لطفا جهت مشاهده تمام امکانات وبسایت، از مرورگرهای گوگل کروم، فایر فاکس یا اپرا استفاده نمایید...
وب سایت کروگان جاسب (سی یارون)
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • سی یارون
  • بلاگ
  • خاطرات
    • خاطرات اهالی جاسب
    • خاطرات ابوالفضل جمالی
    • خاطرات محمد علی برنا
    • خاطرات شخصی سیاح >
      • خاطرات شخصی سیاح
      • خاطرات شخصی سیاح 2
    • لیست شرح حال ها
    • آقای علی محمد رفرف
    • جناب علی اکبر رزاقی >
      • شرح حال >
        • بانوان >
          • بی بی جان خانم
        • آقایان >
          • نسل اول >
            • قبول امر استاد علی حداد
            • آ سید ابوالقاسم فردوسی جاسبی
            • ارباب میرزا فضل الله
            • برادران شکوهی
            • ارباب محمد نوروزی
            • استاد علی اکبر
          • نسل دوم >
            • ماشاءالله وجدانی
            • فتح الله فردوسی جاسبی
            • آقا جمال غفاری
            • جناب ذبیح الله مهاجر
          • نسل های بعد >
            • فیض الله یزدانی جاسبی
            • جناب ذبیح الله ناصری
            • عنایت الله مهاجر
            • جناب امرالله رزاقی
            • جناب عبدالله مهاجر
      • دوستان جاسبی ها >
        • پهلوان حسن مینویی قمی
        • شکر الله شریفی
        • یدالله محمدی(سپهر ارفع)
      • داستان ها >
        • کباب برگ
        • رهایی از نیش مار
        • کتک خوردن آغلامرضا
        • حمل نخل عبدالرزاق
        • طلب عبدالرزاق رزاقی
        • غولِ کربلا سید رضا
      • جاسب >
        • قنات بابا شیخ
    • جناب ضیاءالله مهاجر
    • آقای ذبیح الله مهاجر
    • آقا سید رضا جمالی >
      • تاریخ جاسب
      • اهالی کروگان و محل اقامت آنها
      • حماقت و عقب ‌افتادگی
      • مردم ساده و زود باور
      • آب و آسیاب‌های کروگان جاسب
    • آقای شمس الله رضوانی
    • بلاگ خاطرات متفرقه
    • جناب داریوش یزدانی >
      • شهادت شهدای فیلیپین
    • شرح ایمان استاد علی اکبر رزاقی
    • خاطرات وسقونقان جاسب >
      • قریه وسقونقان جاسب
      • عشرت خانم نوروزی >
        • ارباب محمد نوروزی
      • جناب محمد نوروزی
    • جناب عباس محمودی >
      • جناب محمود محمودی
      • دکتر فتح الله محمودی
    • امرالله اسماعیلی
    • خانم‌آغا حسینی
    • جناب عباس حق شناس
  • گالری
    • بهاییان جاسب >
      • گالری تصاویر شماره یک
      • گالری تصاویر شماره دو
      • گالری تصاویر شماره سه
      • گالری تصاویر شماره چهار
      • گالری تصاویر شماره پنجم
      • نمایش اسلاید شو
      • خانواده جاسبی ها در سراسر عالم
    • طبیعت جاسب >
      • تصاویر جاسب
      • تصاویر کروگان
      • تصاویر واران
      • تصاویر دره ازنا
      • تصاویر مختلف
    • ویدئو گالری جاسب >
      • گالری فیلم ها و مستند ها
    • فیس بوک سیارون
    • اینستاگرام سیارون
    • یوتیوب سیارون
  • جاسب
    • تاریخ جاسب >
      • جاسب ​میراث ماندگار دلیگُن
      • معنی لغوی کلمه جاسب
      • ​تحقیقی در خصوص جاسب
      • خاطرات حاج سیاح
      • مجله آهنگ بدیع
      • جاسب در ظهورالحق
      • جاسب بهشت گمشده >
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی ۲
    • شهدای جاسب
    • اشعار شعرای جاسب
    • شخصیت های تاریخی >
      • بزرگان و نیک نامان جاسب >
        • ملا غلامرضا جاسبی
        • ملّا ابوالقاسم کاشانی
        • ملا مهدی جاسبی
        • ملا فاطمه همسر ملا جعفر
        • ملا جعفر جاسبی >
          • به روایت کواکب الدریه
          • به روایت محمّد علی رفرف
          • به روایت محمّدعلی ملک خسروی
      • نفوس بی آزار و محب
      • ظالمان و معاندین امرالله
      • اسامی اطباء جاسب
      • معلم‌ها و استادان جاسبی در سراسر عالم
    • بلاگ بهاییان جاسب
    • الواح نازله جاسب
    • مدارک تاریخی >
      • مدارک تاریخی و​ فرهنگی جاسب
      • نامه بنیاد مستضعفین شهرستان محلات
      • عریضه های مجلس
      • اجاره یکساله املاک رضا جمالی
    • وقایع تاریخی >
      • نایب حسین کاشی >
        • خاطرات میرزا حسن نوش آبادی
        • حمله نایب حسین کاشی
        • لشکر کشی نائب حسین کاشی به کروگان جاسب
        • عاقبت نایب حسین کاشی
        • نور علیشاه و نایب حسین
      • وقایع سال یک هزار و سیصد >
        • فتنه در جاسب و گرفتاری آغلامرضا
