لطفا جهت مشاهده تمام امکانات وبسایت، از مرورگرهای گوگل کروم، فایر فاکس یا اپرا استفاده نمایید...
وب سایت کروگان جاسب (سی یارون)
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • سی یارون
  • بلاگ
  • خاطرات
    • خاطرات شخصی سیاح >
      • خاطرات شخصی سیاح
      • خاطرات شخصی سیاح 2
    • لیست شرح حال ها
    • آقای علی محمد رفرف
    • جناب علی اکبر رزاقی >
      • شرح حال >
        • بانوان >
          • بی بی جان خانم
        • آقایان >
          • نسل اول >
            • قبول امر استاد علی حداد
            • آ سید ابوالقاسم فردوسی جاسبی
            • ارباب میرزا فضل الله
            • برادران شکوهی
            • ارباب محمد نوروزی
            • استاد علی اکبر
          • نسل دوم >
            • ماشاءالله وجدانی
            • فتح الله فردوسی جاسبی
            • آقا جمال غفاری
            • جناب ذبیح الله مهاجر
          • نسل های بعد >
            • فیض الله یزدانی جاسبی
            • جناب ذبیح الله ناصری
            • عنایت الله مهاجر
            • جناب امرالله رزاقی
            • جناب عبدالله مهاجر
      • دوستان جاسبی ها >
        • پهلوان حسن مینویی قمی
        • شکر الله شریفی
        • یدالله محمدی(سپهر ارفع)
      • داستان ها >
        • کباب برگ
        • رهایی از نیش مار
        • کتک خوردن آغلامرضا
        • حمل نخل عبدالرزاق
        • طلب عبدالرزاق رزاقی
        • غولِ کربلا سید رضا
      • جاسب >
        • قنات بابا شیخ
    • جناب ضیاءالله مهاجر
    • آقای ذبیح الله مهاجر
    • آقا سید رضا جمالی >
      • تاریخ جاسب
      • اهالی کروگان و محل اقامت آنها
      • حماقت و عقب ‌افتادگی
      • مردم ساده و زود باور
      • آب و آسیاب‌های کروگان جاسب
    • آقای شمس الله رضوانی
    • بلاگ خاطرات متفرقه
    • جناب داریوش یزدانی >
      • شهادت شهدای فیلیپین
    • شرح ایمان استاد علی اکبر رزاقی
    • خاطرات وسقونقان جاسب >
      • قریه وسقونقان جاسب
      • عشرت خانم نوروزی >
        • ارباب محمد نوروزی
      • جناب محمد نوروزی
    • جناب عباس محمودی >
      • جناب محمود محمودی
      • دکتر فتح الله محمودی
    • امرالله اسماعیلی
    • خانم‌آغا حسینی
    • جناب عباس حق شناس
  • گالری
    • بهاییان جاسب >
      • گالری تصاویر شماره یک
      • گالری تصاویر شماره دو
      • گالری تصاویر شماره سه
      • گالری تصاویر شماره چهار
      • گالری تصاویر شماره پنجم
      • نمایش اسلاید شو
      • خانواده جاسبی ها در سراسر عالم
    • طبیعت جاسب >
      • تصاویر جاسب
      • تصاویر کروگان
      • تصاویر واران
      • تصاویر دره ازنا
      • تصاویر مختلف
    • ویدئو گالری جاسب >
      • گالری فیلم ها و مستند ها
    • فیس بوک سیارون
    • اینستاگرام سیارون
    • یوتیوب سیارون
  • جاسب
    • تاریخ جاسب >
      • جاسب ​میراث ماندگار دلیگُن
      • معنی لغوی کلمه جاسب
      • ​تحقیقی در خصوص جاسب
      • خاطرات حاج سیاح
      • مجله آهنگ بدیع
      • جاسب در ظهورالحق
      • جاسب بهشت گمشده >
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی ۲
    • شهدای جاسب
    • اشعار شعرای جاسب
    • شخصیت های تاریخی >
      • بزرگان و نیک نامان جاسب >
        • ملا غلامرضا جاسبی
        • ملّا ابوالقاسم کاشانی
        • ملا مهدی جاسبی
        • ملا فاطمه همسر ملا جعفر
        • ملا جعفر جاسبی >
          • به روایت کواکب الدریه
          • به روایت محمّد علی رفرف
          • به روایت محمّدعلی ملک خسروی
      • نفوس بی آزار و محب
      • ظالمان و معاندین امرالله
      • اسامی اطباء جاسب
      • معلم‌ها و استادان جاسبی در سراسر عالم
    • بلاگ بهاییان جاسب
    • الواح نازله جاسب
    • مدارک تاریخی >
      • مدارک تاریخی و​ فرهنگی جاسب
      • نامه بنیاد مستضعفین شهرستان محلات
      • عریضه های مجلس
      • اجاره یکساله املاک رضا جمالی
    • وقایع تاریخی >
      • نایب حسین کاشی >
        • خاطرات میرزا حسن نوش آبادی
        • حمله نایب حسین کاشی
        • لشکر کشی نائب حسین کاشی به کروگان جاسب
        • عاقبت نایب حسین کاشی
        • نور علیشاه و نایب حسین
      • وقایع سال یک هزار و سیصد >
        • فتنه در جاسب و گرفتاری آغلامرضا
