
...وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ... [1]
یعنی هیچ کس جز خداوند و راسخون در علم تاویل قرآن را نمیدانند.
سوال اینجاست که راسخون فی العلم چه کسانی هستند؟
...
...وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ... [1]
یعنی هیچ کس جز خداوند و راسخون در علم تاویل قرآن را نمیدانند.
سوال اینجاست که راسخون فی العلم چه کسانی هستند؟
مطمئنا تمام این مثلا آیات عظام و علمای اعلام و حجج اسلام و مفسرین جور و واجور نیستند. چرا که اولا خودشان اقرار میکنند که جزء راسخون نیستند، علوم الهیه را به تمام که هیچ حتی به گوشهای از آن هم پی نبردهاند و ثانیا عمری خودشان را نادان و مقلد و طلبه مینامند، تا جایی که حتی وقتی از همه مراحل گذشته و مرجع شدهاند باز هم در حین مرجعیت مقلد دیگری هستند.
در هزار و چند صد سال گذشته تنها کسانی که دعوی راسخون فی العلم کرده اند و مرجع معصوم و مصون از خطا بودهاند شارعین دیانت مقدس بهایی یعنی حضرت اعلی و حضرت بهاءالله بوده اند.
بنابراین تنها تفسیر ایشان سند و مدرک بوده و قابل اعتماد است چه که نه طلبه و نه مقلد بوده اند و نه علومشان اکتسابی و بشری است.
حضرت بهاءالله میفرمایند:
نه تنها من راسخ در علمم بلکه من امّها و نفسها و ذاتها و جوهرها هستم.(مضمون بیان مبارک)
-----
[1]در روايتي هست كه « علم 27 حرف يا قسم است و تا ظهور امام زمان(عج) تنها دو حرف آن شناخته مي شود» اگر ممكن است به طور مفصل و توضيح كامل اين حديث، يا ساير روايت مربوط به علم را شرح دهيد؟ در اين راستا امام صادق (ع) فرمود: «علم و دانش، بيست و هفت حرف است و همه آن چه پيامبران آورده اند، تنها دو حرف آن است و مردم تاكنون جز با آن دو حرف، آشنايي ندارند و هنگامي كه قائم ما قيام كند، بيست و پنج حرف ديگر را بيرون آورده، آن را ميان مردم نشر و گسترش مي دهد.» (بحارالانوار، ج 52، ص 326؛ خرائج، ج2، ص 841)