        • وقایع سال یک هزار و سیصد
      • ساختن حمام عمومی
      • اشغال کروگان جاسب توسط نیروهای روسی
      • سفر آیت الله منتظری به جاسب
      • سفر مبلغین امرالله به جاسب
    • قبرستان های جاسب >
      • گلستان جاوید بهاییان >
        • متصاعدین الی الله در کروگان
        • أرامگاه جاسبی ها در اقصی نقاط ایران >
          • گلستان جاوید زرنان
          • گلستان جاوید بابا سلمان
          • گلستان جاوید خاتون آباد
          • گلستان جاوید خیابان خاوران
          • آرامگاه ​​جاسبی ها در شهر های دیگر
        • آرامگاه ​​جاسبی ها در اقصی نقاط جهان
      • باغ رضوان مسلمین
    • مساجد و اماکن مذهبی
    • گویش های جاسب
    • اوضاع کنونی جاسب >
      • جاسب امروز
      • جاسب امروز ۲
      • جاسب امروز ۳
    • زندگی روزمره در جاسب قدیم >
      • فصل اول
      • فصل دوم
      • فصل سوم
    • هنر های هفت گانه جاسبیان
  • مقالات
    • انتشارات سیارون جاسب
    • نامه‌ها >
      • وصیت نامه‌ها >
        • وصیت نامه آقا احمد محبوبی
        • وصیت نامه سید رضا جمالی
      • این بود ثمر خوبی و بدی
      • آیا بهاییان خودشان از جاسب رفتند؟
      • نامه ها و اشعار شمس الله رضوانی به سید رضا جم
    • آب‌ها، آسیاب‌ها، قنات‌ها و زمین‌های جاسب
    • ​تاریخ نگاران جاسب
    • علت آزار و اذیت بهاییان >
      • سخنی با هم ولایتی ها
    • دعوت بهاییان به مسجد توسط آیت‌الله منتظری
    • دبستان ابتدایی شمس >
      • دبستان‌شمس، ملا‌جعفر، مالک‌اشتر
      • آقای سلیمی مدیر مدرسه شمس
    • بهائیان و کلاس های درس اخلاق در جاسب
    • دزدان اشیای عتیقه جاسب
    • زنان و مردان شجاع و بیدار بهائیان کروگان
    • نقش بانوان در جاسب
    • مقالات امری
  • شجره نامه ها
    • شجره نامه >
      • شجره نامه‌ خاندان ها
      • شجره نامه‌ خانوادگی
    • به روایت شمس الله رضوانی >
      • شجره نامه جاسبی ها
  • نراق
    • تاریخ نراق
    • کیفیت واقعات فتنه نراق کاشان
    • میرزا فضل‌الله معاون‌التجار نراقی
    • جناب آقا میرزا مصطفی نراقی
    • دکتر سیروس نراقی
    • حاج میرزاکمال الدین نراقی >
      • حاجی میرزا کمال الدّین نراقی
      • مقاله سایت سلحشوران نراق
  • زنگ تفریح
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • سی یارون
  • بلاگ
  • خاطرات
    • خاطرات اهالی جاسب
    • خاطرات ابوالفضل جمالی
    • خاطرات محمد علی برنا
    • خاطرات شخصی سیاح >
      • خاطرات شخصی سیاح
      • خاطرات شخصی سیاح 2
    • لیست شرح حال ها
    • آقای علی محمد رفرف
    • جناب علی اکبر رزاقی >
      • شرح حال >
        • بانوان >
          • بی بی جان خانم
        • آقایان >
          • نسل اول >
            • قبول امر استاد علی حداد
            • آ سید ابوالقاسم فردوسی جاسبی
            • ارباب میرزا فضل الله
            • برادران شکوهی
            • ارباب محمد نوروزی
            • استاد علی اکبر
          • نسل دوم >
            • ماشاءالله وجدانی
            • فتح الله فردوسی جاسبی
            • آقا جمال غفاری
            • جناب ذبیح الله مهاجر
          • نسل های بعد >
            • فیض الله یزدانی جاسبی
            • جناب ذبیح الله ناصری
            • عنایت الله مهاجر
            • جناب امرالله رزاقی
            • جناب عبدالله مهاجر
      • دوستان جاسبی ها >
        • پهلوان حسن مینویی قمی
        • شکر الله شریفی
        • یدالله محمدی(سپهر ارفع)
      • داستان ها >
        • کباب برگ
        • رهایی از نیش مار
        • کتک خوردن آغلامرضا
        • حمل نخل عبدالرزاق
        • طلب عبدالرزاق رزاقی
        • غولِ کربلا سید رضا
      • جاسب >
        • قنات بابا شیخ
    • جناب ضیاءالله مهاجر
    • آقای ذبیح الله مهاجر
    • آقا سید رضا جمالی >
      • تاریخ جاسب
      • اهالی کروگان و محل اقامت آنها
      • حماقت و عقب ‌افتادگی
      • مردم ساده و زود باور
      • آب و آسیاب‌های کروگان جاسب
    • آقای شمس الله رضوانی
    • بلاگ خاطرات متفرقه
    • جناب داریوش یزدانی >
      • شهادت شهدای فیلیپین
    • شرح ایمان استاد علی اکبر رزاقی
    • خاطرات وسقونقان جاسب >
      • قریه وسقونقان جاسب
      • عشرت خانم نوروزی >
        • ارباب محمد نوروزی
      • جناب محمد نوروزی
    • جناب عباس محمودی >
      • جناب محمود محمودی
