لطفا جهت مشاهده تمام امکانات وبسایت، از مرورگرهای گوگل کروم، فایر فاکس یا اپرا استفاده نمایید...
وب سایت کروگان جاسب (سی یارون)
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • سی یارون
  • بلاگ
  • خاطرات
    • خاطرات اهالی جاسب
    • خاطرات ابوالفضل جمالی
    • خاطرات محمد علی برنا
    • خاطرات شخصی سیاح >
      • خاطرات شخصی سیاح
      • خاطرات شخصی سیاح 2
    • لیست شرح حال ها
    • آقای علی محمد رفرف
    • جناب علی اکبر رزاقی >
      • شرح حال >
        • بانوان >
          • بی بی جان خانم
        • آقایان >
          • نسل اول >
            • قبول امر استاد علی حداد
            • آ سید ابوالقاسم فردوسی جاسبی
            • ارباب میرزا فضل الله
            • برادران شکوهی
            • ارباب محمد نوروزی
            • استاد علی اکبر
          • نسل دوم >
            • ماشاءالله وجدانی
            • فتح الله فردوسی جاسبی
            • آقا جمال غفاری
            • جناب ذبیح الله مهاجر
          • نسل های بعد >
            • فیض الله یزدانی جاسبی
            • جناب ذبیح الله ناصری
            • عنایت الله مهاجر
            • جناب امرالله رزاقی
            • جناب عبدالله مهاجر
      • دوستان جاسبی ها >
        • پهلوان حسن مینویی قمی
        • شکر الله شریفی
        • یدالله محمدی(سپهر ارفع)
      • داستان ها >
        • کباب برگ
        • رهایی از نیش مار
        • کتک خوردن آغلامرضا
        • حمل نخل عبدالرزاق
        • طلب عبدالرزاق رزاقی
        • غولِ کربلا سید رضا
      • جاسب >
        • قنات بابا شیخ
    • جناب ضیاءالله مهاجر
    • آقای ذبیح الله مهاجر
    • آقا سید رضا جمالی >
      • تاریخ جاسب
      • اهالی کروگان و محل اقامت آنها
      • حماقت و عقب ‌افتادگی
      • مردم ساده و زود باور
      • آب و آسیاب‌های کروگان جاسب
    • آقای شمس الله رضوانی
    • بلاگ خاطرات متفرقه
    • جناب داریوش یزدانی >
      • شهادت شهدای فیلیپین
    • شرح ایمان استاد علی اکبر رزاقی
    • خاطرات وسقونقان جاسب >
      • قریه وسقونقان جاسب
      • عشرت خانم نوروزی >
        • ارباب محمد نوروزی
      • جناب محمد نوروزی
    • جناب عباس محمودی >
      • جناب محمود محمودی
      • دکتر فتح الله محمودی
    • امرالله اسماعیلی
    • خانم‌آغا حسینی
    • جناب عباس حق شناس
  • گالری
    • بهاییان جاسب >
      • گالری تصاویر شماره یک
      • گالری تصاویر شماره دو
      • گالری تصاویر شماره سه
      • گالری تصاویر شماره چهار
      • گالری تصاویر شماره پنجم
      • نمایش اسلاید شو
      • خانواده جاسبی ها در سراسر عالم
    • طبیعت جاسب >
      • تصاویر جاسب
      • تصاویر کروگان
      • تصاویر واران
      • تصاویر دره ازنا
      • تصاویر مختلف
    • ویدئو گالری جاسب >
      • گالری فیلم ها و مستند ها
    • فیس بوک سیارون
    • اینستاگرام سیارون
    • یوتیوب سیارون
  • جاسب
    • تاریخ جاسب >
      • جاسب ​میراث ماندگار دلیگُن
      • معنی لغوی کلمه جاسب
      • ​تحقیقی در خصوص جاسب
      • خاطرات حاج سیاح
      • مجله آهنگ بدیع
      • جاسب در ظهورالحق
      • جاسب بهشت گمشده >
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی ۲
    • شهدای جاسب
    • اشعار شعرای جاسب
    • شخصیت های تاریخی >
      • بزرگان و نیک نامان جاسب >
        • ملا غلامرضا جاسبی
        • ملّا ابوالقاسم کاشانی
        • ملا مهدی جاسبی
        • ملا فاطمه همسر ملا جعفر
        • ملا جعفر جاسبی >
          • به روایت کواکب الدریه
          • به روایت محمّد علی رفرف
          • به روایت محمّدعلی ملک خسروی
      • نفوس بی آزار و محب
      • ظالمان و معاندین امرالله
      • اسامی اطباء جاسب
      • معلم‌ها و استادان جاسبی در سراسر عالم
    • بلاگ بهاییان جاسب
    • الواح نازله جاسب
    • مدارک تاریخی >
      • مدارک تاریخی و​ فرهنگی جاسب
      • نامه بنیاد مستضعفین شهرستان محلات
      • عریضه های مجلس
      • اجاره یکساله املاک رضا جمالی
    • وقایع تاریخی >
      • نایب حسین کاشی >
        • خاطرات میرزا حسن نوش آبادی
        • حمله نایب حسین کاشی
        • لشکر کشی نائب حسین کاشی به کروگان جاسب
        • عاقبت نایب حسین کاشی
        • نور علیشاه و نایب حسین
      • وقایع سال یک هزار و سیصد >
        • فتنه در جاسب و گرفتاری آغلامرضا
        • وقایع سال یک هزار و سیصد
      • ساختن حمام عمومی
      • اشغال کروگان جاسب توسط نیروهای روسی
      • سفر آیت الله منتظری به جاسب
      • سفر مبلغین امرالله به جاسب
    • قبرستان های جاسب >
      • گلستان جاوید بهاییان >
        • متصاعدین الی الله در کروگان
        • أرامگاه جاسبی ها در اقصی نقاط ایران >
          • گلستان جاوید زرنان
          • گلستان جاوید بابا سلمان
          • گلستان جاوید خاتون آباد
          • گلستان جاوید خیابان خاوران
          • آرامگاه ​​جاسبی ها در شهر های دیگر
        • آرامگاه ​​جاسبی ها در اقصی نقاط جهان
      • باغ رضوان مسلمین
    • مساجد و اماکن مذهبی
    • گویش های جاسب
    • اوضاع کنونی جاسب >
      • جاسب امروز
      • جاسب امروز ۲
      • جاسب امروز ۳
    • زندگی روزمره در جاسب قدیم >
      • فصل اول
      • فصل دوم
      • فصل سوم
    • هنر های هفت گانه جاسبیان
  • مقالات
    • انتشارات سیارون جاسب
    • نامه‌ها >
      • وصیت نامه‌ها >
        • وصیت نامه آقا احمد محبوبی
        • وصیت نامه سید رضا جمالی
      • این بود ثمر خوبی و بدی
      • آیا بهاییان خودشان از جاسب رفتند؟
      • نامه ها و اشعار شمس الله رضوانی به سید رضا جم
    • آب‌ها، آسیاب‌ها، قنات‌ها و زمین‌های جاسب
    • ​تاریخ نگاران جاسب
    • علت آزار و اذیت بهاییان >
      • سخنی با هم ولایتی ها
    • دعوت بهاییان به مسجد توسط آیت‌الله منتظری
    • دبستان ابتدایی شمس >
      • دبستان‌شمس، ملا‌جعفر، مالک‌اشتر
      • آقای سلیمی مدیر مدرسه شمس
    • بهائیان و کلاس های درس اخلاق در جاسب
    • دزدان اشیای عتیقه جاسب
    • زنان و مردان شجاع و بیدار بهائیان کروگان
    • نقش بانوان در جاسب
    • مقالات امری
  • شجره نامه ها
    • شجره نامه >
      • شجره نامه‌ خاندان ها
      • شجره نامه‌ خانوادگی
    • به روایت شمس الله رضوانی >
      • شجره نامه جاسبی ها
  • نراق
    • تاریخ نراق
    • کیفیت واقعات فتنه نراق کاشان
    • میرزا فضل‌الله معاون‌التجار نراقی
    • جناب آقا میرزا مصطفی نراقی
    • دکتر سیروس نراقی
    • حاج میرزاکمال الدین نراقی >
      • حاجی میرزا کمال الدّین نراقی
