7 فروردین 1388
"مضمونی برای لوح مبارک خراسان"
اوست خدا
این نفحات معطّر الهی بوزید و ای نسیمهای پاکیزهی ربّانی مرور نمایید و قصد دیار رحمان، منادی عرفان، سرزمین خراسان کنید و بر سر و روی احبا و امنای الهی عبور نمایید و مشام اولیاء و اصفیاء خدا را پاکیزه و خوشبو سازید؛ کسانی که در روز دیدار چهرههایشان تابان شد، و ستارگانشان درخشان گشت، و قدمهایشان محکم شد، و علمهایشان افراشته گشت، و قلبهایشان آرامش یافت، و ریشهها و شاخههایشان روئیدن گرفت، و ارواحشان شادی و نشاط یافت، و سینههایشان گشایش گرفت، و در دنیای پیشین به عهد و میثاق الهی وفا نمودند. سپس درود پروردگارت را به همراهان و میهمانان آن جایگاهها و دشتهای آشنا برسان و آنان را به ایام الهی بشارت ده.
ای حمامهی وفا، به ضعفای راه خدا بگو اگر دیدید زیانها شدت گرفت و سختیها امتداد یافت و زمین لرزیدن آغازید و کوهها به جنبش آمد و گردباد مصائب احاطه کرد و دریای بلایا موج زد و بادهای رزایا اوج گرفت و طوفان امتحان عالم امکان را احاطه نمود، بر شما است که در راه پروردگار جلیلتان صبر جمیل پیشه کنید. ای عباد رحمان، مبادا هنگامی که شعلههای آتش افتتان فوران کرد و اوج گرفت آه و ناله کنید و مبادا وقتی در راه پروردگار بزرگوارتان دریای بلایا متلاطم شد و امور از ظلم و ستم اهل طغیان سخت گشت، فریاد و فغان سر دهید. از ستمگران توقع پناه و امان نداشته باشید؛ و از جمعیت و قدرتشان نهراسید؛ قبل از آنان چنین ستمهایی بسیار رخ داده، که کتاب الهی قصهی آنها را در خود گنجانیده و در وصفشان فرموده "سپاهیان احزابند که آنجا در فرار و گریزند" و این در حالی است که در قرنهای گذشته، قدرت آنان بسی بیشتر، و مال و منالشان بسیار افزونتر، و لشکریانشان بسیار قویتر از اینان بوده است.
امّا، ای اغنام الهی گرچه شما در بین چنگالهای وحوش درندهاید و در میان پنجههای مرغان گوشت خواره، ولی از روح الهی مأیوس نشوید؛ به زودی و به اذن خدا، پرده از وجه امرالله برداشته خواهد شد و این شعاع در آفاق سرزمینها خواهد درخشید و نشانههای توحید الهی آشکارا خواهد شد، و علمهای قدرت پروردگار مجیدتان بر بلندای قصر پر شکوه برافراشته خواهد گشت؛ آنگاه بنیان شبهات به لرزه در خواهد آمد و پردههای تاریک دریده خواهد شد و صبح بیّنات دمیده خواهد گشت و ملکوت آسمانها و زمین به نور آیات الهی روشن خواهد شد؛ آنگاه پرچمهای احزاب را واژگون، و علمهایشان را سرنگون، و چهرههایشان را سیاه و زشت، و چشمهایشان را واداریده و پر حسرت، و قلبهایشان را در ترس و تپش، و خانههایشان را خالی و تهی، و جسمهایشان را سست و فرسوده، و روحهایشان را متمایل به دوزخ، مشاهده خواهید نمود.
قسم به خداوند، در قوم نوح و هود، و قوم لوط و ثمود، و نیز در اصحاب حِجر (مسکن قوم ثمود در عربستان) و یهود، و در تابعان سبا و جبّاران مکّه، و قیصرهای روم، و کِسراهای بغداد، و در ویرانههای اقوام گذشته در قرنهای سپری شده، برای صاحبان خرد و بصیرت که از روی آثار نخستین، امورات واپسین را کشف میکنند، بسی عبرتها و درسها است. براستی کوکبهایشان متلاشی شد، و موکبهایشان منهدم گشت، و سیماهایشان سیاه شد، و ستارگانش غروب کرد، و ریشههایشان برآمد، و شاخههایشان شکست، و تختهایشان سرنگون گشت، و سپاهیانشان گریزان شد، و پایههایشان لرزان گشت، و بنیانهایشان منهدم گشت، و قصرهایشان تهی ماند، و پشتهایشان خُرد شد، و قبرهایشان فروریخت، و چهرههایشان کریه و زشت شد، و پوستهایشان ترکید، و جامههایشان پوسید، و آثارشان محو و نابود گشت. به شهرها و روستاهایشان در بیابان نگر؛ هنگامیکه خشم خداوند فرا رسید، همه خاموش و خشکیده، و سوخته و ویرانه شدند؛ آنسان که دیگر نه صوتی و نه صدایی از آنها شنیده نمیشود.
اما آنان که جوار رحمت پروردگارت را ملجاء و ملاذ و مأوی و معاذ گرفتند، چون پرندگانی هستند که بر شاخههای سدرهی منتهی لانه و آشیانه ساختهاند؛ و در خداوند در زمین پایدارشان نمود، و آنان را پیشوایان و برگزیدگان قرار داد و آثارشان را مشتهر کرد، و منارههایشان را پر نور نمود، و چهرههایشان را از افق توحید درخشان و تابان فرمود.
بعد به جناب آقا میرزا علی اکبر فرمودند مناجات بخوان و بعد از تلاوت فرمودند: یک آخوند اینجا آمد از آن آخوندهای پر غرور بود. در اینجا از مناجاتهای عربی تلاوت میشد و این آخوند دائما ذکر صحیفه سجادیه را مینمود و او را میطلبید. روزی جناب آقا سید احمد مرحوم افنان این موضوع را به من گفتند. صحیفه سجادیه به این شخص داده شد، ممنون شد و رفت. بعد آمد و آن را آورد گفتم چرا برگرداندی؟ گفت یک وقتی این صحیفه خیلی در نظر من رونق داشت حال که این مناجاتها را شنیدم دیدم صحیفه سجادیه پیش اینها هیچ رونقی ندارد.
جناب آقا میرزا علی اکبر عرض کردند حاجی حیدر مرحوم علت تصدیق خودشانرا برای ما میگفتند میفرمودند در مجلس با جناب نیر و سینا صحبت شد به قانون علمی از عهده جواب بر نیامدند تا اینکه لوح خراسان را زیارت کردم، ملاحظه نمودم که آیه "جُنْدٌ مَا هُنَالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزَابِ" از آیات فصیحه قرآن است ولی اگر بنا باشد بنظر انصاف یک آیه غیر فصیح در تمام لوح خراسان پیدا کنیم، همین ایه است که در آن لوح نیز آمده است و این سبب ایمان من شد.
فرمودند: احبّا باید ملاحظه و رعایت خانواده و بستگان او را داشته باشند.