لطفا جهت مشاهده تمام امکانات وبسایت، از مرورگرهای گوگل کروم، فایر فاکس یا اپرا استفاده نمایید...
وب سایت کروگان جاسب (سی یارون)
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • سی یارون
  • بلاگ
  • خاطرات
    • خاطرات شخصی سیاح >
      • خاطرات شخصی سیاح
      • خاطرات شخصی سیاح 2
    • لیست شرح حال ها
    • آقای علی محمد رفرف
    • جناب علی اکبر رزاقی >
      • شرح حال >
        • بانوان >
          • بی بی جان خانم
        • آقایان >
          • نسل اول >
            • قبول امر استاد علی حداد
            • آ سید ابوالقاسم فردوسی جاسبی
            • ارباب میرزا فضل الله
            • برادران شکوهی
            • ارباب محمد نوروزی
            • استاد علی اکبر
          • نسل دوم >
            • ماشاءالله وجدانی
            • فتح الله فردوسی جاسبی
            • آقا جمال غفاری
            • جناب ذبیح الله مهاجر
          • نسل های بعد >
            • فیض الله یزدانی جاسبی
            • جناب ذبیح الله ناصری
            • عنایت الله مهاجر
            • جناب امرالله رزاقی
            • جناب عبدالله مهاجر
      • دوستان جاسبی ها >
        • پهلوان حسن مینویی قمی
        • شکر الله شریفی
        • یدالله محمدی(سپهر ارفع)
      • داستان ها >
        • کباب برگ
        • رهایی از نیش مار
        • کتک خوردن آغلامرضا
        • حمل نخل عبدالرزاق
        • طلب عبدالرزاق رزاقی
        • غولِ کربلا سید رضا
      • جاسب >
        • قنات بابا شیخ
    • جناب ضیاءالله مهاجر
    • آقای ذبیح الله مهاجر
    • آقا سید رضا جمالی >
      • تاریخ جاسب
      • اهالی کروگان و محل اقامت آنها
      • حماقت و عقب ‌افتادگی
      • مردم ساده و زود باور
      • آب و آسیاب‌های کروگان جاسب
    • آقای شمس الله رضوانی
    • بلاگ خاطرات متفرقه
    • جناب داریوش یزدانی >
      • شهادت شهدای فیلیپین
    • شرح ایمان استاد علی اکبر رزاقی
    • خاطرات وسقونقان جاسب >
      • قریه وسقونقان جاسب
      • عشرت خانم نوروزی >
        • ارباب محمد نوروزی
      • جناب محمد نوروزی
    • جناب عباس محمودی >
      • جناب محمود محمودی
      • دکتر فتح الله محمودی
    • امرالله اسماعیلی
    • خانم‌آغا حسینی
    • جناب عباس حق شناس
  • گالری
    • بهاییان جاسب >
      • گالری تصاویر شماره یک
      • گالری تصاویر شماره دو
      • گالری تصاویر شماره سه
      • گالری تصاویر شماره چهار
      • گالری تصاویر شماره پنجم
      • نمایش اسلاید شو
      • خانواده جاسبی ها در سراسر عالم
    • طبیعت جاسب >
      • تصاویر جاسب
      • تصاویر کروگان
      • تصاویر واران
      • تصاویر دره ازنا
      • تصاویر مختلف
    • ویدئو گالری جاسب >
      • گالری فیلم ها و مستند ها
    • فیس بوک سیارون
    • اینستاگرام سیارون
    • یوتیوب سیارون
  • جاسب
    • تاریخ جاسب >
      • جاسب ​میراث ماندگار دلیگُن
      • معنی لغوی کلمه جاسب
      • ​تحقیقی در خصوص جاسب
      • خاطرات حاج سیاح
      • مجله آهنگ بدیع
      • جاسب در ظهورالحق
      • جاسب بهشت گمشده >
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی ۲
    • شهدای جاسب
    • اشعار شعرای جاسب
    • شخصیت های تاریخی >
      • بزرگان و نیک نامان جاسب >
        • ملا غلامرضا جاسبی
        • ملّا ابوالقاسم کاشانی
        • ملا مهدی جاسبی
        • ملا فاطمه همسر ملا جعفر
        • ملا جعفر جاسبی >
          • به روایت کواکب الدریه
          • به روایت محمّد علی رفرف
          • به روایت محمّدعلی ملک خسروی
      • نفوس بی آزار و محب
      • ظالمان و معاندین امرالله
      • اسامی اطباء جاسب
      • معلم‌ها و استادان جاسبی در سراسر عالم
    • بلاگ بهاییان جاسب
    • الواح نازله جاسب
    • مدارک تاریخی >
      • مدارک تاریخی و​ فرهنگی جاسب
      • نامه بنیاد مستضعفین شهرستان محلات
      • عریضه های مجلس
      • اجاره یکساله املاک رضا جمالی
    • وقایع تاریخی >
      • نایب حسین کاشی >
        • خاطرات میرزا حسن نوش آبادی
        • حمله نایب حسین کاشی
        • لشکر کشی نائب حسین کاشی به کروگان جاسب
        • عاقبت نایب حسین کاشی
        • نور علیشاه و نایب حسین
      • وقایع سال یک هزار و سیصد >
        • فتنه در جاسب و گرفتاری آغلامرضا
