لطفا جهت مشاهده تمام امکانات وبسایت، از مرورگرهای گوگل کروم، فایر فاکس یا اپرا استفاده نمایید...
وب سایت کروگان جاسب (سی یارون)
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • سی یارون
  • بلاگ
  • خاطرات
    • خاطرات اهالی جاسب
    • خاطرات ابوالفضل جمالی
    • خاطرات محمد علی برنا
    • خاطرات شخصی سیاح >
      • خاطرات شخصی سیاح
      • خاطرات شخصی سیاح 2
    • لیست شرح حال ها
    • آقای علی محمد رفرف
    • جناب علی اکبر رزاقی >
      • شرح حال >
        • بانوان >
          • بی بی جان خانم
        • آقایان >
          • نسل اول >
            • قبول امر استاد علی حداد
            • آ سید ابوالقاسم فردوسی جاسبی
            • ارباب میرزا فضل الله
            • برادران شکوهی
            • ارباب محمد نوروزی
            • استاد علی اکبر
          • نسل دوم >
            • ماشاءالله وجدانی
            • فتح الله فردوسی جاسبی
            • آقا جمال غفاری
            • جناب ذبیح الله مهاجر
          • نسل های بعد >
            • فیض الله یزدانی جاسبی
            • جناب ذبیح الله ناصری
            • عنایت الله مهاجر
            • جناب امرالله رزاقی
            • جناب عبدالله مهاجر
      • دوستان جاسبی ها >
        • پهلوان حسن مینویی قمی
        • شکر الله شریفی
        • یدالله محمدی(سپهر ارفع)
      • داستان ها >
        • کباب برگ
        • رهایی از نیش مار
        • کتک خوردن آغلامرضا
        • حمل نخل عبدالرزاق
        • طلب عبدالرزاق رزاقی
        • غولِ کربلا سید رضا
      • جاسب >
        • قنات بابا شیخ
    • جناب ضیاءالله مهاجر
    • آقای ذبیح الله مهاجر
    • آقا سید رضا جمالی >
      • تاریخ جاسب
      • اهالی کروگان و محل اقامت آنها
      • حماقت و عقب ‌افتادگی
      • مردم ساده و زود باور
      • آب و آسیاب‌های کروگان جاسب
    • آقای شمس الله رضوانی
    • بلاگ خاطرات متفرقه
    • جناب داریوش یزدانی >
      • شهادت شهدای فیلیپین
    • شرح ایمان استاد علی اکبر رزاقی
    • خاطرات وسقونقان جاسب >
      • قریه وسقونقان جاسب
      • عشرت خانم نوروزی >
        • ارباب محمد نوروزی
      • جناب محمد نوروزی
    • جناب عباس محمودی >
      • جناب محمود محمودی
      • دکتر فتح الله محمودی
    • امرالله اسماعیلی
    • خانم‌آغا حسینی
    • جناب عباس حق شناس
  • گالری
    • بهاییان جاسب >
      • گالری تصاویر شماره یک
      • گالری تصاویر شماره دو
      • گالری تصاویر شماره سه
      • گالری تصاویر شماره چهار
      • گالری تصاویر شماره پنجم
      • نمایش اسلاید شو
      • خانواده جاسبی ها در سراسر عالم
    • طبیعت جاسب >
      • تصاویر جاسب
      • تصاویر کروگان
      • تصاویر واران
      • تصاویر دره ازنا
      • تصاویر مختلف
    • ویدئو گالری جاسب >
      • گالری فیلم ها و مستند ها
    • فیس بوک سیارون
    • اینستاگرام سیارون
    • یوتیوب سیارون
  • جاسب
    • تاریخ جاسب >
      • جاسب ​میراث ماندگار دلیگُن
      • معنی لغوی کلمه جاسب
      • ​تحقیقی در خصوص جاسب
      • خاطرات حاج سیاح
      • مجله آهنگ بدیع
      • جاسب در ظهورالحق
      • جاسب بهشت گمشده >
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی ۲
    • شهدای جاسب
    • اشعار شعرای جاسب
    • شخصیت های تاریخی >
      • بزرگان و نیک نامان جاسب >
        • ملا غلامرضا جاسبی
        • ملّا ابوالقاسم کاشانی
        • ملا مهدی جاسبی
        • ملا فاطمه همسر ملا جعفر
        • ملا جعفر جاسبی >
          • به روایت کواکب الدریه
          • به روایت محمّد علی رفرف
          • به روایت محمّدعلی ملک خسروی
      • نفوس بی آزار و محب
      • ظالمان و معاندین امرالله
      • اسامی اطباء جاسب
      • معلم‌ها و استادان جاسبی در سراسر عالم
    • بلاگ بهاییان جاسب
    • الواح نازله جاسب
    • مدارک تاریخی >
      • مدارک تاریخی و​ فرهنگی جاسب
      • نامه بنیاد مستضعفین شهرستان محلات
      • عریضه های مجلس
      • اجاره یکساله املاک رضا جمالی
    • وقایع تاریخی >
      • نایب حسین کاشی >
        • خاطرات میرزا حسن نوش آبادی
        • حمله نایب حسین کاشی
        • لشکر کشی نائب حسین کاشی به کروگان جاسب
        • عاقبت نایب حسین کاشی
        • نور علیشاه و نایب حسین
      • وقایع سال یک هزار و سیصد >
        • فتنه در جاسب و گرفتاری آغلامرضا