      • دکتر فتح الله محمودی
    • امرالله اسماعیلی
    • خانم‌آغا حسینی
    • جناب عباس حق شناس
  • گالری
    • بهاییان جاسب >
      • گالری تصاویر شماره یک
      • گالری تصاویر شماره دو
      • گالری تصاویر شماره سه
      • گالری تصاویر شماره چهار
      • گالری تصاویر شماره پنجم
      • نمایش اسلاید شو
      • خانواده جاسبی ها در سراسر عالم
    • طبیعت جاسب >
      • تصاویر جاسب
      • تصاویر کروگان
      • تصاویر واران
      • تصاویر دره ازنا
      • تصاویر مختلف
    • ویدئو گالری جاسب >
      • گالری فیلم ها و مستند ها
    • فیس بوک سیارون
    • اینستاگرام سیارون
    • یوتیوب سیارون
  • جاسب
    • تاریخ جاسب >
      • جاسب ​میراث ماندگار دلیگُن
      • معنی لغوی کلمه جاسب
      • ​تحقیقی در خصوص جاسب
      • خاطرات حاج سیاح
      • مجله آهنگ بدیع
      • جاسب در ظهورالحق
      • جاسب بهشت گمشده >
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی
        • جاسب بهشت گمشده استان مرکزی ۲
    • شهدای جاسب
    • اشعار شعرای جاسب
    • شخصیت های تاریخی >
      • بزرگان و نیک نامان جاسب >
        • ملا غلامرضا جاسبی
        • ملّا ابوالقاسم کاشانی
        • ملا مهدی جاسبی
        • ملا فاطمه همسر ملا جعفر
        • ملا جعفر جاسبی >
          • به روایت کواکب الدریه
          • به روایت محمّد علی رفرف
          • به روایت محمّدعلی ملک خسروی
      • نفوس بی آزار و محب
      • ظالمان و معاندین امرالله
      • اسامی اطباء جاسب
      • معلم‌ها و استادان جاسبی در سراسر عالم
    • بلاگ بهاییان جاسب
    • الواح نازله جاسب
    • مدارک تاریخی >
      • مدارک تاریخی و​ فرهنگی جاسب
      • نامه بنیاد مستضعفین شهرستان محلات
      • عریضه های مجلس
      • اجاره یکساله املاک رضا جمالی
    • وقایع تاریخی >
      • نایب حسین کاشی >
        • خاطرات میرزا حسن نوش آبادی
        • حمله نایب حسین کاشی
        • لشکر کشی نائب حسین کاشی به کروگان جاسب
        • عاقبت نایب حسین کاشی
        • نور علیشاه و نایب حسین
      • وقایع سال یک هزار و سیصد >
        • فتنه در جاسب و گرفتاری آغلامرضا
        • وقایع سال یک هزار و سیصد
      • ساختن حمام عمومی
      • اشغال کروگان جاسب توسط نیروهای روسی
      • سفر آیت الله منتظری به جاسب
      • سفر مبلغین امرالله به جاسب
    • قبرستان های جاسب >
      • گلستان جاوید بهاییان >
        • متصاعدین الی الله در کروگان
        • أرامگاه جاسبی ها در اقصی نقاط ایران >
          • گلستان جاوید زرنان
          • گلستان جاوید بابا سلمان
          • گلستان جاوید خاتون آباد
          • گلستان جاوید خیابان خاوران
          • آرامگاه ​​جاسبی ها در شهر های دیگر
        • آرامگاه ​​جاسبی ها در اقصی نقاط جهان
      • باغ رضوان مسلمین
    • مساجد و اماکن مذهبی
    • گویش های جاسب
    • اوضاع کنونی جاسب >
      • جاسب امروز
      • جاسب امروز ۲
      • جاسب امروز ۳
    • زندگی روزمره در جاسب قدیم >
      • فصل اول
      • فصل دوم
      • فصل سوم
    • هنر های هفت گانه جاسبیان
  • مقالات
    • انتشارات سیارون جاسب
    • نامه‌ها >
      • وصیت نامه‌ها >
        • وصیت نامه آقا احمد محبوبی
        • وصیت نامه سید رضا جمالی
      • این بود ثمر خوبی و بدی
      • آیا بهاییان خودشان از جاسب رفتند؟
      • نامه ها و اشعار شمس الله رضوانی به سید رضا جم
    • آب‌ها، آسیاب‌ها، قنات‌ها و زمین‌های جاسب
    • ​تاریخ نگاران جاسب
    • علت آزار و اذیت بهاییان >
      • سخنی با هم ولایتی ها
    • دعوت بهاییان به مسجد توسط آیت‌الله منتظری
    • دبستان ابتدایی شمس >
      • دبستان‌شمس، ملا‌جعفر، مالک‌اشتر
      • آقای سلیمی مدیر مدرسه شمس
    • بهائیان و کلاس های درس اخلاق در جاسب
    • دزدان اشیای عتیقه جاسب
    • زنان و مردان شجاع و بیدار بهائیان کروگان
    • نقش بانوان در جاسب
    • مقالات امری
  • شجره نامه ها
    • شجره نامه >
      • شجره نامه‌ خاندان ها
      • شجره نامه‌ خانوادگی
    • به روایت شمس الله رضوانی >
      • شجره نامه جاسبی ها
  • نراق
    • تاریخ نراق
    • کیفیت واقعات فتنه نراق کاشان
    • میرزا فضل‌الله معاون‌التجار نراقی
    • جناب آقا میرزا مصطفی نراقی
    • دکتر سیروس نراقی
    • حاج میرزاکمال الدین نراقی >
      • حاجی میرزا کمال الدّین نراقی
      • مقاله سایت سلحشوران نراق
  • زنگ تفریح