        • وقایع سال یک هزار و سیصد
      • ساختن حمام عمومی
      • اشغال کروگان جاسب توسط نیروهای روسی
      • سفر آیت الله منتظری به جاسب
      • سفر مبلغین امرالله به جاسب
    • قبرستان های جاسب >
      • گلستان جاوید بهاییان >
        • متصاعدین الی الله در کروگان
        • أرامگاه جاسبی ها در اقصی نقاط ایران >
          • گلستان جاوید زرنان
          • گلستان جاوید بابا سلمان
          • گلستان جاوید خاتون آباد
          • گلستان جاوید خیابان خاوران
          • آرامگاه ​​جاسبی ها در شهر های دیگر
        • آرامگاه ​​جاسبی ها در اقصی نقاط جهان
      • باغ رضوان مسلمین
    • گویش های جاسب
    • اوضاع کنونی جاسب >
      • جاسب امروز
      • جاسب امروز ۲
      • جاسب امروز ۳
    • زندگی روزمره در جاسب قدیم >
      • فصل اول
      • فصل دوم
      • فصل سوم
    • هنر های هفت گانه جاسبیان
  • مقالات
    • انتشارات سیارون جاسب
    • نامه‌ها >
      • وصیت نامه‌ها >
        • وصیت نامه آقا احمد محبوبی
        • وصیت نامه سید رضا جمالی
      • این بود ثمر خوبی و بدی
      • آیا بهاییان خودشان از جاسب رفتند؟
      • نامه ها و اشعار شمس الله رضوانی به سید رضا جم
    • آب‌ها، آسیاب‌ها، قنات‌ها و زمین‌های جاسب
    • ​تاریخ نگاران جاسب
    • علت آزار و اذیت بهاییان >
      • سخنی با هم ولایتی ها
    • دعوت بهاییان به مسجد توسط آیت‌الله منتظری
    • دبستان ابتدایی شمس >
      • دبستان‌شمس، ملا‌جعفر، مالک‌اشتر
      • آقای سلیمی مدیر مدرسه شمس
    • بهائیان و کلاس های درس اخلاق در جاسب
    • دزدان اشیای عتیقه جاسب
    • زنان و مردان شجاع و بیدار بهائیان کروگان
    • نقش بانوان در جاسب
    • مقالات امری
  • شجره نامه ها
    • شجره نامه >
      • شجره نامه‌ خاندان ها
      • شجره نامه‌ خانوادگی
    • به روایت شمس الله رضوانی >
      • شجره نامه جاسبی ها
  • نراق
    • تاریخ نراق
    • کیفیت واقعات فتنه نراق کاشان
    • میرزا فضل‌الله معاون‌التجار نراقی
    • جناب آقا میرزا مصطفی نراقی
    • دکتر سیروس نراقی
    • حاج میرزاکمال الدین نراقی >
      • حاجی میرزا کمال الدّین نراقی
      • مقاله سایت سلحشوران نراق
  • زنگ تفریح
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • سی یارون
  • بلاگ
  • خاطرات
    • خاطرات شخصی سیاح >
      • خاطرات شخصی سیاح
      • خاطرات شخصی سیاح 2
    • لیست شرح حال ها
    • آقای علی محمد رفرف
    • جناب علی اکبر رزاقی >
      • شرح حال >
        • بانوان >
          • بی بی جان خانم
        • آقایان >
          • نسل اول >
            • قبول امر استاد علی حداد
            • آ سید ابوالقاسم فردوسی جاسبی
            • ارباب میرزا فضل الله
            • برادران شکوهی
            • ارباب محمد نوروزی
            • استاد علی اکبر
          • نسل دوم >
            • ماشاءالله وجدانی
            • فتح الله فردوسی جاسبی
            • آقا جمال غفاری
            • جناب ذبیح الله مهاجر
          • نسل های بعد >
            • فیض الله یزدانی جاسبی
            • جناب ذبیح الله ناصری
            • عنایت الله مهاجر
            • جناب امرالله رزاقی
            • جناب عبدالله مهاجر
      • دوستان جاسبی ها >
        • پهلوان حسن مینویی قمی
        • شکر الله شریفی
        • یدالله محمدی(سپهر ارفع)
      • داستان ها >
        • کباب برگ
        • رهایی از نیش مار
        • کتک خوردن آغلامرضا
        • حمل نخل عبدالرزاق
        • طلب عبدالرزاق رزاقی
        • غولِ کربلا سید رضا
      • جاسب >
        • قنات بابا شیخ
    • جناب ضیاءالله مهاجر
    • آقای ذبیح الله مهاجر
    • آقا سید رضا جمالی >
      • تاریخ جاسب
      • اهالی کروگان و محل اقامت آنها
      • حماقت و عقب ‌افتادگی
      • مردم ساده و زود باور
      • آب و آسیاب‌های کروگان جاسب
    • آقای شمس الله رضوانی
    • بلاگ خاطرات متفرقه
    • جناب داریوش یزدانی >
      • شهادت شهدای فیلیپین
    • شرح ایمان استاد علی اکبر رزاقی
    • خاطرات وسقونقان جاسب >
      • قریه وسقونقان جاسب
      • عشرت خانم نوروزی >
        • ارباب محمد نوروزی
      • جناب محمد نوروزی
    • جناب عباس محمودی >
      • جناب محمود محمودی
      • دکتر فتح الله محمودی