        • وقایع سال یک هزار و سیصد
      • ساختن حمام عمومی
      • اشغال کروگان جاسب توسط نیروهای روسی
      • سفر آیت الله منتظری به جاسب
      • سفر مبلغین امرالله به جاسب
    • قبرستان های جاسب >
      • گلستان جاوید بهاییان >
        • متصاعدین الی الله در کروگان
        • أرامگاه جاسبی ها در اقصی نقاط ایران >
          • گلستان جاوید زرنان
          • گلستان جاوید بابا سلمان
          • گلستان جاوید خاتون آباد
          • گلستان جاوید خیابان خاوران
          • آرامگاه ​​جاسبی ها در شهر های دیگر
        • آرامگاه ​​جاسبی ها در اقصی نقاط جهان
      • باغ رضوان مسلمین
    • مساجد و اماکن مذهبی
    • گویش های جاسب
    • اوضاع کنونی جاسب >
      • جاسب امروز
      • جاسب امروز ۲
      • جاسب امروز ۳
    • زندگی روزمره در جاسب قدیم >
      • فصل اول
      • فصل دوم
      • فصل سوم
    • هنر های هفت گانه جاسبیان
  • مقالات
    • انتشارات سیارون جاسب
    • نامه‌ها >
      • وصیت نامه‌ها >
        • وصیت نامه آقا احمد محبوبی
        • وصیت نامه سید رضا جمالی
      • این بود ثمر خوبی و بدی
      • آیا بهاییان خودشان از جاسب رفتند؟
      • نامه ها و اشعار شمس الله رضوانی به سید رضا جم
    • آب‌ها، آسیاب‌ها، قنات‌ها و زمین‌های جاسب
    • ​تاریخ نگاران جاسب
    • علت آزار و اذیت بهاییان >
      • سخنی با هم ولایتی ها
    • دعوت بهاییان به مسجد توسط آیت‌الله منتظری
    • دبستان ابتدایی شمس >
      • دبستان‌شمس، ملا‌جعفر، مالک‌اشتر
      • آقای سلیمی مدیر مدرسه شمس
    • بهائیان و کلاس های درس اخلاق در جاسب
    • دزدان اشیای عتیقه جاسب
    • زنان و مردان شجاع و بیدار بهائیان کروگان
    • نقش بانوان در جاسب
    • مقالات امری
  • شجره نامه ها
    • شجره نامه >
      • شجره نامه‌ خاندان ها
      • شجره نامه‌ خانوادگی
    • به روایت شمس الله رضوانی >
      • شجره نامه جاسبی ها
  • نراق
    • تاریخ نراق
    • کیفیت واقعات فتنه نراق کاشان
    • میرزا فضل‌الله معاون‌التجار نراقی
    • جناب آقا میرزا مصطفی نراقی
    • دکتر سیروس نراقی
    • حاج میرزاکمال الدین نراقی >
      • حاجی میرزا کمال الدّین نراقی
      • مقاله سایت سلحشوران نراق
  • زنگ تفریح
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • سی یارون
  • بلاگ
  • خاطرات
    • خاطرات اهالی جاسب
    • خاطرات ابوالفضل جمالی
    • خاطرات محمد علی برنا
    • خاطرات شخصی سیاح >
      • خاطرات شخصی سیاح
      • خاطرات شخصی سیاح 2
    • لیست شرح حال ها
    • آقای علی محمد رفرف
    • جناب علی اکبر رزاقی >
      • شرح حال >
        • بانوان >
          • بی بی جان خانم
        • آقایان >
          • نسل اول >
            • قبول امر استاد علی حداد
            • آ سید ابوالقاسم فردوسی جاسبی
            • ارباب میرزا فضل الله
            • برادران شکوهی
            • ارباب محمد نوروزی
            • استاد علی اکبر
          • نسل دوم >
            • ماشاءالله وجدانی
            • فتح الله فردوسی جاسبی
            • آقا جمال غفاری
            • جناب ذبیح الله مهاجر
          • نسل های بعد >
            • فیض الله یزدانی جاسبی
            • جناب ذبیح الله ناصری
            • عنایت الله مهاجر
            • جناب امرالله رزاقی
            • جناب عبدالله مهاجر
      • دوستان جاسبی ها >
        • پهلوان حسن مینویی قمی
        • شکر الله شریفی
        • یدالله محمدی(سپهر ارفع)
      • داستان ها >
        • کباب برگ
        • رهایی از نیش مار
        • کتک خوردن آغلامرضا
        • حمل نخل عبدالرزاق
        • طلب عبدالرزاق رزاقی
        • غولِ کربلا سید رضا
      • جاسب >
        • قنات بابا شیخ
    • جناب ضیاءالله مهاجر
    • آقای ذبیح الله مهاجر
    • آقا سید رضا جمالی >
      • تاریخ جاسب
      • اهالی کروگان و محل اقامت آنها
      • حماقت و عقب ‌افتادگی
      • مردم ساده و زود باور
      • آب و آسیاب‌های کروگان جاسب
    • آقای شمس الله رضوانی
    • بلاگ خاطرات متفرقه
    • جناب داریوش یزدانی >
      • شهادت شهدای فیلیپین
    • شرح ایمان استاد علی اکبر رزاقی
    • خاطرات وسقونقان جاسب >
      • قریه وسقونقان جاسب
      • عشرت خانم نوروزی >
        • ارباب محمد نوروزی
      • جناب محمد نوروزی
    • جناب عباس محمودی >
      • جناب محمود محمودی
