خیلی مصائب و بلایا تحمّل نمود. خیلی حرفها شنید و مانند کوه استوار ماند تا اینکه در فردیس کرج به علّت بیماری چشم از عالم بست و به ملکوت ابهی صعود نمود. چون در آن زمان تضییقات شدید بود و گلستانی در کار نبود، تازه اجازه داده بودند که اجساد را (متصاعدین را) در منزل بشویند و نماز بخوانند و کفن کنند و با صندوق و ماشین شخصی او را ببرند و در زرنان خاک نمایند. ایشان را در حمّام منزلش شستیم و غسل دادیم و کفن کردیم و نماز میّت و مناجات در داخل حال منزلش خواندیم و او را با احترام به خاک سپردیم. روحش شاد، یادش گرامی.
او افتخار جاسبیها بود که خود حقیقت را پیدا نمود و امثال ذبیح الله توکلی مثل اسدالله صادقی، غلامرضا عبدی، لیلا محمدی، آغابیگم هاشمی، اکرم خیرآبادی و همسر اول ایرج فروغی که هر یک جای خود دارد.