    • امرالله اسماعیلی
    • خانم‌آغا حسینی
    • جناب عباس حق شناس
  • گالری
    • بهاییان جاسب >
      • گالری تصاویر شماره یک
      • گالری تصاویر شماره دو
      • گالری تصاویر شماره سه
      • گالری تصاویر شماره چهار
      • گالری تصاویر شماره پنجم
      • نمایش اسلاید شو
      • خانواده جاسبی ها در سراسر عالم
    • طبیعت جاسب >
      • تصاویر جاسب
      • تصاویر کروگان
      • تصاویر واران
      • تصاویر دره ازنا
      • تصاویر مختلف
    • ویدئو گالری جاسب >
      • گالری فیلم ها و مستند ها
    • فیس بوک سیارون
    • اینستاگرام سیارون
    • یوتیوب سیارون
  • جاسب
    • تاریخ جاسب >
      • جاسب ​میراث ماندگار دلیگُن
      • معنی لغوی کلمه جاسب
      • ​تحقیقی در خصوص جاسب
      • خاطرات حاج سیاح
      • مجله آهنگ بدیع
      • جاسب در ظهورالحق
      • جاسب بهشت گمشده >
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی ۲
    • شهدای جاسب
    • اشعار شعرای جاسب
    • شخصیت های تاریخی >
      • بزرگان و نیک نامان جاسب >
        • ملا غلامرضا جاسبی
        • ملّا ابوالقاسم کاشانی
        • ملا مهدی جاسبی
        • ملا فاطمه همسر ملا جعفر
        • ملا جعفر جاسبی >
          • به روایت کواکب الدریه
          • به روایت محمّد علی رفرف
          • به روایت محمّدعلی ملک خسروی
      • نفوس بی آزار و محب
      • ظالمان و معاندین امرالله
      • اسامی اطباء جاسب
      • معلم‌ها و استادان جاسبی در سراسر عالم
    • بلاگ بهاییان جاسب
    • الواح نازله جاسب
    • مدارک تاریخی >
      • مدارک تاریخی و​ فرهنگی جاسب
      • نامه بنیاد مستضعفین شهرستان محلات
      • عریضه های مجلس
      • اجاره یکساله املاک رضا جمالی
    • وقایع تاریخی >
      • نایب حسین کاشی >
        • خاطرات میرزا حسن نوش آبادی
        • حمله نایب حسین کاشی
        • لشکر کشی نائب حسین کاشی به کروگان جاسب
        • عاقبت نایب حسین کاشی
        • نور علیشاه و نایب حسین
      • وقایع سال یک هزار و سیصد >
        • فتنه در جاسب و گرفتاری آغلامرضا
        • وقایع سال یک هزار و سیصد
      • ساختن حمام عمومی
      • اشغال کروگان جاسب توسط نیروهای روسی
      • سفر آیت الله منتظری به جاسب
      • سفر مبلغین امرالله به جاسب
    • قبرستان های جاسب >
      • گلستان جاوید بهاییان >
        • متصاعدین الی الله در کروگان
        • أرامگاه جاسبی ها در اقصی نقاط ایران >
          • گلستان جاوید زرنان
          • گلستان جاوید بابا سلمان
          • گلستان جاوید خاتون آباد
          • گلستان جاوید خیابان خاوران
          • آرامگاه ​​جاسبی ها در شهر های دیگر
        • آرامگاه ​​جاسبی ها در اقصی نقاط جهان
      • باغ رضوان مسلمین
    • گویش های جاسب
    • اوضاع کنونی جاسب >
      • جاسب امروز
      • جاسب امروز ۲
      • جاسب امروز ۳
    • زندگی روزمره در جاسب قدیم >
      • فصل اول
      • فصل دوم
      • فصل سوم
    • هنر های هفت گانه جاسبیان
  • مقالات
    • انتشارات سیارون جاسب
    • نامه‌ها >
      • وصیت نامه‌ها >
        • وصیت نامه آقا احمد محبوبی
        • وصیت نامه سید رضا جمالی
      • این بود ثمر خوبی و بدی
      • آیا بهاییان خودشان از جاسب رفتند؟
      • نامه ها و اشعار شمس الله رضوانی به سید رضا جم
    • آب‌ها، آسیاب‌ها، قنات‌ها و زمین‌های جاسب
    • ​تاریخ نگاران جاسب
    • علت آزار و اذیت بهاییان >
      • سخنی با هم ولایتی ها
    • دعوت بهاییان به مسجد توسط آیت‌الله منتظری
    • دبستان ابتدایی شمس >
      • دبستان‌شمس، ملا‌جعفر، مالک‌اشتر
      • آقای سلیمی مدیر مدرسه شمس
    • بهائیان و کلاس های درس اخلاق در جاسب
    • دزدان اشیای عتیقه جاسب
    • زنان و مردان شجاع و بیدار بهائیان کروگان
    • نقش بانوان در جاسب
    • مقالات امری
  • شجره نامه ها
    • شجره نامه >
      • شجره نامه‌ خاندان ها
      • شجره نامه‌ خانوادگی
    • به روایت شمس الله رضوانی >
      • شجره نامه جاسبی ها
  • نراق
    • تاریخ نراق
    • کیفیت واقعات فتنه نراق کاشان
    • میرزا فضل‌الله معاون‌التجار نراقی
    • جناب آقا میرزا مصطفی نراقی
    • دکتر سیروس نراقی
    • حاج میرزاکمال الدین نراقی >
      • حاجی میرزا کمال الدّین نراقی
      • مقاله سایت سلحشوران نراق
  • زنگ تفریح