بلاگ بهائیان جاسب

جناب عباس محبوبی

24/10/2017

2 Comments

 
Pictureعباس محبوبی و شایسته روحانی محبوبی
عباس محبوبی فرزند احمد محبوبی و شایسته روحانی محبوبی در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۱۱ مطابق با ۳۰ اوت ۱۹۳۲ میلادی  در کروگان جاسب بدنیا آمد و این روز مصادف با پنجم جمادی الاول آن سال بود که روز اظهار امر حضرت اعلی و تولد حضرت عبدالبهاء می باشد و پدر به همین مناسبت نام "عباس آقا" را برایشان انتخاب کرد. ایشان در دامان پدری مهربان و مادری دلسوز دوران کودکی و نوجوانی را در جاسب بسر بردند. بعد از دوره ابتدائی و برای تحصیل دوره متوسطه که در جاسب میسر نبود، پدر او را به کاشان برده و در منزل احباء منجمله جناب شهید مجید دکتر سلیمان خان برجیس سکنی دادند بطوری که در زمان شهادت در همان منزل ساکن و داستان شهادت را با حزن و اندوه تعریف می کرد. برای اخذ مدرک دیپلم به طهران و بعد به خدمت سربازی و سپس در بانک بازرگانی مشغول به کار و در بعدازظهرها حسابداری فروشگاه ابزار جناب فیض الله یزدانی را انجام میداد.


Pictureجناب عباس محبوبی
در سن ۲۵ سالگی با خانم محبوبه میثاقی فرزند ماشاءالله و ایران خانم میثاقی که از احبای خادم خانی آباد بودند، ازدواج کرد و در همین سال پدر عزیزشان در سن ۵۵ سالگی به ملکوت ابهی صعود کرد و ایشان سرپرستی کلیه فرزندان را بنا به وصیت پدر به عهده گرفت. در سال ۱۳۵۶ مصادف با ۱۹۷۶ میلادی در حالی که در طهران در کمال راحتی و شغل و درآمد خوبی داشتند، تصمیم به مهاجرت به اتفاق همسر محبوبه خانم و چهار فرزند و با نظر لجنه مربوطه به هندوستان عزیمت کردند و در آنجا با نظر محفل روحانی ملّی برای تبلیغ و تشکیل محفل شهر سیملا در استان هیماچال یرادش عزیمت کردند. در سیملا با کمک و فداکاری و از خودگذشتگی همسرشان محبوبه خانم موفق به خدمات بیشماری از جمله تشکیل محافل اطراف و منزلشان محل تجمع احباء بخصوص دانشجویان غریب و تنها بود. ناگفته نماند که شرایط زندگی در آن زمان بسیار سخت و دشوار بود. بعد از آن به دعوت محفل مقدس روحانی ملّی هندوستان برای خدمت در حظیرةالقدس به دهلی عزیمت کردند و اکثر دوستان که در آن زمان به هندوستان می آمدند شاهد خدمات و فداکاری ایشان بودند.
بعد از ۲۰ سال اقامت در هندوستان به کانادا عزیمت کردند و در شهرهای Maple Ridge وPitt Meodows ساکن شدند و در این محلّ درب منزلشان به روی خویش و اغیار باز و قائم به خدمت و میزبان جلسات و کلاسهای امری بودند.
از صفات ایشان ازخودگذشتگی و سخاوت را می شود نام برد و در طول زندگی به افراد زیادی چه از نظر مالی و معنوی کمک های بیشماری نمودند. جناب عباس محبوبی دارای ۴ فرزند، ۱۰ نوه و ۷ نتیجه و همگی قائم به خدمت و در ظلّ امر هستند.
ایشان بعد از تحمّل چند سال بیماری در روز ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷ در Maple Ridge صعود کردند و در همین شهر به خاک سپرده شدند. روحشان شاد و یادشان گرامی.
نوشته شده توسط برادر ایشان جناب کیوان محبوبی

