
اين توضيحات براي اين است كه بدانيم راجع به چگونگي تحقق صلح و عدالت پس از ظهور قائم تصورّات نادرستي به وجودآمده است. درحديث مي فرمايد: قائم كه بيايد، «يَمَلَأُ اللهُ الاَرضَ قِسطاً و عَدلاً كَما مُلِئَت ظَلماً و جوراً[v]» يعني خداوند دنيا را پر از عدل و قسط خواهد نمود، همانطوركه از ظلم پر شده است. بديهي است كه ظلم، حداقل دردوره اي 6000 ساله به شكلي تدريجي به وجودآمده و بنابراين عدل و صلح هم تدريجي ايجاد خواهد شد، و حتي اين معلوم است كه ساختن و برپايي عدالت بسي دشوارتر از تخريب و ظلم است، و بساط اين جهان مادي همچون خمره رنگرزي نيست كه قائم موعود بيايد و يك شبه جهان ِ اسيرجنگ هاي 6000 ساله را درآن فرو بَرَد و جامعه اي صالح و عادل بيرون بياورد زيرا سنت خدا اينگونه نبوده و نيست.
با توضيحات فوق بايد گفت طبق وعده هاي قرآن واحاديث، قائم موعود، حضرت باب ، كه در شب پنجم جمادي الاولي سنه 1260 ه. ق. قيام و دعوت خود را (كه طبق آنچه قبلاً گفته شد، همان قيام ِ قيامت است) آغاز نمودند، همان لحظه و مرحله اول، دانه صلح و عدالت به دست قدرت خداوند كاشته شد. قرآن مجيد از اين مرحله با عبارت «كَلَمحِ البَصَر[vi]» يعني مانند يك چشم به هم زدن، يادمي فرمايد. اين دانه در مرحله دوم، به مرور تبديل به نهال و درخت مقدّس تنومندي مي گردد كه بتدريج سايه خود را در جهان خواهد گسترد و ميوه عدالت و صلح عمومي و وحدت عالم انساني خواهدداد. قرآن مجيد از اين مرحله وحالت رشد با تعبير طول كشيدن قيامت به مدّت 50000 روز ياد فرموده است[vii]. چنين است كه حال آن دانهء كاشته شده در بيش از 160 سال پيش، در حال رشد است و به مرور، ثمره صلح و عدالت خواهد داد و در ادوار ديگر نيز به رشد خود ادامه خواهد داد.
در قرآن مجيد همچنين اشاره شده كه در همان «لمحه»، چنان سريعاً به حساب انسان ها رسيدگي مي شود كه خود نمي فهمند، چه كه آيات قرآن مجيد، خداوند را «سريع الحساب» و»سريع العقاب» توصيف فرموده و پس از آن محاسبه معنوي و در اثر آن، به مرورآثارش آشكارمي گردد، چنانكه با آمدن حضرت باب آن محاسبه انجام شد و آثار آن ادامه دارد و در حال ظهور و بروز است[viii]. در اين مورد در پاسخ به چگونگي حساب و كتاب مزبور، ازحضرت علي نقل شده است كه خداوند در روز قيامت حساب مردم را رسيدگي مي فرمايد «همان طوركه به آنان روزي مي دهد وآنها اورا نمي بينند[ix] «.
در اين مورد، حضرت بهاءالله دركتاب مستطاب ايقان مي فرمايند: «شخصي در يومي نزد اين فقير بحر معاني حاضر بود و ذکري از علائم قيامت و حشر و نشر وحساب به ميان آمد و اصرار مي نمود که حساب خلائق در ظهور بديع] دين بابي[ چگونه شد که احدي اطّلاع نيافته؟ ... ذکر شد که اين مدّت مگر تلاوت فرقان] قرآن[ ننموده و آيه مبارکه را که مي فرمايد: «فَيَومَئِذٍ لا يُسْاَلُ عَن ذَنْبِهِ إنسٌ و لا جَانٌّ[x]» [ يعني در روز قيامت ازگناه هيچ جن وانسي پرسش كرده نمي شود] را نديده ايد و به مقصود ملتفت نشده ايد که معني سؤال چنان نيست که ادراک نموده ايد، بلکه سؤال به لسان و بيان نيست، چنانچه همين آيه مشعر و مدلّ بر آن است؟ و بعد مي فرمايد: «يُعْرَفُ المُجرِمُونَ بِسيِمَاهُمْ فَيُؤخَذُ بِالنَّواصِي وَ الاَقدَامِ[xi]» [يعني گناهكاران به سيما وقيافه شان شناخته مي شوند وسپس به موهاي پيشاني وقدم ها گرفته مي شوند]. اين است که از وجهه، حساب خلايق کشيده مي شود و کفر و ايمان و عصيان، جميع ظاهر مي گردد. چنانچه اليوم مشهود است که به سيما اهل ضلالت از اصحاب هدايت معلوم و واضح اند.»
[i]. پيرامون ظهور حضرت امام مهدي (عج) – صفحه 93
[ii]. بحارالانوار
[iii]. ناسخ التّواريخ
[iv]. بحارالانوار
[v]. بحارالانوار
[vi]. سوره نحل – آيه 79
[vii]. سوره معارج – آيه 4
[viii]. مراجعه کنيد به كتاب مستطاب ايقان و قاموس آن
[ix]. نهج البلاغه ترجمه محمد مقيمي – صفحه 122
[x]. سوره رحمن – آيه ٣٩
[xi]. سوره رحمن – آيه ٤١
برگرفته از کانال تلگرام پاسخ به سوالات در مورد دیانت بهایی