بلاگ بهائیان جاسب

* آقای قدرت الله فروغی و سیما خانم عبدی 

10/3/2017

0 Comments

 
Pictureآقای قدرت الله فروغی
آقای قدرت الله فروغی، فرزند علی اکبر و سکینه خانم که از بچگی تا جوانی در جاسب به شغل کشاورزی در دشت و مزرعه مشغول کار بوده است و از هوش سرشاری برخوردار بود. آثار و الواح و مناجات‌ها را در محضر پدر و مادر حفظ می‌نمود و با صدای خوش دلنواز می‌خواند. او با خانم سیما عبدی، خواهر مرتضی عبدی، عمه غلامرضا عبدی ازدواج می‌کند و به خاطر درآمد کمی که در جاسب داشت به خانی‌آباد خدمت آقای نصرالله امینی میرود. وقتی آقای عبدالله مهاجر قاسم آباد را می‌خرد، او هم با خانواده با آقای جمال غفاری و دیگران به آنجا می‌روند و مشغول باغداری می‌شوند. ایشان باغ بزرگی را زیر نظر آقای مهاجر دیوارکشی و درخت کاری می‌نمایند. این باغ بسیار بزرگ و سرسبز و دارای انواع درخت میوه بود و اطراف این باغ را درختهای کاج محصور کرده بود.