        • وقایع سال یک هزار و سیصد
      • ساختن حمام عمومی
      • اشغال کروگان جاسب توسط نیروهای روسی
      • سفر آیت الله منتظری به جاسب
      • سفر مبلغین امرالله به جاسب
    • قبرستان های جاسب >
      • گلستان جاوید بهاییان >
        • متصاعدین الی الله در کروگان
        • أرامگاه جاسبی ها در اقصی نقاط ایران >
          • گلستان جاوید زرنان
          • گلستان جاوید بابا سلمان
          • گلستان جاوید خاتون آباد
          • گلستان جاوید خیابان خاوران
          • آرامگاه ​​جاسبی ها در شهر های دیگر
        • آرامگاه ​​جاسبی ها در اقصی نقاط جهان
      • باغ رضوان مسلمین
    • گویش های جاسب
    • اوضاع کنونی جاسب >
      • جاسب امروز
      • جاسب امروز ۲
      • جاسب امروز ۳
    • زندگی روزمره در جاسب قدیم >
      • فصل اول
      • فصل دوم
      • فصل سوم
    • هنر های هفت گانه جاسبیان
  • مقالات
    • انتشارات سیارون جاسب
    • نامه‌ها >
      • وصیت نامه‌ها >
        • وصیت نامه آقا احمد محبوبی
        • وصیت نامه سید رضا جمالی
      • این بود ثمر خوبی و بدی
      • آیا بهاییان خودشان از جاسب رفتند؟
      • نامه ها و اشعار شمس الله رضوانی به سید رضا جم
    • آب‌ها، آسیاب‌ها، قنات‌ها و زمین‌های جاسب
    • ​تاریخ نگاران جاسب
    • علت آزار و اذیت بهاییان >
      • سخنی با هم ولایتی ها
    • دعوت بهاییان به مسجد توسط آیت‌الله منتظری
    • دبستان ابتدایی شمس >
      • دبستان‌شمس، ملا‌جعفر، مالک‌اشتر
      • آقای سلیمی مدیر مدرسه شمس
    • بهائیان و کلاس های درس اخلاق در جاسب
    • دزدان اشیای عتیقه جاسب
    • زنان و مردان شجاع و بیدار بهائیان کروگان
    • نقش بانوان در جاسب
    • مقالات امری
  • شجره نامه ها
    • شجره نامه >
      • شجره نامه‌ خاندان ها
      • شجره نامه‌ خانوادگی
    • به روایت شمس الله رضوانی >
      • شجره نامه جاسبی ها
  • نراق
    • تاریخ نراق
    • کیفیت واقعات فتنه نراق کاشان
    • میرزا فضل‌الله معاون‌التجار نراقی
    • جناب آقا میرزا مصطفی نراقی
    • دکتر سیروس نراقی
    • حاج میرزاکمال الدین نراقی >
      • حاجی میرزا کمال الدّین نراقی
      • مقاله سایت سلحشوران نراق
  • زنگ تفریح
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • سی یارون
  • بلاگ
  • خاطرات
    • خاطرات شخصی سیاح >
      • خاطرات شخصی سیاح
      • خاطرات شخصی سیاح 2
    • لیست شرح حال ها
    • آقای علی محمد رفرف
    • جناب علی اکبر رزاقی >
      • شرح حال >
        • بانوان >
          • بی بی جان خانم
        • آقایان >
          • نسل اول >
            • قبول امر استاد علی حداد
            • آ سید ابوالقاسم فردوسی جاسبی
            • ارباب میرزا فضل الله
            • برادران شکوهی
            • ارباب محمد نوروزی
            • استاد علی اکبر
          • نسل دوم >
            • ماشاءالله وجدانی
            • فتح الله فردوسی جاسبی
            • آقا جمال غفاری
            • جناب ذبیح الله مهاجر
          • نسل های بعد >
            • فیض الله یزدانی جاسبی
            • جناب ذبیح الله ناصری
            • عنایت الله مهاجر
            • جناب امرالله رزاقی
            • جناب عبدالله مهاجر
      • دوستان جاسبی ها >
        • پهلوان حسن مینویی قمی
        • شکر الله شریفی
        • یدالله محمدی(سپهر ارفع)
      • داستان ها >
        • کباب برگ
        • رهایی از نیش مار
        • کتک خوردن آغلامرضا
        • حمل نخل عبدالرزاق
        • طلب عبدالرزاق رزاقی
        • غولِ کربلا سید رضا
      • جاسب >
        • قنات بابا شیخ
    • جناب ضیاءالله مهاجر
    • آقای ذبیح الله مهاجر
    • آقا سید رضا جمالی >
      • تاریخ جاسب
      • اهالی کروگان و محل اقامت آنها
      • حماقت و عقب ‌افتادگی
      • مردم ساده و زود باور
      • آب و آسیاب‌های کروگان جاسب
    • آقای شمس الله رضوانی
    • بلاگ خاطرات متفرقه
    • جناب داریوش یزدانی >
      • شهادت شهدای فیلیپین
    • شرح ایمان استاد علی اکبر رزاقی
    • خاطرات وسقونقان جاسب >
      • قریه وسقونقان جاسب
      • عشرت خانم نوروزی >
        • ارباب محمد نوروزی
      • جناب محمد نوروزی
    • جناب عباس محمودی >
      • جناب محمود محمودی
      • دکتر فتح الله محمودی