      • دکتر فتح الله محمودی
    • امرالله اسماعیلی
    • خانم‌آغا حسینی
    • جناب عباس حق شناس
  • گالری
    • بهاییان جاسب >
      • گالری تصاویر شماره یک
      • گالری تصاویر شماره دو
      • گالری تصاویر شماره سه
      • گالری تصاویر شماره چهار
      • گالری تصاویر شماره پنجم
      • نمایش اسلاید شو
      • خانواده جاسبی ها در سراسر عالم
    • طبیعت جاسب >
      • تصاویر جاسب
      • تصاویر کروگان
      • تصاویر واران
      • تصاویر دره ازنا
      • تصاویر مختلف
    • ویدئو گالری جاسب >
      • گالری فیلم ها و مستند ها
    • فیس بوک سیارون
    • اینستاگرام سیارون
    • یوتیوب سیارون
  • جاسب
    • تاریخ جاسب >
      • جاسب ​میراث ماندگار دلیگُن
      • معنی لغوی کلمه جاسب
      • ​تحقیقی در خصوص جاسب
      • خاطرات حاج سیاح
      • مجله آهنگ بدیع
      • جاسب در ظهورالحق
      • جاسب بهشت گمشده >
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی ۲
    • شهدای جاسب
    • اشعار شعرای جاسب
    • شخصیت های تاریخی >
      • بزرگان و نیک نامان جاسب >
        • ملا غلامرضا جاسبی
        • ملّا ابوالقاسم کاشانی
        • ملا مهدی جاسبی
        • ملا فاطمه همسر ملا جعفر
        • ملا جعفر جاسبی >
          • به روایت کواکب الدریه
          • به روایت محمّد علی رفرف
          • به روایت محمّدعلی ملک خسروی
      • نفوس بی آزار و محب
      • ظالمان و معاندین امرالله
      • اسامی اطباء جاسب
      • معلم‌ها و استادان جاسبی در سراسر عالم
    • بلاگ بهاییان جاسب
    • الواح نازله جاسب
    • مدارک تاریخی >
      • مدارک تاریخی و​ فرهنگی جاسب
      • نامه بنیاد مستضعفین شهرستان محلات
      • عریضه های مجلس
      • اجاره یکساله املاک رضا جمالی
    • وقایع تاریخی >
      • نایب حسین کاشی >
        • خاطرات میرزا حسن نوش آبادی
        • حمله نایب حسین کاشی
        • لشکر کشی نائب حسین کاشی به کروگان جاسب
        • عاقبت نایب حسین کاشی
        • نور علیشاه و نایب حسین
      • وقایع سال یک هزار و سیصد >
        • فتنه در جاسب و گرفتاری آغلامرضا
        • وقایع سال یک هزار و سیصد
      • ساختن حمام عمومی
      • اشغال کروگان جاسب توسط نیروهای روسی
      • سفر آیت الله منتظری به جاسب
      • سفر مبلغین امرالله به جاسب
    • قبرستان های جاسب >
      • گلستان جاوید بهاییان >
        • متصاعدین الی الله در کروگان
        • أرامگاه جاسبی ها در اقصی نقاط ایران >
          • گلستان جاوید زرنان
          • گلستان جاوید بابا سلمان
          • گلستان جاوید خاتون آباد
          • گلستان جاوید خیابان خاوران
          • آرامگاه ​​جاسبی ها در شهر های دیگر
        • آرامگاه ​​جاسبی ها در اقصی نقاط جهان
      • باغ رضوان مسلمین
    • مساجد و اماکن مذهبی
    • گویش های جاسب
    • اوضاع کنونی جاسب >
      • جاسب امروز
      • جاسب امروز ۲
      • جاسب امروز ۳
    • زندگی روزمره در جاسب قدیم >
      • فصل اول
      • فصل دوم
      • فصل سوم
    • هنر های هفت گانه جاسبیان
  • مقالات
    • انتشارات سیارون جاسب
    • نامه‌ها >
      • وصیت نامه‌ها >
        • وصیت نامه آقا احمد محبوبی
        • وصیت نامه سید رضا جمالی
      • این بود ثمر خوبی و بدی
      • آیا بهاییان خودشان از جاسب رفتند؟
      • نامه ها و اشعار شمس الله رضوانی به سید رضا جم
    • آب‌ها، آسیاب‌ها، قنات‌ها و زمین‌های جاسب
    • ​تاریخ نگاران جاسب
    • علت آزار و اذیت بهاییان >
      • سخنی با هم ولایتی ها
    • دعوت بهاییان به مسجد توسط آیت‌الله منتظری
    • دبستان ابتدایی شمس >
      • دبستان‌شمس، ملا‌جعفر، مالک‌اشتر
      • آقای سلیمی مدیر مدرسه شمس
    • بهائیان و کلاس های درس اخلاق در جاسب
    • دزدان اشیای عتیقه جاسب
    • زنان و مردان شجاع و بیدار بهائیان کروگان
    • نقش بانوان در جاسب
    • مقالات امری
  • شجره نامه ها
    • شجره نامه >
      • شجره نامه‌ خاندان ها
      • شجره نامه‌ خانوادگی
    • به روایت شمس الله رضوانی >
      • شجره نامه جاسبی ها
  • نراق
    • تاریخ نراق
    • کیفیت واقعات فتنه نراق کاشان
    • میرزا فضل‌الله معاون‌التجار نراقی
    • جناب آقا میرزا مصطفی نراقی
    • دکتر سیروس نراقی
    • حاج میرزاکمال الدین نراقی >
      • حاجی میرزا کمال الدّین نراقی
      • مقاله سایت سلحشوران نراق
  • زنگ تفریح