      • مقاله سایت سلحشوران نراق
  • زنگ تفریح
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • سی یارون
  • بلاگ
  • خاطرات
    • خاطرات اهالی جاسب
    • خاطرات ابوالفضل جمالی
    • خاطرات محمد علی برنا
    • خاطرات شخصی سیاح >
      • خاطرات شخصی سیاح
      • خاطرات شخصی سیاح 2
    • لیست شرح حال ها
    • آقای علی محمد رفرف
    • جناب علی اکبر رزاقی >
      • شرح حال >
        • بانوان >
          • بی بی جان خانم
        • آقایان >
          • نسل اول >
            • قبول امر استاد علی حداد
            • آ سید ابوالقاسم فردوسی جاسبی
            • ارباب میرزا فضل الله
            • برادران شکوهی
            • ارباب محمد نوروزی
            • استاد علی اکبر
          • نسل دوم >
            • ماشاءالله وجدانی
            • فتح الله فردوسی جاسبی
            • آقا جمال غفاری
            • جناب ذبیح الله مهاجر
          • نسل های بعد >
            • فیض الله یزدانی جاسبی
            • جناب ذبیح الله ناصری
            • عنایت الله مهاجر
            • جناب امرالله رزاقی
            • جناب عبدالله مهاجر
      • دوستان جاسبی ها >
        • پهلوان حسن مینویی قمی
        • شکر الله شریفی
        • یدالله محمدی(سپهر ارفع)
      • داستان ها >
        • کباب برگ
        • رهایی از نیش مار
        • کتک خوردن آغلامرضا
        • حمل نخل عبدالرزاق
        • طلب عبدالرزاق رزاقی
        • غولِ کربلا سید رضا
      • جاسب >
        • قنات بابا شیخ
    • جناب ضیاءالله مهاجر
    • آقای ذبیح الله مهاجر
    • آقا سید رضا جمالی >
      • تاریخ جاسب
      • اهالی کروگان و محل اقامت آنها
      • حماقت و عقب ‌افتادگی
      • مردم ساده و زود باور
      • آب و آسیاب‌های کروگان جاسب
    • آقای شمس الله رضوانی
    • بلاگ خاطرات متفرقه
    • جناب داریوش یزدانی >
      • شهادت شهدای فیلیپین
    • شرح ایمان استاد علی اکبر رزاقی
    • خاطرات وسقونقان جاسب >
      • قریه وسقونقان جاسب
      • عشرت خانم نوروزی >
        • ارباب محمد نوروزی
      • جناب محمد نوروزی
    • جناب عباس محمودی >
      • جناب محمود محمودی
      • دکتر فتح الله محمودی
    • امرالله اسماعیلی
    • خانم‌آغا حسینی
    • جناب عباس حق شناس
  • گالری
    • بهاییان جاسب >
      • گالری تصاویر شماره یک
      • گالری تصاویر شماره دو
      • گالری تصاویر شماره سه
      • گالری تصاویر شماره چهار
      • گالری تصاویر شماره پنجم
      • نمایش اسلاید شو
      • خانواده جاسبی ها در سراسر عالم
    • طبیعت جاسب >
      • تصاویر جاسب
      • تصاویر کروگان
      • تصاویر واران
      • تصاویر دره ازنا
      • تصاویر مختلف
    • ویدئو گالری جاسب >
      • گالری فیلم ها و مستند ها
    • فیس بوک سیارون
    • اینستاگرام سیارون
    • یوتیوب سیارون
  • جاسب
    • تاریخ جاسب >
      • جاسب ​میراث ماندگار دلیگُن
      • معنی لغوی کلمه جاسب
      • ​تحقیقی در خصوص جاسب
      • خاطرات حاج سیاح
      • مجله آهنگ بدیع
      • جاسب در ظهورالحق
      • جاسب بهشت گمشده >
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی ۲
    • شهدای جاسب
    • اشعار شعرای جاسب
    • شخصیت های تاریخی >
      • بزرگان و نیک نامان جاسب >
        • ملا غلامرضا جاسبی
        • ملّا ابوالقاسم کاشانی
        • ملا مهدی جاسبی
        • ملا فاطمه همسر ملا جعفر
        • ملا جعفر جاسبی >
          • به روایت کواکب الدریه
          • به روایت محمّد علی رفرف
          • به روایت محمّدعلی ملک خسروی
      • نفوس بی آزار و محب
      • ظالمان و معاندین امرالله
      • اسامی اطباء جاسب
      • معلم‌ها و استادان جاسبی در سراسر عالم
    • بلاگ بهاییان جاسب
    • الواح نازله جاسب
    • مدارک تاریخی >
      • مدارک تاریخی و​ فرهنگی جاسب
      • نامه بنیاد مستضعفین شهرستان محلات
      • عریضه های مجلس
      • اجاره یکساله املاک رضا جمالی
    • وقایع تاریخی >
      • نایب حسین کاشی >
        • خاطرات میرزا حسن نوش آبادی
        • حمله نایب حسین کاشی
        • لشکر کشی نائب حسین کاشی به کروگان جاسب
        • عاقبت نایب حسین کاشی
        • نور علیشاه و نایب حسین
      • وقایع سال یک هزار و سیصد >
        • فتنه در جاسب و گرفتاری آغلامرضا
        • وقایع سال یک هزار و سیصد
      • ساختن حمام عمومی
      • اشغال کروگان جاسب توسط نیروهای روسی
      • سفر آیت الله منتظری به جاسب
      • سفر مبلغین امرالله به جاسب
    • قبرستان های جاسب >
      • گلستان جاوید بهاییان >
        • متصاعدین الی الله در کروگان
        • أرامگاه جاسبی ها در اقصی نقاط ایران >
          • گلستان جاوید زرنان
          • گلستان جاوید بابا سلمان
          • گلستان جاوید خاتون آباد
          • گلستان جاوید خیابان خاوران
          • آرامگاه ​​جاسبی ها در شهر های دیگر
        • آرامگاه ​​جاسبی ها در اقصی نقاط جهان
      • باغ رضوان مسلمین
    • مساجد و اماکن مذهبی
    • گویش های جاسب
    • اوضاع کنونی جاسب >
      • جاسب امروز
      • جاسب امروز ۲
      • جاسب امروز ۳
    • زندگی روزمره در جاسب قدیم >
      • فصل اول
      • فصل دوم
      • فصل سوم
    • هنر های هفت گانه جاسبیان
  • مقالات
    • انتشارات سیارون جاسب
    • نامه‌ها >
      • وصیت نامه‌ها >
        • وصیت نامه آقا احمد محبوبی
        • وصیت نامه سید رضا جمالی
      • این بود ثمر خوبی و بدی
      • آیا بهاییان خودشان از جاسب رفتند؟
      • نامه ها و اشعار شمس الله رضوانی به سید رضا جم
    • آب‌ها، آسیاب‌ها، قنات‌ها و زمین‌های جاسب
    • ​تاریخ نگاران جاسب
    • علت آزار و اذیت بهاییان >
      • سخنی با هم ولایتی ها
    • دعوت بهاییان به مسجد توسط آیت‌الله منتظری
    • دبستان ابتدایی شمس >
      • دبستان‌شمس، ملا‌جعفر، مالک‌اشتر
      • آقای سلیمی مدیر مدرسه شمس
    • بهائیان و کلاس های درس اخلاق در جاسب
    • دزدان اشیای عتیقه جاسب
    • زنان و مردان شجاع و بیدار بهائیان کروگان
    • نقش بانوان در جاسب
    • مقالات امری
  • شجره نامه ها
    • شجره نامه >
      • شجره نامه‌ خاندان ها
      • شجره نامه‌ خانوادگی
    • به روایت شمس الله رضوانی >
      • شجره نامه جاسبی ها
  • نراق
    • تاریخ نراق
    • کیفیت واقعات فتنه نراق کاشان
    • میرزا فضل‌الله معاون‌التجار نراقی
    • جناب آقا میرزا مصطفی نراقی
    • دکتر سیروس نراقی
    • حاج میرزاکمال الدین نراقی >
      • حاجی میرزا کمال الدّین نراقی
      • مقاله سایت سلحشوران نراق
  • زنگ تفریح