    • امرالله اسماعیلی
    • خانم‌آغا حسینی
    • جناب عباس حق شناس
  • گالری
    • بهاییان جاسب >
      • گالری تصاویر شماره یک
      • گالری تصاویر شماره دو
      • گالری تصاویر شماره سه
      • گالری تصاویر شماره چهار
      • گالری تصاویر شماره پنجم
      • نمایش اسلاید شو
      • خانواده جاسبی ها در سراسر عالم
    • طبیعت جاسب >
      • تصاویر جاسب
      • تصاویر کروگان
      • تصاویر واران
      • تصاویر دره ازنا
      • تصاویر مختلف
    • ویدئو گالری جاسب >
      • گالری فیلم ها و مستند ها
    • فیس بوک سیارون
    • اینستاگرام سیارون
    • یوتیوب سیارون
  • جاسب
    • تاریخ جاسب >
      • جاسب ​میراث ماندگار دلیگُن
      • معنی لغوی کلمه جاسب
      • ​تحقیقی در خصوص جاسب
      • خاطرات حاج سیاح
      • مجله آهنگ بدیع
      • جاسب در ظهورالحق
      • جاسب بهشت گمشده >
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی ۲
    • شهدای جاسب
    • اشعار شعرای جاسب
    • شخصیت های تاریخی >
      • بزرگان و نیک نامان جاسب >
        • ملا غلامرضا جاسبی
        • ملّا ابوالقاسم کاشانی
        • ملا مهدی جاسبی
        • ملا فاطمه همسر ملا جعفر
        • ملا جعفر جاسبی >
          • به روایت کواکب الدریه
          • به روایت محمّد علی رفرف
          • به روایت محمّدعلی ملک خسروی
      • نفوس بی آزار و محب
      • ظالمان و معاندین امرالله
      • اسامی اطباء جاسب
      • معلم‌ها و استادان جاسبی در سراسر عالم
    • بلاگ بهاییان جاسب
    • الواح نازله جاسب
    • مدارک تاریخی >
      • مدارک تاریخی و​ فرهنگی جاسب
      • نامه بنیاد مستضعفین شهرستان محلات
      • عریضه های مجلس
      • اجاره یکساله املاک رضا جمالی
    • وقایع تاریخی >
      • نایب حسین کاشی >
        • خاطرات میرزا حسن نوش آبادی
        • حمله نایب حسین کاشی
        • لشکر کشی نائب حسین کاشی به کروگان جاسب
        • عاقبت نایب حسین کاشی
        • نور علیشاه و نایب حسین
      • وقایع سال یک هزار و سیصد >
        • فتنه در جاسب و گرفتاری آغلامرضا
        • وقایع سال یک هزار و سیصد
      • ساختن حمام عمومی
      • اشغال کروگان جاسب توسط نیروهای روسی
      • سفر آیت الله منتظری به جاسب
      • سفر مبلغین امرالله به جاسب
    • قبرستان های جاسب >
      • گلستان جاوید بهاییان >
        • متصاعدین الی الله در کروگان
        • أرامگاه جاسبی ها در اقصی نقاط ایران >
          • گلستان جاوید زرنان
          • گلستان جاوید بابا سلمان
          • گلستان جاوید خاتون آباد
          • گلستان جاوید خیابان خاوران
          • آرامگاه ​​جاسبی ها در شهر های دیگر
        • آرامگاه ​​جاسبی ها در اقصی نقاط جهان
      • باغ رضوان مسلمین
    • گویش های جاسب
    • اوضاع کنونی جاسب >
      • جاسب امروز
      • جاسب امروز ۲
      • جاسب امروز ۳
    • زندگی روزمره در جاسب قدیم >
      • فصل اول
      • فصل دوم
      • فصل سوم
    • هنر های هفت گانه جاسبیان
  • مقالات
    • انتشارات سیارون جاسب
    • نامه‌ها >
      • وصیت نامه‌ها >
        • وصیت نامه آقا احمد محبوبی
        • وصیت نامه سید رضا جمالی
      • این بود ثمر خوبی و بدی
      • آیا بهاییان خودشان از جاسب رفتند؟
      • نامه ها و اشعار شمس الله رضوانی به سید رضا جم
    • آب‌ها، آسیاب‌ها، قنات‌ها و زمین‌های جاسب
    • ​تاریخ نگاران جاسب
    • علت آزار و اذیت بهاییان >
      • سخنی با هم ولایتی ها
    • دعوت بهاییان به مسجد توسط آیت‌الله منتظری
    • دبستان ابتدایی شمس >
      • دبستان‌شمس، ملا‌جعفر، مالک‌اشتر
      • آقای سلیمی مدیر مدرسه شمس
    • بهائیان و کلاس های درس اخلاق در جاسب
    • دزدان اشیای عتیقه جاسب
    • زنان و مردان شجاع و بیدار بهائیان کروگان
    • نقش بانوان در جاسب
    • مقالات امری
  • شجره نامه ها
    • شجره نامه >
      • شجره نامه‌ خاندان ها
      • شجره نامه‌ خانوادگی
    • به روایت شمس الله رضوانی >
      • شجره نامه جاسبی ها
  • نراق
    • تاریخ نراق
    • کیفیت واقعات فتنه نراق کاشان
    • میرزا فضل‌الله معاون‌التجار نراقی
    • جناب آقا میرزا مصطفی نراقی
    • دکتر سیروس نراقی
    • حاج میرزاکمال الدین نراقی >
      • حاجی میرزا کمال الدّین نراقی
      • مقاله سایت سلحشوران نراق
  • زنگ تفریح