جاسب بلاگ

یک سفرنامه خواندنی سفرنامه حاج سیّاح به فرنگ 

11/8/2016

6 Comments

 
Pictureکتاب سفرنامه حاج سیّاح به فرنگ
«سفرنامه حاج سیّاح به فرنگ» یکی از سفرنامه‌های خواندنی است که در سال‌های اخیر منتشر شده است. حاج سیّاح در حدود یکصد و چهل سال پیش در ابتدای جوانی و آستانه ازدواج و تشکیل خانواده، ناگهان سر در بیابان گذارد و مدّت بیست و سه سال اروپای آن روز را با پای پیاده و بدون اندک پولی سیاحت کرد و دست به اقدامی زد که کمتر ایرانی جهانگرد یا مسافری انجام داده، یعنی سفرنامه‌ای خواندنی و عبرت‌انگیز از خود به یادگار گذاشت.
از ضرب‌المثل معروف «جهان دیده بسیار گوید دروغ» که بگذریم، نمی‌توانیم از اهمیّت فراوان سفرنامه‌ها، مخصوصاً سفرهایی که در قرن‌های پیش تا ابتدای قرن بیستم انجام گرفته است چشم بپوشیم. زیرا آن زمان‌ها به خاطر نبودن اطلاعات و وسایل ارتباطی از قبیل روزنامه و رادیو و دوربین‌های تلویزیون اینگونه روایات و حکایت‌ها می‌توانست از اهمیّت تاریخی و جغرافیایی فراوانی برخوردار باشد. از جمله می‌دانیم سفرنامه مارکوپولوی ونیزی از ایتالیا به چین و هند، در ابتدای قرن سیزدهم میلادی (هفتصد سال پیش)، تا اواسط قرن نوزدهم از منابع مهم اطلاعاتی غربیان درباره مشرق به شمار می‌رفته است.