جاسب بلاگ

ابوالفضایل، ناصرالدّین شاه و داستان روشن‌فکری

26/11/2018

0 Comments

 
Pictureناصرالدّین شاه قاجار
مقالۀ ذیل بخشی از مقدّمۀ کتاب «ابوالفضایل گلپایگانی در آینۀ اسناد» است که در سال 1392 برای معرّفی آن کتاب، مستقلّاً در اینترنت منتشر گشت. کتاب یادشده را انتشارات نِحَل در اسپانیا در سال 2015 منتشر ساخت. بنابراین، ارجاعات و مآخذ مربوطه در انتهای مقاله، اسناد مندرج در کتاب مزبور است. (تورج امینی)

مقارن با نزول و ارسال کتاب مستطاب اقدس به ایران، ناصرالدّین شاه در سال 1290 ق. از سفر فرنگ بازگشت. سفر فرنگ را میرزا حسین‌خان سپهسالار[1] ، صدراعظم ایران، فراهم کرده بود تا شاه پیشرفت غرب را ببیند و در صدد تغییر اوضاع اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ایران برآید. وقتی شاه مزبور به واسطۀ تلاش‌های میرزا حسین‌خان سپهسالار نغمه‌های اصلاح و مدنیّت را سر داد، به همان نسبت که سنّت‌گرایان به مخالفت قیام نمودند، موافقان تحوّل نیز بر اقدامات خود افزودند. در این زمان است که مشاهده می‌نماییم حجم نوشته‌های جناب ابوالفضایل در تمجید از این اتّفاق، فزونی گرفته است. چند مطلب از جناب ابوالفضایل و از جمله، نامه‌هایی به خود ناصرالدّین شاه، در دست است که او در آن نوشته‌ها از عدالت‌پروری و تمدّن‌خواهیِ ارکان حکومتی سپاس‌گزاری کرده است.