بلاگ بهائیان جاسب

آقای عبدالله امجدی و اقدس خانم یزدانی

6/2/2017

0 Comments

 
Pictureعبدالله امجدی و اقدس خانم یزدانی
آقای امجدی در روستای کروگان جاسب در خانواده‌ای به دنیا آمد که مادر مهرپرورش شیرزن تاریخ وجیهه خانم دختر جناب محمد علی ناصری و پدرش سیدرضا امجدی که اسماً مسلمان بود ولی مادرش مؤمنی به نام، خانه‌دار، مخلص درگاه حق، باشخصیت، باوقار و باوفا بود. اقدس خانم همسرش در سال 1304 در جاسب چشم به جهان گشود و در خانواده بسیار مؤمن نشو و نما نمود. مادرش عزت خانم خاله روحانی‌ها و جمالی ها و مهاجری‌ها بود. پدرش اسدالله یزدانی فرزند مشهدی حسنعلی مثل پدر و برادرانش عاشق جمال مبارک و حضرت عبدالبهاء بود و بسیار اشعار و الواح و آثار امری از حفظ بود. برادر بزرگتر او را پدرش به وسیله جناب ابن ابهر حضور حضرت عبدالبهاء می‌فرستند. چند سالی خادمی برازنده در حضور مولایش بود و بعد او را خدمت جناب ابن ابهر می‌فرستد که در هر نقطه که او برای تبلیغ امر تشریف می‌بردند، در حضور ایشان بودند و حضرت عبدالبهاء به خاطر آغلامعلی چند الواح نازل می‌فرمایند که در حق کلّ خانواده ایشان هم دعا شده است. این افتخاری برای اقدس خانم و فامیل یزدانی‌ها است. جناب ابن ابهر در منزل مشهدی حسنعلی و پسرانش در جاسب بعد از اینکه بابی بودند همه را آگاه و ارشاد و راهنمایی می‌نمایند و به ظهور کلّی حضرت بهاءالله ارج می‌نهند و جمع کثیری با ایمان کامل و یقین ثابت و راسخ و پایدار تاکنون بوده و هستند.