افسوس همانطور که گفته شد اغلب ایرانیانی که در زمان‌های کهن‌بار سفر بسته و راهی شرق و غرب شده‌اند به سفرنامه‌نویسی و باقی گذاردن یادگاری از مشاهدات خود اعتنائی نداشته‌اند و ما کمبود این گروه از فعالیّت‌های ادبی و فرهنگی را در جامعه بهائی بسیار احساس می‌کنیم. از صدها زائری که از ابتدای امر به شوق زیارت طلعات قدسیّه عازم ارض اقدس شدند کمتر شرحی از وقایع راه و اتّفاقات سفر و یا گفتگوها و دیدارها با بهائیان و غیر بهائیان شهرهای مسیر بر جای مانده، و خاطراتی که به همّت برخی بر صفحه کاغذ آمده منحصر به دوران اقامت ایشان در ارض اقدس است، آن هم منحصر به ساعاتی است که افتخار تشرّف داشته‌اند.
حاج محمد علی سیّاح محلّاتی تولّدش در سال 1215 هجری شمسی بود و در محلّات در خانواده‌ای دوستدار علم و ادب به دنیا آمد. در جوانی برای تحصیل علوم متداوله آن زمان به طهران و بعد با کمک مالی عموی خود به عتبات عالیات سفر نمود و مدّتی آنجا اقامت کرد.
وی آغاز سفر خود را پنجم صفر 1276 نگاشته، زمانی بوده که به امر پدرش نزد عمویش به دهی به نام مهاجران در نزدیکی سلطان‌آباد (اراک) رفته و آنجا در می‌یابد که باید با دختر عمویش ازدواج کند. خود می‌نویسد:
«... متحیّرانه به فکر رفتم که هرگاه این امر واقع شود باید تمام عمرم در اینجا بگذرد. از هیچ جا و هیچ چیز با خبر نباشم. رفته رفته خیال قوّت گرفت که بهتر آنست بدون اطّلاع احدی سفری بروم و فی‌الجمله سیاحتی نمایم ... فی‌الجمله همه شب متفکّرانه به سر برده طلیعه سحر برادرم ملّا محمد باقر را بیدار کرده گفتم: برخیز که من باید به این نزدیکی جایی بروم و اینک رفتم ...»
همین رفتن او بیش از بیست سال طول کشید. ابتدا خود را با هر سختی بود پای پیاده به همدان رساند از آنجا به مراغه و تبریز رفت و سپس تذکره (گذرنامه) گرفت و خود را به ایروان رساند. شهرهای قفقاز را مثل تفلیس و آچمازین دید. همه جا با گرسنگی و بی‌پولی روبرو بود ولی دست تصادف افرادی را برای کمک بر سر راه او می‌گماشت. سپس به باتوم و ترابوزان و استانبول و بلگراد و وین و گراتس و تریست و ورونا و میلان رفت، از ایتالیا عازم فرانسه گشت. موناکو و مارسی و آوینیون و لیون و پاریس و دیگر جاها را دید. بعد راهی بلژیک گردید، از آنجا خود را به سویس رساند باز به ایتالیا بازگشت و سر از رم و واتیکان و ناپل و فوجیا در آورد. سپس به یونان رفت آتن را گردید و از آنجا به استانبول سفر نمود و دوباره از راه قفقاز راهی روسیه و شهرهای بزرگ آن مثل مسکو و پطرزبورگ گردید. از روسیه عازم آلمان و برلن گشت و ویسبادن و فرانکفورت و دیگر شهرهای آلمان را سیاحت نمود، از هامبورگ شمال آلمان خود را به کپنهاگ رساند سپس به لندن و منچستر و گلاسکو و دیگر شهرهای انگلیس سفر کرد و باز به پاریس برگشت ...
در این سفرنامه با مردی روبرو هستیم صاحب اراده و حقیقت‌جو. از نادانی خود شرم دارد و بارها خویشتن را سرزنش می‌کند که چرا جاهل است، چرا زبان نمی‌داند، چرا لال است. پس با همّتی فراوان به یادگیری زبان می‌پردازد و پنج زبان روسی، ترکی استانبولی، آلمانی، فرانسوی و انگلیسی را فرا می‌گیرد. به هر شهر که وارد می‌شود سراغ کلیساها و کارخانه‌ها و دارالعلم‌ها، موزه‌ها، مدرسه‌ها، کتابخانه‌ها، می‌رود و در سفرنامه خود به شرح آن‌ها می‌پردازد. البته زبان دانی او به تصدیق خودش در حضور ناصرالدین‌شاه «به قدر رفع حاجت که در مذاکرات و معاشرات معطل نمانم» بوده امّا در آن زمان در ایران خیلی اهمیّت پیدا می‌کند.
برای آنکه با سبک نگارش و کیفیت سفرهای او آشنا شویم همراه او قدری در جهان آن روز سیاحت می‌کنیم. آغاز سفر:
«... روانه شدم به جانبی که نمی‌دانستم به کجاست، تا روز روشن شد. به قریه‌ای رسیده پرسیدم: راه همدان کدام طرف است؟ نمودند. رفتم. تا به راه افتادم چند نفر سواره دیدم که به همدان می‌رفتند. نزدیک شده دیدم حسن نام سلطان‌آبادی است. چون مرا دید شناخته، پرسید: این چه حالت است کجا می‌روی و به این نحو چرایی؟
گفتم برادر متوقّعم اینگونه صحبت‌ها به میان نیاوری. چه کار داری. تو بگو بدانم کجا می‌روی؟ گفت: همدان. گفتم تا همدان همراهیم ولی من باید پیاده بیایم.
هرچه اصرار کرد سوار نماید قبول ننمودم. بالجمله رفتیم تا به کاروانسرایی رسیدیم. قدری که آسوده شدم پاهایم گرفت به نحوی که نمی‌توانستم حرکت کنم. چند تاول هم از زیر انگشت‌ها بروز کرد. دیدم سایر پیاده‌ها گردو را گرفته بر پا می‌مالند و از پشکل شتر دود می‌دهند. خواستم گردو بگیرم پول سیاه نداشتم. صاحب گردو هم پول سیاه نداشت. ناچار به همان پشکل شتر دود داده شب را به روز آوردم.