شرح حال جناب عباس آقا محبوبی از سیارون جاسب

Pictureجناب عباس محبوبی
موقعی که عباس آقا متولد میگردد در شب عزیزی چون جمادی اولای که شب اظهار امر منجی عالم و مظلوم امم و تولد بزرگ مرد تاریخ حضرت عبدالبهاء بزرگواری که چقدر خود را کوچک و عبد نامید و مقام والای حضرت ربّ اعلی را بزرگتر از کوه پر شکوه دانست و فرمود در این یوم را فقط بخاطر اظهار امر حضرت اعلی تعطیل عمومی باشد و جشن به افتخار این بزرگوار جوان شجاع حضرت ربّ اعلی برگزار کنید و باید پی به عظمت و بزرگواری و صبوری حضرت برد که چه مقامی داشته که در آن شب نورانی که دنیا غرق نور و سرور بوده، تولّد یافته است و از کودکی تا شب صعود مبارک همیشه خادم احباب و خدمتگزار احباء و عبدالبهاء خود را نامید و هیچ چیز برای خود نخواست. عباس محبوبی چنین لیاقتی داشت که در چنین شبی قدم به جهان بگذارد و خانواده هائی را روشنائی بخش باشد. عباس آقا مادرش شایسته خانم دومین نوه دختری آغلامرضا بزرگ خاندان جلیل روحانی ها و پدر بزرگوارش جناب محمد علی روحانی و مادربزرگ او جواهر خانم که واقعاً جواهر و گوهر نایاب بود و جناب آقا احمد محبوبی لؤلؤ و مرجانی بود که در دریای بیکران امر پا به عرصه وجود گذاشت و شب تاریک را به روز روشن منور فرمود. حال این عباس آقا در چنین خانواده های معروف و مشهور و نزد اساتیدی مانند مادرش دریای معرفت و نزد پدر مانند دریای علم و عرفان رشد و نمود نمود. تمام معارف امری و اطلاعات امری و اخلاق نیک و حسنه را نزد دائی های بزرگوارش و پدربزرگش و والدین محبوبش بنحو احسن آموخت. شاید میتوان او را خوشبخت ترین جوان جاسب نامید. روحش شاد.
آقا تقی برادر بزرگ او میفرمود هرکس از من می پرسد با عباس آقا چقدر تفاوت سن دارید؟ میگویم عباس آقا خیلی بزرگ تر از من است. ما پسر بچه ای بودیم و آقا تقی آدم بسیار خوش اخلاق و شوخ طبع و باصفا بود و پرسیدیم عباس آقا کوچکتر از شما است؟ میگفت بلی از نظر از شناسنامه من بزرگترم ولی از هر نظر که فکر کنی او بزرگتر است و بنده بسیار چیزها از برادرم آموختم. من مادرم شیرین کرمجکانی است و مادر دوم من شایسته خانم است. من و عباس آقا عاشق هم هستیم و یک روح در دو قفس هستیم. حرف او حرف من و حرف بنده حرف اوست. ما مانند حضرت عباس و امام حسین هستیم و جان در راه هم فدا می کنیم. حقیقتاً وحدت عالم انسانی را این عزیزان در خانواده خود پیاده نمودند و هنوز هم این حرمت و احترام در بین آنها و اولادهای آنها هست. عباس آقا تا زمانی که جاسب بود الگوی انسانیت بود و این عزیز همه چیز تمام بود. تیپ و قیافه و قد و قواره و هیکل برازنده و حسن اخلاق و رفتار او از هیچکس پوشیده نیست. تمام نعمات الهی از وجود نازنین این شخص بود. همه احباء میدانند حضرت عبدالبهاء دریای کرامت و گذشت و بخشش و فضل و ایثار به خلق بود و همه خلق را دوست داشت و این عباس آقای نازنین همین صفات عالیه را داشت. به احسن اخلاق مشهور بود و فقیر و غنی برای او یکسان بود. پدر بزرگوار او که بسیار خدمات شایسته و ارزنده ای در جاسب به مسلمان و بهائی نمود، وقتی به او الهام گردید این دنیای فانی را بگذار و قدم به ملکوت ابهی بگذار، وصیت نامه زیبا و بی نظیری نوشت که باید اهل عالم از او یاد بگیرند که هر شخص بهائی سالی یک بار وصیت خود را بنویسد که بعد از رفتن او هیچگونه کدورت و اغبراری پیش نیاید. اولادهای بزرگوار او بالاخص عباس آقا مو به مو وصیت پدر را اجراء کرد و تازه ملّت قدیم جاسب فهمیدند که قلم و دوات و مداد و دفتر را که مدرسه شمس به دختر و پسرهای بهائی و مسلمان که نداشتند، میدادند و دولت نمیداد، عباس آقا و آقا تقی طبق وصیت پدر بدون اینکه هیچکس بداند این کار خیر را انجام میداددند. جهت تقویت احبای جاسب بسیار زمین و خانه و غیره خرید که هم وصیت پدر اجراء گردد و هم با این کارها فقیر و مستمندی نباشد. چنان این بزرگواران به بی بضاعتان کمک می کردند که حتی همسرشان متوجه نبود. چیزی که بنده حقیر به یاد دارم این بود که او همیشه میگفت هرچه محفل مقدس روحانی حکم کند ما مطیع و فرمانبرداریم چون این دستور حضرت عبدالبهاء است. روزی یکی از فامیل های پدری یعنی آقا رضا حقگو که هم سال بودند و هر دو شوخ طبع و خوش تیپ در بین چند نفر گفتند به او میگویند اسم عباس افندی را روی تو گذاشتند. عباس آقا جوانکی بود با لبخند گفت آن عباس کجا و من کجا. من خاک راه او هم نمیشوم و افندی یعنی آقا من کجایم آقاست؟ همه گفتند نگاه کن و تیپ و قیافه را و از همه آقاتری. خندید و گفت حالا که اینطور است خوش بحالم. عباس آقا در تعمیر حمام و هر هزینه ای که در جاسب و کمک به احباء بود، دریغ نکرد و هرگز نگفت و به زبان نیاورد که من چکار کرده ام. تا آخرین روز حیات با پسرعموهایش و دختر عموهایش با صلح و صفا زندگی کرد. خواهران و برادران او همه به او احترام خاص داشتند. عباس آقا ستاره درخشانی بود که هرگز خاموش نشد. زمانیکه کارمند بانک کشاورزی در میدان سبزه میدان بود او به حسن اخلاق معروف و مشهور بود. در آن زمانها بانک که زیاد نبود و هرکس از دوستان بهائی و مسلمان میخواست خانه یا مغازه بخرد و میخواست وام بگیرد در کمال خوشروئی او این امر مهم را انجام میداد. خانم آقا حسینی دختر سید آقا و خیلی ها که از نامشان معذورم، میگویند او باعث شد ما خانه دار شویم. در بانک حتی معاون بانک بود ولی انسانی بسیار وارسته و خاکی بود. غیرممکن بود کسی به او مراجعه کند و حتی احوالش را بپرسد، او را با آب میوه و یا چای پذیرائی نکند. جناب محبوبی وقتی پدر بزرگوارش صعود نمود با وحدت خاصی مادر و خواهران و برادران را به قول جاسبی ها زیر بال و پر خود گرفت که هرگز هیچکدام از بی پدری و از فراق پدر رنج نبردند و همه را فرستاد تحصیل کردند و درس اخلاق رفتند. کاملاً در حق همه برادر عزیز و پدر مهربان برای همه بود. از اینکه این نازنین خیلی مؤمن و مقاوم و صبور و فعّال بود، خداوند همه نعمت ها را بر او تمام کرده بود. در مسیر او در خانی آباد خانواده ای زندگی میکردند به نام دائی ماشاءالله میثاقی، اهل جوشقان کاشان و مؤمنی مثل ارباب آقا احمد و مشهور و با کفایت بود و اولادهائی داشت همه ستاره درخشان گردیدند. قسمت گردید با محبوبه خانم میثاقی که واقعاً محبوب احباب و اجتماع بود و خانمی شایسته و دلیر و خانه دار و صبوربود، ازدواج کند که این خانم محترم میگفت دو مادر دارم و این خواهران و برادران عباس آقا هدیه الهی هستند و هرچه داریم باهم میخوریم و باهم میپوشیم و باهم با روح و ریحان زندگی می کنیم. در اوایل زندگی پدر خانمش منزلی در چهارراه عباس داشت که این بزرگواران در زمستان و هنگام تحصیل با همدیگر بودند و در تابستان در کشور عزیز جاسب زندگی میکردند. همه اولادهای ارباب آقا احمد دختر و پسر مانند برادرشان شریف و محترم بوده و هستند و هرگز کسی صدای اینها را نشنید که از کسی ناراحت باشند و به آداب رحمانی معروف و مشهور بودند. زمانیکه جناب عباس محبوبی خانه ای در خیابان قصرالدشت کوچه مقدّم پلاک 9 خرید، مادر او پایگاه محکمی جهت اولادها بود و همه ازدواج کردند و خانه خریدند و حتی مهاجرت رفتند ولی این خانه، خانه محبّت بود و پایگاهی برای فامیل و همشهری ها بود و سال به سال یادبود پدربزرگوار را در این خانه میگرفت. عباس آقا چند خانه دیگر هم داشت اما خودش و خانمش و اولادهای مؤمن و فعال که عامل بوصیت نامه پدربزرگ بودند، راه مهاجرت و خدمت به عالم انسانی را پیش گرفتند و هر یک در نقطه ای ستاره ای درخشان شدند و گوی سبقت را از هم ربودند. وقت او و خانواده بیهوده نبود و لحظه ای از ذکر حق و خدمت به خلق خدا غافل نبودند. عباس محبوبی که سواد عالی داشت و حسابدار قابلی در بانک بود و جناب فیض الله یزدانی بزرگمرد تاریخ جاسب چند مغازه و انبار اجناس داشت و از عباس آقا خواست بعدازظهرها به حساب و کتاب مغازه های او برسد. چندین سال این بزرگواران مثل برادر باهم کار کردند و آقای یزدانی به او گفته