Pictureابوالفضایل گلپایگانی
شاید در بادی امر چنین به نظر برسد که جناب ابوالفضایل از تعریف و تمجیدهایی که نسبت به اولیای امور در متن نامه‌ها گنجانده، قصد تملّق‌گویی داشته است، امّا نگاه کلّی به مجموعۀ اسناد او و دیگر آثاری که از ایشان منتشر گشته، چنین نظری را مردود می‌کند. تملّق‌گویی و چاپلوسی همواره از جانب کسانی صورت می‌گیرد که در پس مجیز‌گویی‌هایشان نفع شخصی وجود داشته باشد. اسناد به خوبی نشان می‌دهند که جناب ابوالفضایل در پی کسب منفعت شخصی نبود و تمجیدهای او از ناصرالدّین شاه، تنها در قالبِ همان حرکت روشن‌اندیشانه‌ای بود که چند صباحی آن پادشاه در اثر رفتن به فرنگستان و مجالست با طبقۀ سیاسیّون اصلاح‌طلب و خصوصاً سپهسالار به دست آورده بود.
برای ابوالفضایل و دیگر بهائیان، هیچ چیز امیدوار کننده‌تر از آن نبود که از دستِ حاکمی چون ناصرالدّین شاه آزادی بگیرند و در تلو آن آزادی، آرام آرام فعّالیّت‌های دینی خود را سامان دهند و جامعۀ بهائی را به عنوان یک جامعۀ مستقلّ، رسمیّت بخشند. در حقیقت تمجیدهای ابوالفضایل از ناصرالدّین شاه، به دلیل تصمیم آن پادشاه به برقراری تساوی و برابری بین تمام رعیّت ایرانی، از جمله بهائیان بود و نه چیز دیگر:
 
«شهد اللّه، بدون شائبۀ کذب و تملّق، وجود مسعود حضرت قوی‌شوکت فلک‌خدیوِ نیوِ بی‌همال[2] را به این محاسنِ پسندیده و ملکاتِ حمیده، آراسته یافت که به اقتضای شهامت ذاتی و عدالت فطری، مایل و راغب به انتظام این مملکت و آسایش عموم رعیّت‌اند و کافّۀ برایا[3] را بدون ملاحظۀ بُعد یا قرابت و موافقت یا مخالفتِ مشرب و مذهب، در سایۀ عدل و مرحمت آسوده و مرفّه فرموده‌اند. زیرا شخص دانا را در صدق این نکته همین قدر کافی است که طایفه‌ای را که عموم ملّت و دولت و رعیّت ردّ کرده‌اند و به حدّی مورد زجر و اذیّت داشته‌اند که گویی اینها را العیاذ باللّه رعیّت این دولت، بلکه مخلوق حضرت احدیّت و بندگان جناب آمریّت نمی‌دانند، بندگان‌حضرتِ فلک‌رتبت، مشمول عاطفت و احسان و مورد حمایت و اکرام فرموده‌اند و شخص عاقل دانا می‌داند که امروز در تمام ممالک، این‌گونه عدل و رعیّت‌داری، خاصّۀ ذات اقدس همایونی است و بس».[4]
 