Pictureسیما عبدی فروغی
آقای فروغی مردی بسیار زحمتکش و نورانی و مورد اعتماد تمامی اهالی بود. خانه‌های آنجا به حالت قلعه‌ای بود که چندین خانواده در آن زندگی می‌کردند. آقای مهاجر خانه‌ای دو طبقه در حدود 300 متر را به ایشان و چند انباری جهت نگهداری گوسفندان و گاو و مرغ و خروس به او داده بود. ایشان با خانمش که خیلی مهربان بود و مثل همه زنهای جاسب ساده و بی‌ریا بود. زندگی آرامی دور از هر سر و صدایی داشتند. با اینکه اختلاف مذهبی ظاهراً بین خانم او و برادر بود و خانمش ایمان آورده بود اما هرگز از گل بالاتر به یکدیگر نمی‌گفتند. همیشه مورد احترام همدیگر بودند و از وجود یکدیگر لذّت می‌بردند. آقای فروغی از همان اوایل که در قاسم آباد ساکن می‌شود به عضویت محفل مقدس روحانی در می‌آید. مالکان آنجا زرتشتی و بهائی بودند و همیشه مثل برادر باهم رفتار می‌کردند.
آقای فروغی مردی خدّوم و ساکت و صامت بود. اهل نماز و روزه و خداپرست و در خدمت به خلق با خوشروئی و مهربانی رفتار می‌نمود. در باغ او سیزده بدرها اکثر جاسبی‌های مقیم طهران و احباء و دوستان به هر آئین و مذهبی جمع می‌شدند و با شادی این روز را می‌گذراندند. چهره نورانی و بشّاش او را هرگز کسی از یاد نمی‌برد. منزل او هم تا اواخر حیات مثل جاسب دارای سقفی چوبی بود و دارای اجاق با چوب و هیزم که هم غذا می‌پختند و هم آتش آن را در زمستان زیر کرسی در منقل می‌گذاشتند. هر وقت از پائیز تا شب عید منزل ایشان کسی می‌رفت، زیر کرسی که بسیار خوب بود، می‌نشست. رختخواب‌ها چهار سمت دیوار مثل پشتی بود. کرسی گرم با سماور ذغالی آماده بود و سیما خانم با استکان‌های کمر باریک چائی با آب نبات یا قند برایمان می‌آورد و تعارف می‌نمود تا بخوریم و می‌گفت نوش جانتان. دوباره چایی می‌ریخت و می‌گفتیم بس است، میگفت فاش هم که می‌دهید دو سه دفعه پشت سرهم بدهید، البته این از شوخی‌های جاسب است. فروغی می‌گفت در زمان قدیم که بعضی‌ها فحش می‌دادند، میگفتند پدرت توی سماور جاسبی‌ها بیفتد چون جاسبی‌ها همیشه سماورشان آماده بود و قوری روی آن قرار داشت. مادر عبدالله خان مهاجر هم وقتی به قاسم آباد می‌رفتند، هم به منزل آقای مرتضی عبدی و هم منزل آقای فروغی و هم منزل آقای ذبیح الله ناصری می‌رفتند. خدا همه این عزیزان را بیامرزد.
آقای فروغی جمعه‌ها جهت جلسات دعا و مناجات و جلسات روحانی به اطراف جاده ساوه پای پیاده میرفت و اواخر مثل اینکه دوچرخه‌ای داشت که استفاده می‌کرد. این زوج مهربان و ساده دل و سینه چاک دارای سه اولاد به نام‌های علیرضا، علی محمد و اعظم بودند.
اعظم دخترشان همسر آقای وجی‌الله ابوالحسنی گردید و در جعفر آباد ساکن بود. او هم مثل والدین ساده و بی‌ریا و مظلوم ولی مهمان نواز و اهل زندگی بود. شش اولاد به نام‌های مهرداد، هومن، بهمن، محبوبه، مرجان و میترا خدا به او عنایت فرمود که همگی مؤمن و مخلص و مثل والدین با تربیت بودند.
او بعد از جعفر آباد و پاکسازی شوهرش از محل کار به جاده ساوه نقطه‌ای دور مهاجرت کردند و بعد به استرالیا عزیمت نمودند. فقط یکی از اولادهای او در طهران مشغول به کار و ساکن است و ارث از پدربزرگ و مادربزرگ برده‌اند. از نظر ایمان و مظلومیت و مهجوبی و صفا و وفا خدا همه را حفظ نماید.
علی محمد فروغی پسر دومی آقای فروغی چندین سال در کشاورزی و شغلهای مختلفی در قاسم آباد مشغول بود تا اینکه در جوانی در سن 24 سالگی به خانی آباد و یاخچی آباد آمد و خدمات خیلی ارزنده‌ای انجام داد. مثلاً سیم کشی بلد بود و با کمک خانی آبادی‌ها، آقای عباس دارائی مغازه‌ای به او داد تا به جوانان کارهای سیم کشی و لوله کشی یاد بدهد و با قیمت کمی مغازه را به او داد.
آقای علی فروغی به چندین جوان بهائی و مسلمان سیم کشی و لوله کشی را یاد داد و همه کاسب شدند و این بزرگترین خدمت او به حساب می‌آمد. آقای علی فروغی با خانم رضوان کارگریان که مادرش ملیحه خانم دختر حسین قربانعلی از طایفه قربانی‌های کروگان جاسب می‌باشد، ازدواج نمود و دارای سه اولاد به نام‌های ناهید و نادیا و پرویز شد.
ناهید خانم همسر آقای پیام یزدانی، فرزند عباسعلی یزدانی و مهوش خانم گردید که ناهید مظلوم و ساکت با پیام برومند و فعال دارای زندگی خیلی عالی گردیدند و آرین و آیدا هم ثمره این ازدواج هستند. آنها هم به استرالیا مهاجرت کردند ولی خانه و زندگیشان در طهران پا برجاست و افتخار فامیل می‌باشند.
نادیا همسر آقای ایرج امام وردی گردید. او و برادرش در استرالیا ساکن هستند و آقای علی محمد فروغی و همسرش با فرزندان به آنها پیوستند و در استرالیا جاسب جدیدی با همشهری‌ها تشکیل داده‌اند.
علیرضا فروغی پسر ارشد و بزرگ قدرت‌الله فروغی یک عمر زحمت‌های فراوانی در قاسم آباد و طهران کشید و در شرکت‌های مختلف مشغول بود. دمی نیاسود و همیشه کار و کار و کار. به بچه‌های جاسبی بنازم وقتی به دنیا می‌آیند قابله در گوش آنها میگوید به دنیا آمدی و قدمت روی چشم. حالا که به این دنیای قشنگ و زیبا و پر از نعمت آمدی تا جان در بدن داری باید کار کنی و بالاخص به والدین خدمت نمایی که این وظیفه بسیار بزرگ و شرعی می‌باشد. علیرضا با دختر عمویش دختر آقای رحمت‌الله فروغی، طاهره خانم که آن زمان دختر رعنائی بود، به پیشنهاد مادربزرگش سکینه خانم ازدواج نمود و در اطاق بزرگ آقای جمالی که محل جلسات بود و در آن اطاق برعکس اطاق‌های دیگر آن زمان که هیچکس قالی و قالیچه نداشت، مفروش و بسیار دلنشین بود، عقد آنها برقرار شد. وقتی اعلام نمودند که دختر از دهات است و یک واحد نقره باید مهر این دختر را آقا داماد به عروس خانم بدهد، مادرش زینت خانم روحانی که اهل یزدل کاشان بود، با لحجه کاشی گفت ننه جون مهر را کی داده و کی گرفته است. آقای جمالی و آقای رضوانی گفتند این دستور دین است و باید اجرا شود. فکر می‌کنم مهر او 7 تومان آن روز بود که دادند. همه در مراسم عقد مهریه را به صندوق خیریه می‌اندازند که خرج جامعه و ملحوفین گردد و چقدر این کار زیباست و رسم در تمام نقاط ایران تا حدودی بر این منوال است.