بنای رفتن رسید. دیدم قوّه حرکت ندارم. باز تصوّر کردم در راه مردن بهتر است از عاجز بودن. بالجمله به هر مشقّتی که بود رفتم. قدری که رفتم پاهایم باز شد چنانچه جلو قافله می‌رفتم.»
وی با زحمت و با حال پریشان به راهنمایی کردی خود را به صاین قلعه می‌رساند. کسی نزدش می‌آید و می‌گوید: برویم پیش خان. ناچار بر می‌خیزد نزد خان می‌رود که رضا قلی خان پسر سلیمان خان بوده:
«تا چشمش به من افتاد گفت بفرمائید. نشستم. اظهار مرحمت و غریب‌نوازی بسیار نمودند. پرسیدم: سرور من، شما را درست بجا نمی‌آورم غریب کور است. گفت من شما را درست به جا می‌آورم و می‌شناسم. شما را در عتبات عالیات دیده‌ام و من داماد مرحوم حاجی سید کاظم رشتی هستم و حاکم این بلوکم و آقا زاده هم اینجا تشریف دارند.»
حاکم پس از دو روز پذیرایی پولی به او می‌دهد و روانه‌اش می‌کند.
حاج سیاح تا در ایران است مورد بی‌مهری هم وطنان است. از کمتر کسی رعایت و انسانیّت و محبّت می‌بیند. یک جا کفشش را می‌دزدند، در مرز برای گرفتن تذکره پول زیادتر از حدّ لازم از او می‌گیرند بدون آنکه خود بداند، ولی مأمور مرزی روس آن سوی رود او را متوجّه این مطلب می‌کند و با دادن چند منات برای خرج راه، او را روانه می‌نماید. گفتگوی او در استانبول با رئیس مدرسه فرانسوی‌ها مسیو بُری نیز که به توصیه دوستی با او آشنا شده شنیدنی است: « ... پُرسان پُرسان به مدرسه رفتم، دق‌الباب کردم در را گشود. داخل شده نامه را رساندم، دیدم شخصی مرا به حجره خود خواند و به زبان فارسی بسیار شیرین سخن گفت:
آقا می‌خواهید در این مدرسه بمانید؟ زیرا که به من نوشته‌اند که شما را در مدرسه نگاه دارم. گفتم من می‌خواهم تمام عمرم در طلب علم صرف شود ولی می‌ترسم که مرا با این سن قابل تحصیل ندانند یا تمسخر کنند ولی چه کنم ما در ملکی بوده‌ایم که تربیت ما همان تربیت چهار فصلی بوده، مربّی نداشته‌ایم. حال به صرافت طبع خود می‌خواهم تحصیل کنم ...
گفت اهالی مدارس ما مثل مدرسه‌های شما نیستند. ماها خود را مقروض می‌دانیم که جان خود را در راه بنی نوع صرف کنیم. من خود اصفهان رفته‌ام، آنجا مدرسه باز کردم. اهالی ملّت ممانعت نمودند و حال آنکه خدا می‌داند غرضی جز خدمت به عموم مردم نداشتم. گذشته از مسلمانان، ارامنه هم می‌گفتند می‌خواهد اطفال ما را کاتولیک نماید و مسلمانان می‌گفتند می‌خواهد اطفال ما را عیسوی نماید و آشوب کردند. اگر چه دولت حمایت کرد ولی من خود دیدم محبّت به زور نمی‌شود. چاره‌ای جز بستن مدرسه نیافتم و آن مدّت همان مردم می‌آمدند با من مباحثه مذهبی می‌نمودند. من می‌گفتم: من چه کار به دین و آئین شما دارم، من می‌گویم بیایید تحصیل کنید، مخارج و ملبوس و منزل مجاناً به شما می‌دهم. آخر نتوانستم بفهمانم قدرت اظهار نداشتند و اگر کسی هم می‌خواست تحصیل کند علمای ملّت او را طلبیده و لعن و طعن می‌نمودند، چنانچه در میان مردم ننگین می‌شد، در هر صورت شما خیال خود را بکنید، اگر بخواهید من شما را در این مدرسه نگاه می‌دارم.» امّا حاجی قرار نمی‌یابد و پس از چندی راه سفر در پیش می‌گیرد. در تمام مدّت عشق به سیاحت حتّی یک لحظه نیز او را ترک نمی‌کند. در فرانسه شخصی از او می‌پرسید آیا از این همه سفر خسته نشده‌ای؟ «گفتم: بعد از مرگ مگر آسوده شوم، و الآن هم از توقف در این شهر کسل شده‌ام، گفت چرا این قدر کم حوصله‌ای؟ گفتم به عمر اعتماد ندارم و وقت را غنیمت می‌شمرم.»
زندگانی سیاحتی حاج سیاح فراز و نشیب فراوان داشته است. در سفر از استانبول کاپیتان کشتی و همسرش به او توجّه پیدا می‌کنند و چون علاقه‌اش را به دانستن و خواندن می‌بینند از درجه سه به درجه دو نقل مکانش می‌دهند و در هر شهر که کشتی لنگر می‌اندازد میهمان خود با کالسکه گردشش می‌دهند و با دوستان خود آشنا می‌سازند و به تآتر و جاهای دیدنی می‌برند.
گاه نیز پای پیاده و در کمال نداری با کوله‌باری ادامه سفر می‌داده و شب هر جا که می‌رسیده همانجا منزل می‌کرده است. امّا آنچه در همه سفرها برایش اهمیّت داشته یاد گرفتن و آموختن و پند پذیرفتن از سرّ پیشرفت‌های دیگران و حسرت بر عقب ماندگی‌های کشور خود بوده است. وی با شخصیّت‌های بسیاری از جمله الکساندر دوم تزار روسیه، لئو پولد اول پادشاه بلژیک، پاپ، گاریبالدی، آقاخان محلّاتی رهبر اسمعیلیه (که پدر حاج سیّاح را می‌شناخته) ملاقات نموده و همه جا صراحت لهجه خود را حفظ کرده است. از جمله در شرح عتبات درباره ملاقات با بهمن میرزا از اعقاب عباس میرزا شاهزاده قاجار که از حاجی از کیفیت نماز و روزه‌اش در بلاد کفر می‌پرسد، می‌نویسد: «گفتم شخص متدیّن به هرجا برود می‌تواند دین خود را حفظ کند، بعد از پاره‌ای از شهرها پرسیدند. جواب گفتم. باز پرسیدند واقعاً از جهت نماز چه کردی؟ گفتم حقیر آنجاها نرفته بودم که نماز خودم را درست کنم. مقصود سیاحت کردن بود. دیدم از این سخن خیلی درهم شدند. آن وقت سبب تشریف بردن ایشان را از ایران فهمیدم که بعد از قریب چهل سال توقف در خارجه هنوز گرفتار اینگونه گفتگو می‌باشند و ندانسته‌اند خداپرستی و طاعت مکان مخصوص نمی‌خواهد.»