جناب ابوالفضایل در نوشته‌های خود، بی‌مجامله به وجود ظلم و خفقان در زمان قاجار اشاره می‌کند و در این باب، در آثارش مثال‌ها و جملات بسیاری را می‌توان یافت که شاید مهمّ‌ترین آنها تحلیلی باشد که در بارۀ واقعۀ تیراندازی بابیان به ناصرالدّین شاه نوشته است[5]، امّا باید توجّه نماییم که روش نگارش او همچون دیگر نویسندگان قاجاری هتّاکی و پرده‌دری نیست.
او در عین حالی که در اکثر نوشته‌هایش به ظلم طایفۀ قاجار اشاره دارد، امّا جسارت و بی‌ادبی را نسبت به مقام حکمرانان آن زمان روا نمی‌شمارد. الفاظ «نوّاب والا» در بارۀ ظلّ‌السّلطان و «اعلی‌حضرت اقدس همایونی» در بارۀ ناصرالدّین شاه، از عباراتی است که در نوشته‌های او بسیار به چشم می‌آید و امروزه شاید کسانی که به خون طایفۀ قاجار تشنه‌اند، از این عبارات، حسّ تملّق‌گویی بر وجودشان مستولی گردد، امّا باید بگویم که هرگز چنین نیست. می‌توان گفت جناب ابوالفضایل به نصایح قلم اعلی گردن نهاده است که بهائیان در بارۀ حکّام مملکت خود، شیوۀ طغیان و یا بی‌ادبی پیش نگیرند. مسلّم است که بهائیان اگر تملّق‌گوی قاجار بودند، هر از گاهی مورد قتل و غارت واقع نمی‌شدند.
از یک طرف، ادب، شیوۀ مرضیّه‌ای از اصول اخلاقی جامعۀ بهائی است و از طرف دیگر، احترام به حکمرانان، حرز پیروان این آیین در ایران. اگر بهائیان نیز همچون دیگر مدّعیان روشن‌فکری شایعه‌سازی، دهن‌دریدگی و هفت‌تیرکِشی را شیوۀ روشن‌اندیشی می‌دانستند، ضمن آن‌که بقای خود را به خطر می‌انداختند، در عمل و در نتیجه نیز تفاوتی با آن به اصطلاح روشن‌فکران نداشتند. به اعتقاد من جناب ابوالفضایل با به کار بردن همین روش، باعث شد تا ارکان حکومت ناصری در اواخر دهۀ 1290 قمری، نسبت به مکاتباتی که مانکجی‌صاحب با دربار ناصری داشت، عکس‌العمل مثبت نشان داده، تحت تأثیر استدلالات او قرار گرفته و حکم جزیه را از گردۀ زرتشتیان بردارند.[6]
در سال‌های پایانی دهۀ 1290 قمری، زمانی که کسی نه در میان اهل مذهب و نه در میان اهل سیاست، فهم و جرأتِ ابراز لزوم آزادی عقیده و تساوی حقوق اجتماعی را نداشت، جناب ابوالفضایل نامه‌هایی به ناصرالدّین شاه نوشت تا او را ترغیب به ایجاد آزادی و تساویِ حقوق، برای تمام رعیّت ایرانی و از جمله بهائیان نماید و این امر یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ّترین رخدادها در موضوع «عدالت اجتماعی» است و متأسّفانه در تاریخ معاصر ایران مکتوم و پنهان مانده است.
تمام کسانی که در دورۀ قاجار، در ایران و به عنوان روشن‌فکر، سنگ برقراری قانون و عدالت را بر سینه می‌زدند، وقتی به موضوع دین می‌رسیدند، احکام شریعت اسلامی را بهترین قانون اجرای عدالت می‌دانستند. در آیین اسلام چیزی به عنوان «عدالت اجتماعی» وجود ندارد و اگر در بارۀ عدالت در آن دین بحث شده، مصداقش عدالت اسلامی و محدود به خود جامعۀ اسلامی بوده است. «إنّما المؤمنون اخوه»، شعاری است که برادری و تبعاً برابری با دیگران را در حقوق اجتماعی زیر سؤال می‌برد. تاریخ اسلام نشان داده است که فهم فقها و امرای اسلامی از این عبارت، در محدود کردن دگراندیشان مصداق پیدا کرده است.
در ایّام حکومت قاجار کسانی مانند میرزا ملکم‌خان، آقاخان کرمانی، سیّد جمال‌الدّین اسدآبادی، یوسف‌خان مستشارالدّوله، فتح‌علی آخوندزاده، زین‌العابدین مراغه‌ای، ملّا عبدالرّحیم طالِـبوف و .... که به عنوان روشن‌فکر معروف شده‌اند، نوشته‌های خود را معمولاً در خارج از ایران و یا در زیرزمین‌ها می‌نوشتند و مخفیانه در میان قشر فرهنگی انتشار می‌دادند و البتّه بسیاری از آن نوشته‌ها، نه در زمان ناصرالدّین شاه که سال‌ها بعد و در دورۀ آرامش به دست چاپ سپرده شد و دیگران از آنها آگاهی یافتند.
اینان را اگر در تغییرات و تحوّلات فرهنگی و سیاسی دخیل بدانیم، امروزه می‌توانیم حکم کنیم و به شواهد تاریخی نشان دهیم که تجلّی آزادی‌خواهیِ آن روشن‌اندیشان، در انقلاب ناکارآمد مشروطیّت رخ نمود و در حقیقت، مجالس اوّل و دوّم مشروطه، به سبب تئوری‌های ناموزون آن منتقدان و اصلاح‌گران و آزادی‌خواهان و هم‌چنین به خاطر فعالیّت‌های تروریستی انحصارطلبان، به هرج و مرج کشیده شد.
البتّه وقوع این حوادث که نتیجۀ مستقیم تئوری‌های ناموزون این افراد بود، بسیار طبیعی می‌نمود که اگر جز این اتّفاق می‌افتاد، امروز باید انگشت تعجّب بر دهان می‌نهادیم. آیا جز این است که با نهادن سنگ کج در زیر یک بنا، نمی‌توان ساختمانی مستقیم، رفیع و محکم بنیاد کرد و آیا غیر از این است که راه و بار کج به منزل نمی‌رسد؟ چگونه می‌شود از آزادی سخن گفت، امّا در همان حال، آزادی را از یک گروه اجتماعی سلب کرد؟ موضوع آزادی اجتماعی بهائیان، نقطۀ انحراف گفتار و رفتار اکثر صاحب‌نظران ایرانی تا به امروز بوده است و آنان هیچ راه گریزی از این تناقضی که دامنشان را گرفته ندارند، جز آن‌که بر اشتباهات خود اعتراف کنند و سعی نمایند تا خطاهای گذشته را جبران نمایند.
آن جمعِ پریشان‌احوالِ دورۀ قاجار، هیچ کدام جسارت آن را نداشتند که سخن از آزادی بهائیان به میان آورند که اگر این گونه می‌کردند، باید یا جان می‌دادند و یا در گوشۀ خمول و خمود می‌خزیدند. هیچ نمونه‌ای در دست نیست که کسی از آن گروه پر نام و نشان، در خفا و یا حتّی به نام مستعار، به ناصرالدّین شاه در باب آزادی اجتماعی و تساوی حقوق بهائیان با دیگر مردمان، حرفی زده و یا کاغذی به رشتۀ تحریر درآورده باشد. نه تنها چنین نیست، بلکه شواهد عکس قضیّه نیز در دست است که بسیاری از به اصطلاح روشن‌اندیشان ایرانی و طالبان جامعۀ مدنی، تا سال‌های اخیر در برابر آیین بهائی و بهائیان وجهه‌ای طلب‌کارانه و منفی گرفته و در صدد بایکوت آنان برآمده‌اند!
این افتخار برای جامعۀ بهائی دوران ناصری بس که کسانی که بدین صراحت به ناصرالدّین شاه سخن از آزادی اعتقاد و تساوی حقوق اجتماعی گفتند، تنها بهائیانی بودند که در ظلّ آیین بهائی و تعالیم حضرت بهاءاللّه، صلح، مدارا با دیگران، ترک تعصّبات، معاشرت با ملل و ادیان سایره، احترام به حقوق و مالکیّت آحاد مردمان و .... را آموخته بودند.
شاید برخی شبهه کنند که بهائیان با نوشتن نامه‌هایی چنین، برای آزادی خود دست و پا می‌زدند. این سخن گر چه تنها از یک وجه درست است، امّا باید توجّه کنیم که در صورت توفیق بهائیان، یقیناً دیگران نیز از تلاش ایشان نصیب و بهره می‌بردند و به قولِ معروفِ «چون که صد آمد، نود هم پیش ماست»، آزادی جامعۀ بهائی، متضمّن آزادی تمام جوامع مذهبی و غیر مذهبی بوده و هنوز هست. متأسّفانه سیاسیون و روشن‌اندیشان مشهور ایرانی، با تبلیغات و آثارشان، آن نوع از آزادی را دامن زده‌اند که تنها خودشان بهره ببرند و هیچ گاه کلیّت جامعۀ ایرانی، یا فراتر بگویم جامعۀ انسانی را در نظر نداشته‌اند. نتیجۀ عمل‌کرد روشن‌اندیشان ایرانی، همان آزادی است که بارها در تاریخ معاصر ایران به هرج و مرج گراییده و یا به سرکوب و ترور مخالفان انجامیده است.
حدود 25 سال پس از ارسال نامه‌های جناب ابوالفضایل به دربار ناصری، زمانی که انقلاب مشروطه به پیروزی رسید و «مجلس شورا» ظاهراً به بار نشست، طبعاً آزادی اجتماعی باید نهادینه می‌گشت. امّا دعوای مشروطه و مشروعه به این خاطر به وجود آمد که «عدالت اجتماعی» بر این مرز و بوم حاکم نشود. جالب‌تر آن‌که حتّی در زمانی که آزادی‌خواهان تسلّط کامل یافتند، همین بحث، مشروطه را به خاک و خون کشید! و اسف‌انگیزتر آن‌که نه فقط سنّت‌گرایان که همۀ آزادی‌خواهان در زمان برداشت محصول قانون‌خواهی، در محدود نگاه داشتن بهائیان هم‌صدا بودند.
بنابراین چگونه می‌توان انتظار داشت که از آن بذرِ خراب، درخت تنومندِ مشروطیّتِ حقیقی پا می‌گرفت؟ و چگونه می‌توان اهمّیّت بی‌نظیر نامه‌های جناب ابوالفضایل را نادیده انگاشت در حالی که مستقیماً به مرکز حکومت نوشته شده بودند و نویسندۀ نامه‌ها در بارۀ آزادی اجتماعیِ تمام عقاید و حتّی بهائیان، داد سخن داده بود؟:
 