به یاد داریم وقتی زینت خانم که تا آخر عمر هم مسلمان بود و هیچ کاری به هیچکس نداشت گفت منظورم این بود که مهر که چیزی نیست. هرکس ازدواج می‌کند باید با لباس سفید به منزل شوهر برود و تا آخر عمر سازگار باشد و همه به او احسنت گفتند. زینت خانم اهل تجمّلات نبود ولی سینه چاک و با گذشت بود. هرچه داشت میخواست به همراه دیگران بخورد. طاهره خانم هم مثل مادر دست و دل باز و با گذشت بود. علیرضا و طاهره دارای سه دختر به نام فریبا، فرحناز و مریم هستند.
فریبا هم خانمی کدبانو و با سلیقه بود و با آقای داوود خرسندنیا ازدواج نمود که ثمره ازدواجشان یک دختر به نام بنفشه و یک پسر به نام فرشاد می‌باشد و زن و شوهر خیلی خوبی هستند و اولاد خوبی تربیت کرده‌اند و در جاسب هم مقداری زمین از آقای احمد قربانی از خانه روحانی‌ها خریده‌اند و خانه خیلی قشنگی ساخته‌اند که هرکس به جاسب برود این زن و مرد با آغوش باز آنها را پذیرا هستند.
دومین دختر فرحناز همسر آقای نصرت الله زمانی، فرزند عزت الله زمانی و روحی اعلائی شد که در حسن آباد باقراف ساکن هستند و به شغل گاوداری با پسرهایش مشغولند. پسرهایش به نام‌های آرمین و ایمان فعال و زرنگ هستند و در خدمت به والدین و پدربزرگ‌ها کوشا هستند و یادگاری‌های فروغی و آقای زمانی هستند.
علیرضا و طاهره خانم خانه‌ای که متعلق به پدرانشان بوده است را خواهر و برادرها هر کدام یک اطاق و آشپزخانه و حمام ساخته‌اند. پروین خانم طبقه بالا، داریوش خدابیامرز طبقه بالا و ایرج فروغی و اقدس خانم طبقه پایین و طاهره خانم و علیرضا هم طبقه پائین اطاقی خیلی لوکس و تمیز و مجهّز دارند که هرکس از هر دیاری چه از خارج و چه از ایران به جاسب و به ملاقات پروین خانم و طاهره خانم می‌روند، طاهره خانم که جوان‌تر است و مهمان نوازی را از مادرش یاد گرفته همه را با آغوش باز می‌پذیرد. خانه فریبا خانم و آقا داوود دامادش همجوار اطاق آنهاست که اگر تعداد مهمان‌ها زیاد باشد آنها هم با آغوشی باز پذیرا هستند. اقدس خانم و نصرالله مهاجر را خدا رحمت کند و روانشاد داریوش عزیز  را که از این عالم رفتند و اکنون اولادهای آنها در آنجا مستقر هستند. طاهره و پروین فروغی و دکتر ایرج را همه می‌شناسند و در تابستان همه به ملاقات آنها می‌رفتند و دکتر ایرج هم در آن خانه مرد و زن و پیر و جوان را معاینه می‌نمود و به آنها دارو می‌داد. پزشکی ایرج حرف نداشت و خدا همه زنده‌ها را حفظ نماید و رفتگان را بیامرزد.
ناگفته نماند خانه مسکونی او را در قاسم آباد پسرهایش بازسازی کردند. اوّل چندین سال با پدر و مادر زندگی کردند و وقتی که آنها صعود نمودند بازهم پسرها درب خانه را باز نگه داشته بودند. اما خانه خیلی قدیمی و خشتی بود و شاید خراب میشد، بنابراین اولادها آن را فروختند و بین هم تقسیم نمودند.
آقای فروغی یک عمر لحجه جاسبی بانمک خود را فراموش نکرده بود. همیشه داستانهای خیلی شیرین از قدیم تعریف می‌نمود، با لبخند ملیح که قلب هر انسانی شاد میشد. دوست صمیمی و یاور آقا جمال غفاری و اولادهایش و دوست آقای حبیب‌الله مهاجر و ذبیح‌الله ناصری بود. همیشه خُرجین دوچرخه‌اش پر از گوجه و بادمجان و بامیّه و خیار بود که به کسانیکه نداشتند میداد و میگفت این هوتول مبین من است. یک روز به او گفتیم اگر دوچرخه را بدزدند چه خواهی کرد؟ میگفت پاهایم را که ندزدیده‌اند، مثل قدیم با پاها راه میروم و کارهایم را انجام میدهم. خوشا صافی قلب، خوشا غیرت این مردان و زنان قدیم، خوشا ایمان خالص آنها. آنها مانند آب ذلال و روان بودند که هرگز آن چشمه خشک نخواهد شد چون قلبشان چشمه نوری است که به دریای الهی وصل است.
ای فروغی‌های ساکن در اهل عالم، در هر کجا که هستید بر این بزرگان خود فکر نمایید که چه ثروت عظیمی به صورت رایگان به شما داده‌اند. با قدری تعمّق و تفحّص میتوان چهره هر یک از عزیزان مخلص و مؤمن و زحمتکش را به یاد آورد و به نامشان خیرات و مبرّات و کارهای خیر که به نفع عموم باشد، انجام دهیم.
آقای رحمت فروغی، غیب‌الله فروغی، عبدالله فروغی و فاطمه نساء خواهرشان روزی مثل شما جوان بودند و اکنون در زیر خروارها خاک جسم عنصری آنها خفته است ولی روح آنها در عالم بالا در عالم ملکوت ناظر به اعمال و رفتار و افعال ما است. امید است نام و یاد آنها را تا ابد زنده و جاوید نگهداریم. می‌گویند دو صد من استخوان خواهد که صد من بار بردارد. شاعر گفته است من از بالانشینی‌های خار لب دیوار دانستم که ناکس کس نمی‌گردد به این بالا نشین‌ها.
در قدیم دیوار خشت و گلی بود و سر دیوارها گون یا بوته خاردار می‌گذاشتند که کسی داخل باغ‌ها نشود. منظور این است که آنها همه خاضع و خاشع و ساده بودند. فقط خدمات و محبّت‌ است که می‌ماند. امیدواریم همه از امتحان الهی روسفید بیرون آئیم.

