مزمور نوزدهم آیه ی هفتم: «شریعت خداوند کامل است و جان را بر میگرداند».
مزمور صد و نوزدهم آیه چهل و چهال: «شریعت تو را دائماً نگاه خواهم داشت تا ابدالاباد».
لاویان باب هجده آیه ی پنجم: «احکام مرا بجا آورده و فرائض مرا نگاهدارید».
مزمور صد و نوزده آیه نود هشت: «ای خداوند کلام تو تا ابدالاباد در آسمانها پایدار است».
همچنین در نزد مسیحیان عالم نیز وضع چنان است که با توجه به آیاتی معتقدند که کسی که پس از حضرت عیسی ادعای پیامبری کند کذاب است چرا که آخرین پیامبر الهی اوست و به آیاتی که در ذیل آورده میشود تکیه میکنند.
رساله ی اول پطرس رسول باب اول آیه بیست و پنجم: «لیکن کلام خدا تا ابدالاباد باقی است و این است آن کلامی که به شما بشارت داده شده است و در رساله ی اول پولس رسول به قرنتیان باب سوم آیه یازده مذکور است " زیرا بنیادی دیگر هیچ کس نمیتواند نهاد چز آنکه نهاده شده است».
انجیل متی باب بیست و هشتم آیه هجده تا بیست: «اینکه من هر روزه تا انتقضای عالم همراه شما میباشم».
انجیل لوقا باب بیست و یکم آیه هجده تا بیست: «آسمان و زمین زائل میشود لیکن سخنان من زائل نخواهد شد».
انجیل لوقا باب اول آيه سی و سه: «و او بر خاندان یعقوب تا ابد پادشاهی خواهد کرد و سلطنت او را نهایت نخواهد بود».
در عالم اسلام نیز وضع به همین طریق است و اهل اسلام با تشبث به آیه ای در قران مجید و احادیثی از حضرت رسول اکرم و ائمه ی اطهار بر این باورند که حضرت محمد آخرین پیامبر است. که آن آیه ی مبارکه و احادیث به قرار زیر است.
سوره ی احزاب آیه ی چهلم: « مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا».
یعنی: محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولى فرستاده خدا و خاتم نبیین است و خدا همواره بر هر چيزى داناست.
سنن ترمذی جلد چهارم صفحه ی ۴۹۹ از حضرت رسول نقد است: « انه سیکون فی امتی ثلاثون کذابون کلهم یزعم انه نبی و انا خاتم النبیین لانبی بعدی».
یعنی: همانا در امت من،سی تن دروغگو خواهند بود که هر کدام می پندارند که نبی است با آنکه من خاتم نبیین هستم.
سنن ترمذی،جلد چهارم،صفحه ۵۳۳: «ان الرساله و النبوت قد انقطعت فلارسول بعدی و لا نبی».
یعنی: همانا رسالت و پیامبری قطع شد و هیچ رسول و نبی ای پس از من نخواهد آمد.
صحیح مسلم، جلد یک،صفحه ۳۷۱: « ارسلت الی الخلق کافه و ختم بی النبیون. ».
یعنی: من به سوی همه ی خلق فرستاده شده ام و پیامبران به من، پایان پذیرفته اند.
صحیح بخاری، جلد چهار،صفحه ی ۱۴۴: «کانت بنواسرائیل تسوسهم الانبیاء کلما هلک نبی خلفه نبی و انه لانبی بعدی» یعنی: در میان بنی اسرائیل، انبیاإ به تدبیر امور ایشان میپرداختند و هرگاه نبی ای می مرد پیامبر دیگری جانشین او میشد ولی پس از من، پیامبری نیست.
و بسیار است مثالهای مختلفه از هر یک از ادیان ذکر شده که تنها برای نمونه چندی از آنها آورده شد. حال باید دانست که حقیقت داستان چیست و معقولاً به این سوال پاسخی داد. نگارنده میپندارد که تمامی آیات و اشاراتی که ذکر شد، تماماً دال بر تعلیمی است که میتوان آنرا وحدت بین ادیان دانست، بدین معنا که حقیقت همه ی ادیان یکی است چرا که سخن عهد عتیق و جدید و قران در اصل سخن حق تعالی است ولی هر یک بنا به اقتضای زمانی و مکانی خود و بنا به تغییرات حالیه ی بشر مطرح شده است. مثال، مثال همان بته ی گلی است که هر سال گل می دهد ولی بنا به زمان این گل از غنچه شروع میشود و بعد شکوفا گشته و سپس دوران خزانش فرا میرسد، اما سال بعد از همان بته گل دیگری با همان خصوصیات و صفات دوباره میروید.