حاج سیّاح سرانجام خود را به هندوستان می‌رساند و از آنجا که خود و خانواده‌اش اهل محلّات بوده‌اند به حضور آقاخان محلّاتی رهبر فرقه اسمعیلیه که با خانواده‌اش دوستی داشته‌اند می‌رسد. آقا خان او را با محبّت می‌پذیرد و از حال جدّ و خانواده‌اش بیاناتی می‌کند و در ضمن می‌گوید: «جدّ تو که در طهران معروف بود و مسجدی هم ساخته اوّل رفتن او به طهران با اسبی که من برای او داده بودم به طهران رفت.» حاج سیّاح می‌نویسد، گفتم: «از شما بعضی عطایا گفته می‌شود لکن شما اهل کرم و جود نیستید. گفت: من چنین ادعا ندارم لکن چگونه؟ گفتم برای اینکه شخص کریم سه صفت دارد که در شما نیست. اول اینکه چیزی که با دست راست می‌دهد دست چپ او مطّلع نمی‌شود، دویم اینکه عطای خود را فراموش می‌کند، سیّم اینکه داده خود را بزرگ نشمرده و افتخار نمی‌نماید. شما اگر اسبی به جدّ من تملیک کرده بودید می‌بایست فراموش فرمائید و این اظهارات را علنی نفرموده به من منّت نگذارید.» بعد هم به طور قهر از خانه آقا خان در می‌آید.
امّا آقا خان توصیه او را به مریدانش می‌کند و حاج سیاح همه راه به ایران از بمبئی تا محلّات مورد محبّت آنان قرار می‌گیرد و در اصفهان باز به توصیه آقاخان، مسعود میرزای ظلّ السلطان پسر بزرگ ناصرالدین‌شاه او را مورد توجّه قرار می‌دهد.
زندگانی حاج سیاح در ایران در کشاکش سیاست بازی به طرفداری از ظلّ السلطان و مخالفت با کامران میرزا پسر کوچکتر ناصرالدین‌شاه می‌گذرد. به دربار راه می‌یابد، به خاطر دوستیش با میرزا رضا کرمانی مدّتی با او در زندان هم زنجیر می‌گردد. پس از آزادی هر دو، وقتی میرزا رضا را دوباره در طهران می‌بیند نامه‌ای به امین‌السلطان صدر اعظم می‌نویسد و او را هشدار می‌دهد که «میرزا رضا از اصحاب سید جمال (اسد آبادی) در شهر است و خوش خیال نیست.» اما نامه‌اش باز نشده سه روز بعد از قتل ناصرالدین‌شاه به دست میرزا رضا در کیفیت صدر اعظم یافت می‌شود. حاج سیّاح در سال 1328 قمری پس از خلع محمد علی شاه از پادشاهی و انتخاب احمد شاه، سمت لله‌گی شاه را یافت و بعد از دوره کوتاهی خانه نشین شد و در پائیز 1304 شمسی فوت کرد.
سوای این سفرنامه کتاب دیگری نیز از سیّاح باقی مانده که به نام «خاطرات حاج سیّاح یا دوره خوف و وحشت» چاپ شده است که امیدواریم در یکی از شماره‌های آینده بخشی از آن را که داستان به زندان افتادن او در قزوین همراه با جنابان حاجی امین و ملاعلی اکبر شهمیرزادی است نقل کنیم.
**
در اینجا باید از ارتباط حاج سیّاح با امر مبارک نیز به اختصار سخنی بگوییم که از آن البته در سفرنامه حرفی نیامده است.
همانطور که در بالا گفتیم سیّاح خود را به ظلّ السلطان پسر ناصرالدین‌شاه که به رقابت با برادر دیگرش، کامران میرزا، خیال سلطنت پس از پدر داشت نزدیک کرد. ظلّ السلطان که برای رسیدن به این هدف به هر دستاویزی می‌آویخت سیّاح را برای جلب حمایت بهائیان از خویش، به عکّا نزد حضرت بهاءالله فرستاد، و البته سیاح مأیوس و دست خالی بازگشت. پی‌آمدهای این واقعه برای بهائیان ایران بسیار گران بود و منجر به خشم ظلّ السلطان که به فرموده قلم اعلی «در جمیع دنیا در شقاوت و نفاق مثل و شبیه نداشته و ندارد ...» گردید، و شهادت‌ها و گرفتاری‌های تازه‌ای به بار آورد. پس از به زندان افتادن سیّاح و بیم ظلّ السطان به فاش شدن اسرارش مشکلات جامعه بهائی خصوصاً بهائیان اصفهان و یزد افزایش یافت.
جمال ابهی در لوحی خطاب به روزنامه تایمز می‌فرمایند: «امر منکری که سبب حزن اکبر شد آنکه شخص معروفی از جانب بزرگی در عکّا وارد و مطالبی اظهار نمود، نعوذ بالله از آن مطالب، ذکرش به هیچ وجه جائز نه.»
برای اطّلاع بیشتر از این وقایع و الواح مربوط به آن می‌توان به کتاب مائده آسمانی جلد 4 از جمله به صفحات 126 و 156 و نیز به کتاب نورین نیّرین تألیف جناب اشراق خاوری و جلد اوّل مصابیح هدایت تألیف جناب سلیمانی مراجعه کرد.
خونریزی‌ها و شقاوت‌های ظلّ السلطان و آنچه بر سر امر آورد، و نیز سفر سیّاح به عکّا و وقایع مربوط به آن محتاج به تحقیق علمی بیشتری است. خوشبختانه یکی از یاران ایران در رساله‌ای که قرارست چاپ شود، صفحاتی به این مطلب اختصاص داده و راه را بر مطالعات بعدی پژوهندگان گشوده است.