سیما خانم عبدی ​

Pictureسیما خانم فروغی
 علیرضا پسر بزرگش می‌گفت مادرم شرح بهائی شدنش را تعریف می‌کرد و گفته است وقتی همسر آقای فروغی شدم و پدرت جلسات و ضیافت می‌رفت و ضیافت می‌گرفت وقتی صدای دعا و مناجات‌ها را می‌شنیدم و تاریخ را می‌خواندند، خیلی خوشم آمد و فهمیدم تا حدودی که بهائی دین خوبی است ولی چون مسلمان زاده بودم به خود می‌گفتم چطور خواهر شد. به آقای احمد محبوبی و محمدعلی روحانی گفتم من از این دین خوشم می‌آید. در جواب گفتند تحقیق کن و هر موقع در قلبت دیدی صحیح است می‌توانی بهائی باشی. به نزد پدرم آقای علی اکبر عبدی رفتم و گفتم پدر من وسوسه شدم اگر بخواهم مثل همسرم بهائی باشم اشکالی ندارد. گفت دخترم بچه که نیستی و نگاه به قلبت کن. قدرت الله فروغی همسرم مرد با ایمان و درستکار و زحمت‌کش است. او هرگز به من نمی‌گوید بهایی شو و او نماز خودش را می‌خواند و من هم نماز خودم را می‌خوانم. برگشتم و چند روز بعد خواب دیدم در یک باغ خیلی بزرگ که جلسه‌ای بود و همه احباء به داخل می‌رفتند و شوهر بنده هم به داخل رفت و من دنبال او رفتم. در ورودی در نگهبانی بود که فقط بهائی‌ها را راه میداد. گفتم مسلمان‌ها را راه نمی‌دهید گفت این جلسه مخصوص بهائی‌ها است و جلو بنده را گرفت. گفت خانم شما نمی‌توانید داخل شوید.
در باغ باز شد و یک مرد نورانی را دیدم که از داخل باغ نگهبان را صدا زد و گفت اجازه بده این خانم وارد شود. او از ما است و جلو او را نگیر ایشان غریبه نیست. در خواب خوشحال شدم که وارد شدم. اشاره کرد که ردیف جلو بنشینم. این نازنین نطق می‌فرمود و به احباء راه و رسم زندگی و محبّت را می‌آموخت. به حدّی مورد لطف و مرحمت ایشان قرار گرفتم که بسیار هیجان‌زده بودم. وقتی بیدار شدم به خود آمدم و خدمت آقای روحانی رفتم و به او مشخصات این نازنین را گفتم و فرمود حضرت عبدالبهاء بوده است. خبر خوشحالی را برای پدرم و برادرم و همسرم بردم و از آن روز نماز و دعا و مناجات یاد گرفتم و در تمام جلسات شرکت نمودم و سعی کردم بهائی خوبی باشم که آبروی جامعه بهائی هم حفظ شود. از آن روز چنان نوری در قلبم روشن گردید که نمی‌توانستم آن را با دنیا عوض کنم. همسرم هرچه می‌دانست به من آموخت و امیدوارم توانسته باشم رضای جمال مبارک را کسب کرده باشم. مرتب بچه‌ها را به درس اخلاق فرستادم و به بچه‌ها می‌گفتم این دین را سرسری رد نکنید. این دین دین محبّت است و دین صفا و وفا است. خوشحالم که اولادهایم این دین نوین جهانی را از ما به ارث برده‌اند. 