Pictureاقدس خانم یزدانی
 اقدس خانم در کودکی پدر عزیزش را از دست می‌دهد و در آغوش مادر عزیزش و خواهران بزرگتر از خود، بهجت خانم و عصمت خانم و برادرش حسینعلی یزدانی، تربیت می‌شود.  دختری چون دسته گل، نمونه، با ادب و مؤمن و همه چیز تمام بود که آقای امجدی از او خواستگاری می‌نماید اما با مخالفت هائی روبرو می‌شود ولی وجیهه خانم مادر امجدی قول می‌دهد پسری که شیر حلال مادر را خورده است ناخلف نیست و مانند من بهائی آبروداری خواهد بود و اقدس خانم هم عروس من و هم دختر من خواهد بود چون بنده فقط همین یک پسر را دارم. در سال 1323 ازدواج می‌نمایند و آقا عبدالله هم پاسبان شده بود. به طهران می‌آیند و در آن سالها هم با یک اطاق و زندگی ساده زندگی آرام و شادی داشته‌اند. 
این زوج جوان در چهار راه عباسی خیابان شیر و خورشید قدیم چند سال مستأجر یکی از احباء بودند که مرکز جلسات و دعا جهت بهائیان بود. اقدس خانم به حدّی به همسر مهربانی می‌کند و صداقت به خرج می‌دهد که هرکس او را می‌دید می‌گفت تو یک فرشته نصیبت شده است و قدر آن را بدان. اقدس خانم کارهای خانه‌داری را که به نحو احسن انجام می‌دید و قالی بافی و بافتنی انجام می‌دید که کمک همسر باشد. در سال 1325 یک خانه کوچک در کوچه حاج محمد علی در همان خیابان خرید شاید 45 متر و دو طبقه بود. خداوند پشت سر هم به آنها اولاد عطا نمود و هر یک از دیگری زیباتر و بهتر بودند. به قول وجیهه خانم می‌گفت من یک اولاد داشتم کم بود شوهرم به خاطر بچه زن دیگری گرفت در عوض آن، خدا را شکر که چقدر و چه نوه هائی به من داده است.


Pictureاقدس خانم یزدانی
اولین اولاد او آقا اشرف که بعداً به نام دانش معروف شد، چون در ایران اسم اشرف هم برای مرد و هم برای زن است و ایشان نامش را دانش گذاشت. دومین اولاد منیره خانم بود و سومین اولاد اکبر است که در شب 5 جمادی‌الاولی به دنیا می‌آید و نام او در شناسنامه سید علی‌محمد است ولی به خاطر اینکه خیلی رشید بوده است به او اکبر گفته‌اند و به اکبر معروف است. چهارمین اولاد رامین و پنجمین پریچهر بود. ششمین اولاد میترا و رامش هفتمین اولاد بود. همه مانند دسته گلی بودند و همه یک بو دارند و همه مشامها را معطر می‌کنند. خوشا بحال این عزیزان که 7 اولاد خلف، اهل ایمان و اهل ایقان و انسان دارند.
در شرح حال وجیهه خانم راجع به مهندس دانش امجدی، نوه ارشد او و اولاد ارشد این عزیزان مختصری نوشته شده است. مهندس امجدی در کودکی در جاسب نزد مادربزرگ خود مانده بود و به مدرسه شمس کروگان می‌رفت. در مدرسه از هوش و ذکاوتی برخوردار بود که رودست نداشت. از کلاس 4 تا 6 هر وقت معلّمی مرخصی یا مریض بود ایشان به جای معلّم درس می‌داد و همیشه مبصر کلاس‌ها بود. از بچگی لبخند همیشه بر لب او بود تا آخر عمر صبور و رئوف و با ادب و ساکت بود و خداوند تمام نعمت‌ها را بر او تمام کرده بود که اینهم قوّت قلبی برای مادربزرگ ارجمندش بود و کلاس هفتم را در طهران می‌خواند و همیشه شاگرد اوّل بود و روزها که از مدرسه می‌آمد، کار می‌کرد و خوشحال بود. پول‌توجیبی را خودش در می‌آورد.