بود صحبت حقوق با من نکن اینجا سفره عظیمی پهن شد که باید همه نصیب ببریم. آقای فیض الله یزدانی با برادران و خواهرزاده ها و اقوام و کارکنان که همه خوش تیپ و خوش برخورد بودند، با اتحاد بی نظیری کار میکردند و عباس آقا هم با آن تیپ و قیافه جذاب خود به زینت این مغازه افزوده بود. همه میگفتند جاسب کجاست و چه آب و خاکی دارد که ماشاءالله همه خوش تیپ و بامرام و با کلاس هستند. این هم یک نعمت خدایی بود ولی باید گفت عباس آقا محبوبی تنها خور نبود و هرچه داشت اول خانواده و بعد احباء و دوستان و همشهری ها حتی اکثر مسلمانان از رحمت و برکات او بی نصیب نبودند. هرگز کسی از خانه او ناامید برنگشت و هر خدمتی توانست کرد ولی گمنام. یکی از برادران عزیز او به نام حسینعلی در جوانی فوت نمود که همسر و یک اولاد داشت. عباس آقا چنان مراسم باشکوهی در گلستان جاوید برای او برگزار کرد که به مادر میگفت این جوان ما هم هدیه الهی بود که حق او را به جای بهتری برد و این حرف را از زبان او شنیدم.
قبل از انقلاب خود و خانواده و اولادهایش هر یک به نقطه ای مهاجرت نمودند و هدف عالیه پدر گرامی را به عرصه شهود گذاشتند و نام خود و خانواده را تا ابد زنده نگه داشتند. تمام خانه ها و املاک و هرچه او داشت به علّت اینکه در خارج از ایران بود و به مهاجرت رفته بود، مصادره گردید و این عزیزان گفتند فدای یک موی عبدالبهاء.
هر زمان هر یک از اقوام و احباء و دوستان به او زنگ میزدیم همیشه سراغ احبای جاسب و اوضاع جاسب را می پرسید. عشقش جاسب و جاسبی بود و در هر کجای دشت که میروی میگویند این زمین محبوبی یا عباس آقا است. نام آنها تا ابد جاودان و باقی است و باغ و باغات و خانه بزرگ با آن زمین های بزرگ روبروی آن و اشجارهای بسیار زیادی که از او و مرحوم والدین او است هر یک مبلّغی و گواهی بر مظلومیت و ایمان و ایقان و ایثار و گذشت این عزیزان دارد. هر انسان بالغ و با انصافی گواه بر خوبی و محبت و معرفت این عزیزان می دهد و میگویند شما رفتید اما جاسب ویرانه شد، برکت رفت و هیچکس از این اموال خیری ندید. شاید کسانیکه از املاک عباس آقا و پدر و مادرش یک شبه مالک و پولدار شدند یک عمر عذاب وجدان خواهند داشت که این مال نزد ما امانت بود. چرا خیانت و تصاحب کردیم؟ چرا فروختیم؟ خوشابحال این عزیزان و امثالهم که در این راه از همه چیز گذشتند و خم به ابرو نیاوردند و راضی از این جهان به جهان بالا شتافتند. با کوله باری از صفا و وفا و مهر خدمت از این عالم، شاد رفتند و محبوب عالم و عالمیان گردیدند.
عزیزان اینها قطره ای از دریای بیکران عباس آقا و خانواده ارجمندش بود. بنده حقیر از برادران و خواهران و منسوبین تقاضا دارم راه او را ادامه دهند و در هر کجای این عالم که هستند حالا که این نفس نفیس به ملکوت ابهی صعود نموده است برای او چه در این ماه و چه سالهای بعد یادبود در خور شأن گرفته شود و ذکر خیر او و شجره او بازخوانی شود و همه بدانند که این عزیز از چه شجره طیّبه ای بوده است و چهره نورانی او را در هر مکان قرار دهند که یادآوری برای ما بازماندگان باشد که رهرو راه این عزیزان غیور و صبور و فعال و با گذشت باشیم. لازم به ذکر است یک ستون این خدمات خانم مهرپرور عباس آقا، محبوبه خانم است که تا آخر عمر همدم و همنشین و همسر و دوست و یاور او بود و در مریضی ها و شادی ها و غم شریک او بود. همه شرمنده محبت های بیدریغ او بوده و هستیم.
عباس آقا رفت و جگرمان سوخت و جای او همه جا خالی است ولی آثار و خدمات او همه جا نمایان است. اولادها و برادران و خواهران و اولادهای آنها همه رهرو راه او در قلب همه جای دارند و روح پر فتوح او و والدین او شفیع راه همه خواهند بود. یادشان گرامی و درجاتشان عالی و عمر بازماندگان مستدام. این عزیزان عزت و افتخار جاسب و ایران بوده اند و هرگز نمرده اند. نامشان، ذکرشان و راهشان در قلب ها باقی و برقرار است. دعای خیر همه بدرقه راه عباس آقای نازنین و خانواده اش باشد.

