جناب سیّد انور ناشری در سال 1315 در کروگان جاسب در خانواده ای بسیار مؤمن چشم بجهان گشود. پدر بزرگوارشان وقتی ایشان ده ساله بود از جاسب با کل خانواده به حسین آباد کروسی که نقطه بکری بود، مهاجرت کردند. سیّد انور دوش بدوش پدر آنجا را آباد کردند، هزاران درخت انار و انجیر کاشتند، خانه و کاشانه ای درست کردند. ایشان بعد از دو سال خدمت سربازی با سرکار خانم مرحمت شیرازی، شیرزن نمونه ازدواج نمودند. ثمر این ازدواج 6 پسر و یک دختر که همگی در ظلّ امر و خادم نوع بشرند، می باشند. از صفات این نازنین جوانمردی، کرامت، شهامت و شجاعت و ایمان و گذشت و مهربانی و مهماندوستی را میتوان گفت.
چونکه گل رفت و گلستان درگذشت نشنوی دیگر ز بلبل سرگذشت
جناب سیّد انور ناشری در سال 1315 در کروگان جاسب در خانواده ای بسیار مؤمن چشم بجهان گشود. پدر بزرگوارشان وقتی ایشان ده ساله بود از جاسب با کل خانواده به حسین آباد کروسی که نقطه بکری بود، مهاجرت کردند. سیّد انور دوش بدوش پدر آنجا را آباد کردند، هزاران درخت انار و انجیر کاشتند، خانه و کاشانه ای درست کردند. ایشان بعد از دو سال خدمت سربازی با سرکار خانم مرحمت شیرازی، شیرزن نمونه ازدواج نمودند. ثمر این ازدواج 6 پسر و یک دختر که همگی در ظلّ امر و خادم نوع بشرند، می باشند. از صفات این نازنین جوانمردی، کرامت، شهامت و شجاعت و ایمان و گذشت و مهربانی و مهماندوستی را میتوان گفت.
0 Comments
|
مدیردر این قسمت می پردازیم به ذکر سرگذشت بهاییان و شخصیت های گذشته و حال جاسب که در جای جای ایران و جهان در گذشته و حال زیسته اند و به خدمت پرداخته اند آرشیو مطالب
October 2023
دسته بندی ها
All
|