Pictureآقای مهندس دانش امجدی
دانش امجدی در پانزده سالگی تسجیل شد، او مسئول کتابخانه امری در باغ تژه بود و بدون دیناری افتخاری کار می‌کرد و درس می‌خواند. مهندسی به نام و مشهور شد و با دوستان شروع به کار کردند.
اولین هدف این جوان خدمت به امر مبارک و پدر و مادر و مادربزرگ و کلّ اقوام و احباء الهی و دوستان بود. ایشان با خانم لیدا فارابی ازدواج نمود و صاحب دو اولاد دختر به نام صهبا و نورا گردید.
نورا خانم وقتی به اتفاق مادر و خواهر به آمریکا رفت، رشته پدر را ادامه داد و مدرک مهندسی گرفت و با یک مهندس ازدواج کرد. دختر دیگر صهبا خانم است که هر دو خواهر واقعاً مؤمن و فعال و خوب هستند.
آقای مهندس دانش امجدی با دوست عزیز و شریک خود آقای مهندس ایمانی در طهران و ایران همه کار می‌کردند و خدمات امری و محبّت به خلق هدف اصلی آنها بود. روزی مهندس امجدی در جلسه تذکر آقای عبدالله اسماعیلی برایمان تعریف کرد که مدت چند سالی است بچه‌ها و خانم میگویند برویم پاسپورت بگیریم و به خارج برای تحصیلات عالیه برویم. اینجا که ما را در دانشگاه راه نمی‌دهند. هرچه مخالفت کردم فایده‌ای نداشت و به خاطر رضایت همسر و بچه‌ها چند سال است تقاضای گذرنامه کردیم. هر زمان می‌رویم به عناوین مختلف جواب منفی است. ولی تعریف کرد چند شب پیش در فکر فرو رفته بودیم. در سحرگاهان حضرت ولی محبوب امرالله به خوابم آمد و گفت مهندس امجد ناراحت نباش خیلی زود پاسپورت را از دست خود من خواهی گرفت. این چند روز فکر کرد چه خواهد شد. بیست روز بعد که با خانمش و مهندس ایمانی از کرمان به اصفهان می‌آمدند ناگهان ماشین از جاده پرت می‌شود و چند بار غلط میزند که متأسفانه دو مهندس خدوم و عزیز و دوست داشتنی به عالم ملکوت پرواز نمودند و در اصفهان آنها به خاک سپرده شدند و جلسه‌ای به نام آنها در طهران منعقد گردید که شاید در حدود 2 هزار نفر دوست و رفیق و آشنا و بیگانه در آن شرکت کردند. 90 درصد ملت ایران که بهائی هستند این استاد تعلیم و تربیت این خادم برازنده امرالله این عاشق حقیقی را می‌شناختند. در آریاشهر منزلی داشت که مأمن بی‌کسان بود و خانه دیگر در امیرآباد بود که خیلی عالی و شیک بود و همه را از دسترنج خود بدست آورده بود.
در جلسه تذکر ایشان خوابش را که تعریف کردیم، دیدیم خواهران و دوستان هم می‌دانند. آنها گفتند چنین شخصی عاشق وطن مألوف خود بوده است و نمی‌خواسته لحظه‌ای وطن را ترک کند. حق صلاح دانسته است جسم او و روح او در ایران باشد. این افراد استثنائی جاگیر کم دارند. آنها جزء منتخبین هستند. آنها از سرچشمه قنات نوشیدند و روح آنها شفیع راه ما بی‌مقداران است که قطره‌ای از عرفان آنها را نیاموختیم.
پدر ایشان زمانیکه از پاسبانی بیرون آمد و رفت گواهینامه پایه یک گرفت و راننده اتوبوس‌های شرکت واحد شد. آن زمان دو طبقه‌های انگلیسی قرمز رنگی بود که ایشان روزی 12 ساعت کار می‌کرد. زمانیکه بازنشست شد، مریض شد و البته از چهارراه عباسی به خیابان دامپزشکی و طوسی آمده بودند و مادر ایشان وجیهه خانم را از جاسب آواره کردند. پسر ارجمند و عروس محبوبش با آغوش باز او را پذیرفتند و بسیار به او رسیدند تا به عالم بالا صعود نمود و خود آقای عبدالله سکته کردند و چند سال این همسر مهرپرور و اولادها همگی از او نگهداری کردند و همه به ملاقات او می‌رفتند. همسرش و اولادها با خنده و بشاشت از مهمانان پذیرائی می‌کردند. رامین موسیقی‌دان بود و مثل پدر و مادر خادم بسیار به دوستان و یاران بدون دیناری پول آموزش داد. 