شعر جناب مصطفی یزدانی در وصف آقای عباس محبوبی

خبر آمد که ارباب احمد ماه
پسر داده خداوندش سحرگاه

جمادی روز پنجم در سحر گاه
شدند محبوبیان مسرور و آگاه

مقارن گشت این مولود زیبا
به روز امر حی باب اعلی

در این روز خجسته در جمادی
همی عبدالبهاء آمد به گیتی

پدر هم نام او عباس نامید
پدر را بهر او صد بود امید

قدومش شد مبارک در کروگان
فراوان آمدش آن سال باران

همه جا غرق گل گردیده گلشن
که چشم قوم وخویشان گشته روشن

چو امواجی ز دریای کرامت
به هر ساحل زدی با استقامت

نترسیدی ز طوفان زمانه
ز مولایت گرفتی صد نشانه

تو بودی خادم احباب و یاران
وجودت همچو گل اندر بهاران

مثال ابر بارانی تو بودی
دَرِ مهر و محبت را گشودی

جهان مثلِ تو را کمتر بدیده
هزاران گل سر راهِ تو چیده

تو دریا بودی و ما قطره آن
به راه حق تو دادی مال و هم جان

نمودی خدمتی چون عاشقانه
همه راضی ز کارت در زمانه

غریب افتاده گشتی عاشقانه
به هند و دهلی اش خواندی ترانه

دلِ تنگت برای قوم و خویشان
گهی خندان و گاهی هم پریشان

همی آن مادر شایسته ات بود
وصایای پدر را باورت بود

همی محبوب ما هرگز نمرده
فقط جسمش به غربت جای مانده

که روحش هست در عرش الهی
ندیدم مثل او عاشق، خدایی
2 Comments
Tahereh Mahboubi
24/10/2017 14:24:05

Thank you so much Mr Yazdani it is beautiful and true

Reply
سیارون جاسب link
30/10/2017 14:27:42

تشکر از توجه شما

Reply



Leave a Reply.

    مدیر

    در این قسمت می پردازیم به ذکر سرگذشت بهاییان و شخصیت های  گذشته و حال جاسب که در جای جای ایران و جهان در گذشته و حال زیسته اند و به خدمت پرداخته اند

    آرشیو مطالب

    November 2024
    October 2023
    April 2023
    May 2021
    November 2019
    November 2018
    March 2018
    February 2018
    January 2018
    December 2017
    November 2017
    October 2017
    September 2017
    August 2017
    July 2017
    June 2017
    May 2017
    April 2017
    March 2017
    February 2017
    December 2016
    November 2016
    October 2016
    September 2016
    August 2016
    July 2016
    June 2016
    May 2016

    دسته بندی ها

    All
    آقایان
    بانوان
    بهاییان جاسب
    خاطرات سیارون
    خاطرات عباس محمودی
    خاطرات م یزدانی
    خانم پریچهر یزدانی
    دوستان نزدیک جاسبی ها
    سناءالله حکمت شعار
    شهدای جاسب
    عشرت نوروزی
    گفتگو

    RSS Feed

مقالات

* الواح نازله
* علت آزار و اذیت بهاییان
*
تاریخ نگاران جاسب
* دزدان اشیای عتیقه
* ​آقای سلیمی معلم مدرسه
* گالری تصاویر

شخصیت ها

*​ ملا غلامرضا جاسبی
* ملا جعفر جاسبی
* فرهنگ لغات جاسب

* شهدای جاسب
* شجره نامه ها
* شعرای جاسب

خاطرات

*​  ذبیح الله مهاجر
​
* سید رضا جمالی
* شمس الله رضوانی
* عشرت نوروزی
* عباس حق شناس
* علی محمد رفرف

سیارون​

* صفحه خانگی
* سیارون

* درباره ما
*
 جاسب بلاگ(مطالب مختلف)
* 
 اسناد و مدارک تاریخی

* ارسال فایل توسط کاربران

آخرین مطالب 

* بهاییان‌جاسب: عزیزه خانم یزدانی ، محمد علی روحانی
​* شجره نامه: شجره نامه سید عبدالله ناشری
​* کتاب بیان حقایق از سید عباس علوی

ادامه مطالب

* جزئیات شهادت شهدای فیلیپین،​ معاون التجار نراقی
​* اشعار شعرای جاسب:  واحه، « نگاه عبـدالبهـــاء»
​* بلاگ: خاتمیت، ایران و بهاییت، دور اسلام‌ ، دلائل بهائی از قران
* دكتر شاپور راسخ: حضرت بهاءالله پیام آور مهر و یگانگی
*  اوضاع کنونی جاسب اول، دوم، سوم، زندگی روزمره اهالی
​* بلاگ: چگونه می توان بهائی شد؟، عبدالبهاء و تولّد انسان