جناب عبدالكريم صادقي از احبای جاسب که سالها مقیم طهران بودند پدر شهيد پرويز صادقي از شهداي فيليپين در زندان قصر جزو زندانياني بودند كه اموالشان را مصادره کردند ولي در نهايت تسليم و رضا بسر مي بردند.
شدت خضوع و خشوع ايشان به حدي بود كه همواره سعي در ارائه خدمتي به أحباء مسجون داشتند. مسوليت توزيع ميوه كه بعد از هر ملاقات با سفارش خانواده ها به صورت ليست از ميوه فروشي زندان تهيه و ميوه را تحويل زندانيان ميدادند با ايشان بود. مرتبا مشغول مرتب كردن و توزيع مناسب ميوه ها بين أحباء الهي بودند و اين كار را با عشق خاصي انجام ميدادند. چند ميوه را توي يك بشقاب روحي مي گذاشتند و شخصا آنرا به حالت تعظيم به دوستان تقديم مي نمودند به صورتي كه بنده از اين حالت ايشان خجالت مي كشيدم ولي به احدي اجازه كمك نمي دادند و اعتقاد داشتند كه اين افتخار بزرگيست كه شامل حالشان شده است. تا اينكه تعداد أحباء مسجون قريب به چهل نَفَر رسيد و به اصرار دوستان چون شب و روز مشغول مرتب كردن ميوه ها بودند يك نَفَر كمك را به اصرار به ايشان داديم. بسيار نازك دل و رقيق القلب بودند و در جلسات دعا اشكشان روان. به پسر خود بسيار افتخار مي كردند ولي داغ از دست دادن آن گوهر برايش هميشه تازه بود. با افتخار أموال خود را تقديم كردند و با اينكه هنگام آزادي مسن بودند به أجاره نشيني مجبور شدند.
اميد است كه روح پر فتوحشان مؤيد وشفيع ما ضعفا باشد.
درجاتشان متعالي تَر .