Pictureاقدس یزدانی و فرزندان
اقدس خانم واقعاً پاک و منزه بود و لیاقت چنین اسمی را داشت. آقای رامین بعد از صعود پدر با خانم مهیار روحانی، خانم باشخصیت و از خانواده‌های معروف و مؤمن وادقان ازدواج نمود و صاحب 2 اولاد شدند که در آمریکا مثل ایران به خدمات مشغولند.
میترا خانم همسر آقای فضل‌الله اسماعیلی دو اولاد به نام‌های سامان و سینا دارد که خیلی زوج خوشبختی هستند و در آمریکا ساکن‌اند. رامش خانم و منیر خانم و اکبر هم در آمریکا فعّالند. اما بعد از صعود آقای مهندس امجدی و رفتن بچه‌ها به خاطر مادر او را کمک کردند و به آمریکا بردند که بلکه از سوختن داغ پسر بکاهند که متأسفانه با اینهمه محبتی که به او کردند به مرض سرطان مبتلا شد. دو سه سالی معالجه و مداوا نمود ولی فایده‌ای نداشت. اقدس خانم گفت مرا به ایران ببرید تا در وطنم بمیرم. حداقل چهار نفر جاسبی و دوستان با علاقه و اشتیاق سر مزارم خواهند آمد. اقدس خانم با دختر عزیز و نازنینش رامش آمد و پریچهر که همسرش آقای سعید لقائی و دخترش منیکا خیلی مهربانند از او نهایت مراقبت و پذیرائی را کردند و این مرض او را ضعیف و نحیف نمود ولی این خانم محترمه مکرمه به قدری نجیب و مظلوم بود که دعا می‌کرد و برای همه دعا می‌خواند و می‌گفت هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. همه چیز در ید قدرت اوست.
اکثر فامیل و احباء و دوستان او را زیارت کردند. این خانم موقنه و محترم شکایتی نکرد و از درد ننالید. هرچه بود در داخل قلب خود بود و کسی را محزون و ناراحت نکرد. دختران مثل خودش می‌گفتند ما اگر اشکی بریزیم به خاطر مظلومیت مادرمان و به خاطر خوبی‌هایش بود. یک عمر مادرم به ما می‌گفت دروغ نگویید و صادق و مهربان باشید. حسود نباشید و ذکر حق کنید که همیشه حق بر کار و اعمال ما آگاه است. هرگز ندیدیم مادرمان به پدرمان یا به مادربزرگمان بد رفتاری کند. همیشه با مهربانی و خوش‌اخلاقی با همه حرف می‌زد. هرگز دلی را نشکست و زمین و خانه پدری و زمین شوهر و مادر شوهر و خانه و هر چیزی که داشت را مصادره کردند. مادرم می‌گفت فدای سرتان، مردم در راه حق شهید می‌شوند و جان می‌دهند، ملک و خانه چه ارزشی دارد. مال دنیا مال دنیاست.
اقدس خانم همیشه قانع و صبور و شاکر بود. منزل او منزل عبدالبهاء بود. در منزل بر روی یار و اغیار باز بود. باعث شد در اثر محبت آقا عبدالله یک عمر مردی مؤمن و خداشناس و وظیفه شناس و با تقوا باشد. اقدس خانم با اینکه پدر شوهرش زن گرفت و چند برادر ناتنی داشت باز این زن و اولادهایش به او و همسر و بچه‌هایش در جاسب سر می‌زدند و تماس می‌گرفتند و به آنها می‌گفت من شما را دوست دارم. یاد این خانم در دلها خواهد ماند.
ایشان پس از تحمل این درد و بلاها در
1395/10/5 در کمال مظلومیت به اعلی مقامات جنان پرواز نمود و هیکل عنصری اش در گلستان جاوید طهران با مراسم بسیار باشکوه و روحانی به خاک سپرده شد. از قدم مبارک ایشان مدتی بود باران نیامده بود و هوا بسیار آلوده بود. در آن روز تا شب باران مفصّلی آمد و همه در باران عاشقانه او را مشایعت کردند و جمعه هم جلسه تذکر خیلی آبرومندانه‌ای برایش گرفته شد. خوب فهمیده بود آمریکا امکان نداشت این تعداد خواهران و عاشقان برایش دعا و مناجات بخوانند. او فرزندان لایق و با ارزشی تربیت کرد. پس‌اندازی هم که داشت گفته است به مریضان و مستمندان اگر آشنائی باشد، انفاق کنید که اولادها همین کار را محترمانه انجام دادند. اقدس خانم چشم به مال دنیا نداشت و می‌دانست این دنیا دوام و بقائی ندارد.
کمی تفکر و تعمّق کنیم که بهائی مؤمن و خداشناس که می‌داند یاور و پشتیبان او فقط خدا است و همیشه او را صدا میزند. بسیار تحمل دارد و خداوند را پشتیبان خود می‌داند و همیشه راضی به رضای اوست. اقدس خانم برادری به نام حسینعلی داشت که خیلی باشخصیت و هیکل دار و با کلاس بود. زمانیکه هیچکس هیچ نداشت کل اتوبوسهای میدان شوش به شهر متعلق به او بود که چند نفر بچه جاسبی‌ها هم شاگرد اتوبوس بودند و کار می‌کردند. ایشان با خانمی مسلمان ازدواج می‌کند که تا آخر عمر خانمش با هیچ فامیل شوهر رفت و آمد نکرد و وقتی به خارج از ایران رفت با هیچکس ارتباط نداشت. ولی حسینعلی یزدانی همیشه قلبش زمانیکه در ایران بود یا در خارج بود، برای فامیل می‌تپید. خدا می‌داند این مرد مثل خواهرانش مظلوم و با حیا بود. یک عمر انسان پولدار باشد ولی نتواند با همسر و اولاد به فامیل‌ها سرکشی کند اما به تنهائی به دیدن فامیل می‌رفت. ابهتی داشت و بی‌نظیر بود. دلی به اندازه دریای بی‌کران داشت. خیلی گمنام به افراد بی‌بضاعت و یتیم و بیوه‌زن کمک می‌کرد. با سلطانعلی رفیعی که مدتی شاگرد شوفر و هم شوهر خواهرش بود بسیار صمیمی بود و محرم اسرارش بود. این مرد نازنین در آمریکا صعود نمود. 

