۀ خلق بشنوند ندا کند که "أَتَیَ أَمرُاللهِ فَلا تَستَعجِلُوُهُ... (۱)."۱
و این حدیث به صراحت دلالت می نماید که موقع۱ ارتفاع ندا این دو مقام مقدّس گردد و ندای آسمانی از این دو بیت رفیع مسموع خلائق شود و جمیع بشارات و علامات تحقّق و وقوع یابد. بلی، به حکم حدیث صحیح مقبول الطّرفین عند الشیعة و اهل السنّة که حضرت خاتم الانبیاء علیه افضل التحیّة و البهاء به امّت اسلام فرمود:"لَتَسلکن سنن مَن قَبلکُمُ شِبراً فِشِبراً وَ ذِراعاً فِذِراعاً"، ناچار است که کثیری از جهّال مانند امم ماضیّه به ظواهر غیر معقوله تمسّک جویند و معارضه نمایند که کی جبرئیل به صورت مرغ سفید ظاهر شد و چه وقت این مرغ عجیب الخلقة این آیه را تلاوت فرمود. آن چنانکه یهود در علامات ظهور مسیح موعود با حضرت عیسی و امّت نصاری معارضت کردند و به ظواهر غیر معقوله تمسّک جستند و به مجادلت گفتند که در تورات به صراحت وارد است که در ایّام ظهور مسیح کودک با افعی بازی کند و شیر مانند گاو کاه خورد و گرگ با بره سکونت ورزد و آفتاب و ماه تاریک گردد و سلطنت ارض به قوم یهود رسد. کی این علامات در ایّام حضرت عیسی واقع شد و چه وقت این بشارات متحقّق گشت. و الی یومنا هذا این کلمات را می گویند و در دین خود باقیند و به عقائد باطلۀ خود در کمال اطمینان متمسّک. و لکن چون اکنون روی سخن با اهل علم است و هم در خصوص استعارات وارده در بیانات انبیاء و ائمۀ هدی مبسوطاً و مفصّلاً به عون الله تبارک و تعالی تکلّم خواهیم نمود لهذا در باب بشارات به این مقدار از بسط و تطویل اکتفا می نمائیم و از حقّ جلّ جلاله توفیق می طلبیم انّه خیر موفّق و معین.
-------
* برگرفته از کتاب الفرائد تألیف ابوالفضل محمّد بن محمّدرضای گلپایگانی ص 60 الی 66