«در حقیقت، جسارتی هم که دو نفر عوام بابیّه در اوّل امر نمودند[7]، از این بود که نوعی کار را بر آنها سخت کرده بودند که دست از جان خود شستند و بدون اذنِ بزرگان ملّت خود، بر این جسارت بزرگ اقدام نمودند و به طوری که مسموع شد این طایفه، قتل نفس را مطلقاً حرام می‌دانند، حتّی اگر کسی قاتلِ اولاد خود را هم بخواهد بکشد، اذن نمی‌دهند و شخص قاتل را از مذهب خود خارج می‌دانند. در این صورت این چنین مردم را همه روزه کشتن و گرفتن و ناچار کردن، خلاف قاعدۀ مُلک‌داری است و مقصود کلّیِ عارض دعاگو این است که امروز بحمداللّه جمیع طوایف ساکنۀ ایران در اطاعت سلطان متّفق و یک‌دلند، ولی این تفرقۀ مذهبی شیخی و متشرّعی و بابی آتشی است که تازه، به نادانی ملّاها افروخته شده، چنانچه به آب تدبیر که عبارت از آزادی و عدالت و تساوی امتیاز است، آن [را] خاموش نفرمایند، عن‌قریب شعلۀ آن به نوعی بلند خواهد شد که به زحمت بسیار خاموش و افسرده نشود و دعاگو بدون غرض بر این مسأله اطّلاع یافته، محض دولت‌خواهی تعرّض نمود».[8]
 
تقریباً به همین مضمون و شاید پیش از نامۀ جناب ابوالفضایل، نامه‌ای نیز احتمالاً به قلم میرزا اسداللّه اصفهانی، برای ناصرالدّین شاه تحریر گشته بود.[9] حدوداً 10 سال قبل از این نامه‌نگاری‌ها، حضرت بهاءالله لوحی خطاب به ناصرالدّین شاه ارسال فرموده و بحث عدالت و حقوق اجتماعی بهائیان را مطرح نموده بودند. آیا کسان دیگری هم می‌توان یافت که از این منظر به قضیّۀ عدالت نگاه کرده و آن را در اجتماع ترویج نموده باشند؟
نحوۀ نگاه بزرگان جامعۀ بهائی به موضوع آزادی‌های اجتماعی بدین دلیل است که در ذات آیین بهائی موضوع عدالت اجتماعی مندرج گشته است. به همین خاطر، بهائیانِ فرهیخته در ادوار گوناگون می‌توانسته‌اند به اکثر کسانی که داعیۀ آزادی‌خواهی داشته‌اند، نزدیک شوند و در حدّ توانایی و پذیرش، با آنان ارتباط برقرار کنند. بنابراین اگر کسی در همان دوران، در قالب ادبیّات سیاسی قاجاری، برای لزوم قانون‌مداری چیزی می‌نگاشت، حتماً بهائیان در انتشار آن کوشا بودند و جناب ابوالفضایل در زمرۀ بهائیانی قرار داشت که مترصّد بودند تا این‌گونه مطالب به دستشان برسد، آن را نشر دهند و یا در نوشته‌های خود منعکس سازند. نمونه‌هایی از آن تلاش در مجموعۀ اسناد جناب ابوالفضایل به چشم می‌خورد و در این جا به اقتضای سخن و به عنوان شاهد، تنها به بخشی از یک نوشتۀ او که مربوط به تدوین نظامنامۀ حکومتی جدید است، اشاره‌ای می‌کنم:
 
«لهذا، [ناصرالدّین شاه] پس از مراجعت از سفر اوّل فرنگستان، کارآگاهان مُلک را فرمود تا کتابی نوشتند که خلاصۀ افکار دانشمندان بلاد و نتیجۀ اطوار سلاطین با عدل و داد بود و اصول مقرّره در آن، شامل آزادی و تساوی امتیازات و آسایش رعیّت و تکمیل ثروت و ترقّی ملک و ملت بود و نام آن کتاب را «تنظیمات حسنه» نهاد و نوعی موافق حکمت و دانش نگاشته شده بود که اگر فی‌المثل بخت یاوری کرده و قوانین مندرجه در آن اجرا یافته بود، تا کنون که پنج سال بیش نگذشته، دولت اسلام را به اندازۀ صد سال دول فرنگستان ترقّی حاصل می‌شد و کافّه رعیّت بیچاره این ملک از فقر و ذلّت و ظلم و بی‌تربیتی آسوده می‌گشتند، ولی افسوس که به جای اظهار تشکّر و تهنیت، ملّاهای نادان، مردم بیچاره را مضطرب کردند و از هر طرف در هدم این اساس سعی نمودند».[10]
 
منظور جناب ابوالفضایل از تنظیمات حسنه، متن قانونی است که در سال 1292 ق. تحت عنوان «کتابچۀ تنظیمات حسنۀ دولت عَلیّه و ممالک محروسۀ ایران» در طهران با چاپ سنگی منتشر شد. فریدون آدمیّت در شرحی که برای اصلاحات دورۀ سپهسالار در کتاب «اندیشۀ ترقّی و حکومت قانون» آورده، از موضوعات مندرج در این کتابچه و سیر تدوین آن سخن گفته و معتقد است که این رساله به قلم میرزا حسین‌خان سپهسالار یا یوسف‌خان مستشارالدّوله و برای تأسیس «مجلس تنظیمات» در ولایات ایران تألیف شده است:
 
«آن قانون 3 جهت اصلی داشت: تعیین حدود حکّام در رابطه با حقوق مردم، ایجاد تنظیمات یعنی دستگاه اجرایی متشکّل واحد بر پایۀ قواعد مضبوط، یکنواخت کردن ادارۀ ولایات در پیوند نظام دولت متمرکز».[11]
 
در همین سالِ 1292 که طلایه‌های قانون‌مداری در حال درخشیدن بود، حضرت عبدالبهاء رسالۀ مدنیّه را تحریر فرمودند و نسخه‌های دست‌نویس آن دست به دست در ایران منتشر شد.[12] این رساله به حدّی متقن و منطقی است که آقای رضا داوری اردکانی، استاد فلسفۀ دانشگاه‌های ایران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در حکومت جمهوری اسلامی، رسالۀ مدنیّه را یکی از معقول‌ترین نوشته‌ها در باب اصلاحات ایران معرّفی کرده، امّا بر اساس همان روش پنهان‌کارانه، سخنی از نویسنده به میان نیاورده است:
 