-----------
* نشر شهاب به کوشش علی دهباشی چاپ دوّم 1378 بهمن نیک اندیش
​
khateratehajsayah_www.irebooks.com_.pdf
File Size: 8451 kb
File Type: pdf
Download File

6 Comments
محمد
19/6/2017 07:37:18

لطفا در صورت امکان کتاب سفرنامه حاج سیاح به فرنگ را برایم ارسال بفرمائید . سپاس

Reply
سیارون link
19/6/2017 14:31:28

دوست عزیز
نسخه پی دی اف «سفرنامه حاج سیّاح به فرنگ» به انتهای مطلب اضافه گردید شما میتوانید آن را دانلود کرده و مطالعه نمایید.. با تشکر

Reply
سعید
22/1/2018 17:53:50

لطفا در صورت امکان کتاب سفرنامه حاج سیاح به فرنگ را برایم ارسال بفرمائید .نسخه پی دی اف قرار داده شده ی آخر مطلب کتاب خاطرات حاج سیاح می باشد.

Reply
سیارون جاسب link
29/1/2018 13:48:06

بروی چشم در صورت یافتن آن حتما در سایت قرار داده میشود...

Reply
بابک
18/9/2018 20:07:26

درود بر شما
آیا موفق به یافتن کتاب سفرنامه حاج سیاح به فرنگ شدید؟
خیلی دنبالشم.
شاد باشید

Reply
30yaroon link
19/9/2018 14:53:25

نه متاسفانه در صورت یافتن برای شما ارسال میکنیم میتوانید از نسخه پی دی اف قرار داده شده در انتهای همین مطلب استفاده نمایید
با تشکر

Reply



Leave a Reply.

    مدیر​

    برگزیده مقالات مختلفه، نظرات مختلفه، نظرات دیگران، گلچین ها و ...

    Picture

    بایگانی

    September 2024
    June 2024
    March 2024
    January 2024
    August 2023
    July 2022
    February 2022
    January 2022
    December 2021
    November 2021
    October 2021
    September 2021
    July 2021
    June 2021
    May 2021
    April 2021
    March 2021
    January 2021
    December 2020
    November 2020
    October 2020
    August 2020
    July 2020
    May 2020
    April 2020
    March 2020
    February 2020
    January 2020
    November 2019
    October 2019
    September 2019
    August 2019
    June 2019
    May 2019
    March 2019
    February 2019
    January 2019
    December 2018
    November 2018
    October 2018
    September 2018
    August 2018
    July 2018
    June 2018
    May 2018
    April 2018
    March 2018
    February 2018
    January 2018
    December 2017
    November 2017
    October 2017
    September 2017
    August 2017
    July 2017
    June 2017
    May 2017
    April 2017
    March 2017
    February 2017
    January 2017
    December 2016
    November 2016
    October 2016
    September 2016
    August 2016
    July 2016
    June 2016
    May 2016
    April 2016

    دسته بندی ها

    All
    افغانستان و دیانت بهایی
    تورج امینی
    جاسب
    دکتر پرویز روحانی
    سخنرانی ها
    سوال و جواب
    شخصیت ها
    گوناگون
    مبلغین و ایادیان
    معجزات حضرت بهاءالله
    معرفی کتاب
    مقالات امری
    ویدئو ها

    RSS Feed

مقالات

* الواح نازله
* علت آزار و اذیت بهاییان
*
تاریخ نگاران جاسب
* دزدان اشیای عتیقه
* ​آقای سلیمی معلم مدرسه
* گالری تصاویر

شخصیت ها

*​ ملا غلامرضا جاسبی
* ملا جعفر جاسبی
* فرهنگ لغات جاسب

* شهدای جاسب
* شجره نامه ها
* شعرای جاسب

خاطرات

*​  ذبیح الله مهاجر
​
* سید رضا جمالی
* شمس الله رضوانی
* عشرت نوروزی
* عباس حق شناس
* علی محمد رفرف

سیارون​

* صفحه خانگی
* سیارون

* درباره ما
*
 جاسب بلاگ(مطالب مختلف)
* 
 اسناد و مدارک تاریخی

* ارسال فایل توسط کاربران

آخرین مطالب 

* بهاییان‌جاسب: عزیزه خانم یزدانی ، محمد علی روحانی
​* شجره نامه: شجره نامه سید عبدالله ناشری
​* کتاب بیان حقایق از سید عباس علوی

ادامه مطالب

* جزئیات شهادت شهدای فیلیپین،​ معاون التجار نراقی
​* اشعار شعرای جاسب:  واحه، « نگاه عبـدالبهـــاء»
​* بلاگ: خاتمیت، ایران و بهاییت، دور اسلام‌ ، دلائل بهائی از قران
* دكتر شاپور راسخ: حضرت بهاءالله پیام آور مهر و یگانگی
*  اوضاع کنونی جاسب اول، دوم، سوم، زندگی روزمره اهالی
​* بلاگ: چگونه می توان بهائی شد؟، عبدالبهاء و تولّد انسان