از نصوص مباركه بر ميايد كه همه نفوس لايق مقام والاي شهادت نيستند و به فرموده حضرت عبدالبهاء "هر پرنده سزاوار اين جانفشاني نه و هر جنبنده لياقت اين قرباني نيست" چنان كه وقايع اخير ايران نشان داد كه بعضي از ممتاز ترين و شريف ترين نفوس به مقام شهادت فايز شدند. بفرموده حضرت عبد البهاء "شهيدان راه بهاء اعظم مقربين درگاه كبريا و نجوم ساطعه اعلي افق ايمانند" لذا نميتوان گفت كه هر كس براي هدفي مانند اهداف سياسي يا مقاصد شخصي جان داد لزوماً مصداق شهيد به معناي حقيقي كلمه است.
حضرت ولي امر الله توقيعي دارند كه همه فتوحات و انتصارات اين امر مبارك را به ريختن خون هاي پاك شهيدان ايران منسوب ميدارند. احباء ايران با فداكاري و جانفشاني خود ثابت كردند كه اهداف اين امر مبارك چون وحدت عالم انساني و صلح عمومي قطعي الحصول است پس شرافت و عظمت هدف جانفشاني هم كمال اهميت را دارد.
شهادت احباء از مقوله خود نمايي نبود بلكه نشان ميداد كه اين جامعه قادر است چنين اهداف بلندي را ممكن الحصول كند.
گفتيم كه شهادت هم به معني انفاق جان در راه حضرت رحمن است و هم به معني گواهي دادن. حضرت بهاءالله در لوحي خطاب به جناب ابن اصدق ميفرمايند: " سبحانه سبحانه از او ميطلبيم عباد خود را مؤيد فرمايد بر دو امر بزرگ بعد از عرفان ذات مقدس و استقامت بر آن: عبراتي كه از خشيةالله نازل شود، قطرات دمي كه در سبيلش بر خاك ريزد . اين دو امر لازال لدي العرش مقبول بوده و هست و چون ثاني نهي شد ثالثي بر مقامش نشست و آن انفاق عمر است در سبيل شناسايي او، بشناسد و بشناساند."
اين كه فرموده اند ثاني نهي شد بدين معني است كه بفرموده خود آن حضرت، "بعد از شهادت جناب بديع عليه من كل بهاء ابهاه، كل را بحكمت امر فرمودند" يعني اجازه ندادند كه نفوس خود طالب شهادت شوند و بجاي آن، به ايادي امر الله كه از حضور مبارك سؤال كرده بود كه در محبت الله انفاق جان محبوب تر است يا ذكر حق به حكمت و بيان، فرمودند "لعمر الله ان الثاني لخير" و اضافه كردند كه "بايد امثال آنجناب بكمال حكمت به تبليغ امر الله مشغول باشند" پس تبليغ امرالله جانشين انفاق جان شد و از همين جهت بود كه حضرت بهاءالله به ايادي خود جناب ابن اصدق بعلت خدمات مشعشع تبليغي او و پدر بزرگوارش جناب اسم الله الاصدق، لقب شهيد ابن شهيد را مرحمت فرمودند و از همين جا مقام و مرتبت والاي مبلغان امرالله روشن و مبرهن ميشود. و به اين ترتيب بعد از عرفان و استقامت ، اعظم اعمال شناساندن امر الهي به ديگر نفوس است.
حاصل كلام ان كه هر كس كه جان خود را بدست فدا داد شهيد نيست شهيد براي هدفي والا جان فشاني ميكند و از فدا با شوق و سرور استقبال مينمايد. حضرت بهاء الله براي شهادت مراتب متعدد قائل شدهاند (در لوح خطاب به جناب زين المقربين مندرج در جلد دوم رحيق مختوم، ص١٢-١٣) و ما در اين مقاله به برخي از مراتب و مفاهيم عمده اكتفا كرديم.
دکتر شاپور راسخ
معني كلمات دشوار:
عبرات: اشكها،
لخير: بهتر است،
لدي العرش: در برابر عرش الهي،
خشية الله: ترس از خدا كه در امر مبارك به معني كمال احترام به فرمان الهي و پيروي بي چون و چرا از آن آمده.