----
برگرفته از خاطرات جناب م یزدانی



​شجره نامه آقای عبدالله امجدی و اقدس خانم یزدانی

Picture
​شجره نامه آقای عبدالله امجدی و اقدس خانم یزدانی
0 Comments



Leave a Reply.

    مدیر

    در این قسمت می پردازیم به ذکر سرگذشت بهاییان و شخصیت های  گذشته و حال جاسب که در جای جای ایران و جهان در گذشته و حال زیسته اند و به خدمت پرداخته اند

    آرشیو مطالب

    May 2021
    November 2019
    November 2018
    March 2018
    February 2018
    January 2018
    December 2017
    November 2017
    October 2017
    September 2017
    August 2017
    July 2017
    June 2017
    May 2017
    April 2017
    March 2017
    February 2017
    December 2016
    November 2016
    October 2016
    September 2016
    August 2016
    July 2016
    June 2016
    May 2016

    دسته بندی ها

    All
    آقایان
    بانوان
    بهاییان جاسب
    خاطرات سیارون
    خاطرات عباس محمودی
    خاطرات م یزدانی
    خانم پریچهر یزدانی
    دوستان نزدیک جاسبی ها
    سناءالله حکمت شعار
    شهدای جاسب
    عشرت نوروزی
    گفتگو

    RSS Feed

مقالات

* الواح نازله
* علت آزار و اذیت بهاییان
*
تاریخ نگاران جاسب
* دزدان اشیای عتیقه
* ​آقای سلیمی معلم مدرسه
* گالری تصاویر

شخصیت ها

*​ ملا غلامرضا جاسبی
* ملا جعفر جاسبی
* فرهنگ لغات جاسب

* شهدای جاسب
* شجره نامه ها
* شعرای جاسب

خاطرات

*​  ذبیح الله مهاجر
​
* سید رضا جمالی
* شمس الله رضوانی
* عشرت نوروزی
* عباس حق شناس
* علی محمد رفرف

سیارون​

* صفحه خانگی
* سیارون

* درباره ما
*
 جاسب بلاگ(مطالب مختلف)
* 
 اسناد و مدارک تاریخی

* ارسال فایل توسط کاربران

آخرین مطالب 

* بهاییان‌جاسب: عزیزه خانم یزدانی ، محمد علی روحانی
​* شجره نامه: شجره نامه سید عبدالله ناشری
​* کتاب بیان حقایق از سید عباس علوی

ادامه مطالب

* جزئیات شهادت شهدای فیلیپین،​ معاون التجار نراقی
​* اشعار شعرای جاسب:  واحه، « نگاه عبـدالبهـــاء»
​* بلاگ: خاتمیت، ایران و بهاییت، دور اسلام‌ ، دلائل بهائی از قران
* دكتر شاپور راسخ: حضرت بهاءالله پیام آور مهر و یگانگی
*  اوضاع کنونی جاسب اول، دوم، سوم، زندگی روزمره اهالی
​* بلاگ: چگونه می توان بهائی شد؟، عبدالبهاء و تولّد انسان