«این رساله که نه عنوان و نه نویسندۀ آن مشخّص است، در عصر سپهسالار نوشته شده است و نویسنده به اصول و مبانی ترقّی‌خواهی عصر خود اشاره می‌کند [...] یکی از معقول‌ترین نوشته‌هایی که در این زمینه‌ها نوشته شده و من دیده‌ام، کتاب کوچکی است نزدیک به دویست صفحه در قطع رقعی، که نه نامی و تاریخی دارد و نه نویسندۀ آن معلوم است که کیست».[13]
 
ندانستن این همه اطّلاعات، خود شاهدی قوی است مبنی بر این‌که دست بهائیان در کار بوده است! این اشارات را کردم تا بنویسم که از یکی از نامه‌های جناب ابوالفضایل به ناصرالدّین شاه، چنین برمی‌آید که ایشان رسالۀ مدنیّه را نیز برای شاه مزبور ارسال نموده است:
 
«دعاگوی حقیقی که بر حسب حکم مذهب شخصی خود، دعاگویی وجود مسعود همایونی را واجب و لازم می‌داند و لیلاً و نهاراً مزید استعلا و استقلال ملازمانِ سُدّۀ سنیّه[14] را از درگاه الهی می‌طلبد، بدون غرضی، محض ایفاء مراسم شکرگزاری و اجرای بعض حقوق ولی‌نعمت حقیقی، به عرض این عریضه و ایفاد کتاب مستطاب مدنیّه مبادرت جست، زیرا که فدوی به هیچ‌وجه تحصّل ریاستی یا جلب منفعتی منظور ندارد».[15]
 
پر واضح است که اگر بهائیان به میدان روشن‌فکری آمده بودند، تئوری‌بافان و نظریّه‌پراکنان، مجالی برای عرضۀ کالای ناقص خود نداشتند. بدین جهت بهترین راه، بایکوت بهائیان به روش‌های تبلیغ منفی از جانب تحصیل‌کردگان و روش‌های خونین از جانب حکومت‌مداران سیاسی و رهبران مذهبی بود. ایران و ایرانی تا به حال تاوان بس سنگینی برای این رفتار خود پرداخته و حقیقت این است که برای رسیدن به مجاری پیشرفت، یا باید بر سخن درست گردن نهاد و یا باید تاوان کج‌اندیشی و زشت‌رفتاری خود را مرتّباً و به تکرار پرداخت نمود.
امّا در بارۀ اصلاح‌طلبی جناب ابوالفضایل نکتۀ بسیار مهمی را نیز باید اضافه نمایم. اگر می‌بینیم که او در آثارش از دلایل انحطاط ایران و عواقب آن می‌نوشت، از نام‌آوران عرصۀ اصلاح همچون ملکم‌خان، سپهسالار، امین‌الدّوله و مستشارالدّوله به نیکی یاد می‌نمود، با برخی از ایشان دوستی برقرار می‌ساخت، با روزنامۀ اختر ارتباط ایجاد می‌کرد، دست به ترجمه و نگارش می‌زد[16] و .... این بدان معنا نخواهد بود که گفتار و رفتار آن قانون‌مداران و اصلاح‌طلبان از همه جهت مورد تأیید او واقع می‌گشت.
اسناد جناب ابوالفضایل آیینۀ تمام‌نمای استدلال و نوشتار یک مرد دین‌مدار است. او اندیشمندی بود که اصلاح را در قالب اعتقاد دینی عرضه می‌کرد و معتقد بود که در سیر پیشرفت تاریخ بشر، ظهور ادیان نقشی اساسی و سازنده داشته‌اند. او هم‌چنین در نگاه تاریخی خود به دنبال علل و عوامل عقب‌ماندگی و انحطاط ایران نیز می‌گشت و از نظرگاه خود، علّت عقب‌ماندگی ایرانیان را تمسّک به سنّت‌های از دست رفته و ناکارآمد جامعه می‌یافت و چارۀ آن را در تشبّث به حبل آیین بهائی می‌دانست. می‌توان گفت که او پیشرفت و مدنیّت را محصول ایمان آوردن مردمان به پیامبران برمی‌شمرد و برای زمان خود نیز، ایمان به جمال‌قدم را درمان دردهای عالم معرفی می‌نمود:
 
«از معنی مدنیّت و مربّی عالم انسانی استفسار رفته بود. شهر را به تازی (مدینه) گویند و چون یاء نسبت و تاء مصدریّت به آن ملحق شود، معنی آن «شهری بودن» گردد و مقصود حکما از این کلمۀ جامعه، قانونی است که مایۀ انتظام جهان و آسایش جهانیان باشد و قوانین مستقیمه، مدنیّتِ شرایع مقدّسه است و مایۀ آسایش جمهور، متابعتِ سنن الهیّه و اگر در تواریخ ادیان و حالات اسلاف نظر فرمایی، بینی که هیچ ملّتی عزیز نشد، جز به متابعت سفرای الهیّه و اجرای قواعد مستحسنۀ ربانیّه [...] امروز قدرت جاذبه و کلمۀ نافذه و احاطۀ علمیّه، احبّای الهی راست که به حبل‌المتین یقین، علمای راسخین را در کمند انقیاد آرند و به سیف بیان حبال اوهام ملل و ادیان را مقطوع و منفصم نمایند».[17]
 
به همین دلیل، نگاه جناب ابوالفضایل در مسیر روشنگری، وابسته به آیین بهائی است. آیینی که روشنگری و اصلاح اجتماعی را با رعایت موازین اخلاقی در یک قالب دینی ممزوج و همراه کرده است. بر همین اساس در جای جای نوشته‌های ابوالفضایل، آن‌جا که دلش با راه گشودن است، هم دلیل عقب‌ماندگی ایران بیان می‌شود، هم راه برون رفت از آن انحطاط نمایان می‌گردد و هم توصیه به دینداری و اتّصاف به اوصاف اخلاقی به مخاطبان جلوه‌گری می کند و این، تنها، شیوۀ مردان خداست:
 