-----
*   دوستان عزیز و همراهان همیشگی وبسایت سیارون جاسب در نگارش شرح حال های جاسبی ها و نیاکان عزیزمان سعی شده تا از خاطرات و جنبه های مختلف زندگی این عزیزان نکته ها برداشته و نوشته شود از این رو شما عزیزان نیز اگر مطالب، خاطرات و یا تصاویری در اختیار دارید که میتواند ما را در تکمیل این شرح حال ها کمک نماید عنایت نموده و برای ما ارسال دارید.
​                                                                                                                                                                  با تشکر

0 Comments



Leave a Reply.

    مدیر

    در این قسمت می پردازیم به ذکر سرگذشت بهاییان و شخصیت های  گذشته و حال جاسب که در جای جای ایران و جهان در گذشته و حال زیسته اند و به خدمت پرداخته اند

    آرشیو مطالب

    May 2021
    November 2019
    November 2018
    March 2018
    February 2018
    January 2018
    December 2017
    November 2017
    October 2017
    September 2017
    August 2017
    July 2017
    June 2017
    May 2017
    April 2017
    March 2017
    February 2017
    December 2016
    November 2016
    October 2016
    September 2016
    August 2016
    July 2016
    June 2016
    May 2016

    دسته بندی ها

    All
    آقایان
    بانوان
    بهاییان جاسب
    خاطرات سیارون
    خاطرات عباس محمودی
    خاطرات م یزدانی
    خانم پریچهر یزدانی
    دوستان نزدیک جاسبی ها
    سناءالله حکمت شعار
    شهدای جاسب
    عشرت نوروزی
    گفتگو

    RSS Feed

مقالات

* الواح نازله
* علت آزار و اذیت بهاییان
*
تاریخ نگاران جاسب
* دزدان اشیای عتیقه
* ​آقای سلیمی معلم مدرسه
* گالری تصاویر

شخصیت ها

*​ ملا غلامرضا جاسبی
* ملا جعفر جاسبی
* فرهنگ لغات جاسب

* شهدای جاسب
* شجره نامه ها
* شعرای جاسب

خاطرات

*​  ذبیح الله مهاجر
​
* سید رضا جمالی
* شمس الله رضوانی
* عشرت نوروزی
* عباس حق شناس
* علی محمد رفرف

سیارون​

* صفحه خانگی
* سیارون

* درباره ما
*
 جاسب بلاگ(مطالب مختلف)
* 
 اسناد و مدارک تاریخی

* ارسال فایل توسط کاربران

آخرین مطالب 

* بهاییان‌جاسب: عزیزه خانم یزدانی ، محمد علی روحانی
​* شجره نامه: شجره نامه سید عبدالله ناشری
​* کتاب بیان حقایق از سید عباس علوی

ادامه مطالب

* جزئیات شهادت شهدای فیلیپین،​ معاون التجار نراقی
​* اشعار شعرای جاسب:  واحه، « نگاه عبـدالبهـــاء»
​* بلاگ: خاتمیت، ایران و بهاییت، دور اسلام‌ ، دلائل بهائی از قران
* دكتر شاپور راسخ: حضرت بهاءالله پیام آور مهر و یگانگی
*  اوضاع کنونی جاسب اول، دوم، سوم، زندگی روزمره اهالی
​* بلاگ: چگونه می توان بهائی شد؟، عبدالبهاء و تولّد انسان