«نورانیّت ضمیر و صفای باطن و ادراک رتبۀ اطمینان و یقین در امر عقاید، بسته به اطاعت احکام الهی است و ریاضت دادن نفس به سنن مکتوبه در کتاب اقدس ربّانی. زیرا که چون شخص، کمر به اطاعت فرمان خداوند بندد و خود را به صفات عالیه موصوف و آراسته گرداند و از کسالت و تن‌پروری بگذرد و همواره به ذکر حقّ اشتغال ورزد، اقفال قلبش که به ید قدرت ربّانی مختوم است، به عنایت الهی مفتوح شود و ابواب علوم لایتناهی بر وی گشاده گردد و به مرتبۀ بلند یقین وارد آید [...] ای برادر من، تقوای خالص پیشه کن که نردبانی است آسمانی برای صعود به رتبۀ عالیۀ دانش و یقین و خود را به صفات نیکو آراسته دار که راهی است راست تا بزمگاه مقرّبین».[18]

----
[1]. این نکته قابل دقّت است که صدارت سپهسالار و دورۀ اصلاحات او، مقارن با زمانی بود که او نسبت به بهائیان تغییر نظر داد. سپهسالار حتّی در برخی از مجالس علناً به تمجید از بهائیان و خصوصاً رفتار حضرت بهاءاللّه در استانبول پرداخت.
[2]. نیو بی‌همال = شجاع بی‌مانند.
[3]. برایا = مخلوقات.
[4]. رجوع کنید به سند شمارۀ 24.
[5]. رجوع کنید به سند شمارۀ 17.
[6]. امینی، تورج؛ اسنادی از زرتشتیان معاصر ایران؛ انتشارات سازمان اسناد ملّی ایران؛ 1380؛ ص 54.
[7]. منظور تیراندازی بابیان به ناصرالدّین شاه در سال 1268 قمری است.
[8]. رجوع کنید به سند شمارۀ 23.
[9]. رجوع کنید به سند شمارۀ 59.
[10]. رجوع کنید به سند شمارۀ 21.
[11]. آدمیّت، فریدون؛ اندیشۀ ترقّی و حکومت قانون؛ انتشارات خوارزمی؛ چاپ دوّم؛ 2536 شاهنشاهی؛ ص 217 تا 225.
[12]. آقای موژان مؤمن چند سال قبل، برای من نوشتند که رسالۀ مدنیّه در سال 1299 قمری در بمبئی چاپ شده است.
[13]. فصل‌نامۀ «نامۀ فرهنگ» ، بهار 1383، شمارۀ 51 ، صفحۀ 74 و صفحۀ 124.
[14] سدّۀ سنیّه = پیشگاه بلندمرتبه.
.[15] رجوع کنید به سند شمارۀ 24.
.[16] رجوع کنید به اسناد شمارۀ 17، 26، 31، 44، 64.
.[17] مهرابخانی، روح‌اللّه؛ رسائل و رقایم میرزا ابوالفضل گلپایگانی ؛ مؤسّسۀ ملّی مطبوعات امری؛ 134 بدیع؛ ص 240.
[18]. رجوع کنید به سند شمارۀ 18.
---
برگرفته از وبسایت نگاه 

0 Comments



Leave a Reply.

    مدیر​

    برگزیده مقالات مختلفه، نظرات مختلفه، نظرات دیگران، گلچین ها و ...

    Picture

    بایگانی

    September 2024
    June 2024
    March 2024
    January 2024
    August 2023
    July 2022
    February 2022
    January 2022
    December 2021
    November 2021
    October 2021
    September 2021
    July 2021
    June 2021
    May 2021
    April 2021
    March 2021
    January 2021
    December 2020
    November 2020
    October 2020
    August 2020
    July 2020
    May 2020
    April 2020
    March 2020
    February 2020
    January 2020
    November 2019
    October 2019
    September 2019
    August 2019
    June 2019
    May 2019
    March 2019
    February 2019
    January 2019
    December 2018
    November 2018
    October 2018
    September 2018
    August 2018
    July 2018
    June 2018
    May 2018
    April 2018
    March 2018
    February 2018
    January 2018
    December 2017
    November 2017
    October 2017
    September 2017
    August 2017
    July 2017
    June 2017
    May 2017
    April 2017
    March 2017
    February 2017
    January 2017
    December 2016
    November 2016
    October 2016
    September 2016
    August 2016
    July 2016
    June 2016
    May 2016
    April 2016

    دسته بندی ها

    All
    افغانستان و دیانت بهایی
    تورج امینی
    جاسب
    دکتر پرویز روحانی
    سخنرانی ها
    سوال و جواب
    شخصیت ها
    گوناگون
    مبلغین و ایادیان
    معجزات حضرت بهاءالله
    معرفی کتاب
    مقالات امری
    ویدئو ها

    RSS Feed

مقالات

* الواح نازله
* علت آزار و اذیت بهاییان
*
تاریخ نگاران جاسب
* دزدان اشیای عتیقه
* ​آقای سلیمی معلم مدرسه
* گالری تصاویر

شخصیت ها

*​ ملا غلامرضا جاسبی
* ملا جعفر جاسبی
* فرهنگ لغات جاسب

* شهدای جاسب
* شجره نامه ها
* شعرای جاسب

خاطرات

*​  ذبیح الله مهاجر
​
* سید رضا جمالی
* شمس الله رضوانی
* عشرت نوروزی
* عباس حق شناس
* علی محمد رفرف

سیارون​

* صفحه خانگی
* سیارون

* درباره ما
*
 جاسب بلاگ(مطالب مختلف)
* 
 اسناد و مدارک تاریخی

* ارسال فایل توسط کاربران

آخرین مطالب 

* بهاییان‌جاسب: عزیزه خانم یزدانی ، محمد علی روحانی
​* شجره نامه: شجره نامه سید عبدالله ناشری
​* کتاب بیان حقایق از سید عباس علوی

ادامه مطالب

* جزئیات شهادت شهدای فیلیپین،​ معاون التجار نراقی
​* اشعار شعرای جاسب:  واحه، « نگاه عبـدالبهـــاء»
​* بلاگ: خاتمیت، ایران و بهاییت، دور اسلام‌ ، دلائل بهائی از قران
* دكتر شاپور راسخ: حضرت بهاءالله پیام آور مهر و یگانگی
*  اوضاع کنونی جاسب اول، دوم، سوم، زندگی روزمره اهالی
​* بلاگ: چگونه می توان بهائی شد؟، عبدالبهاء و تولّد انسان