ماشاءالله وجدانی ماشاءالله وجدانی فرزند فضل الله وجدانی و حاجیه خانم رزاقی در سال 1311 در روستای کروگان جاسب متولد گردید ایشان از نوادگان استاد علی اکبر و زین العابدین میباشد. او تا کلاس ششم ابتدایی را جاسب خواند و سپس به تهران رفته و ادامه تحصیل داد تا دیپلم گرفت و بعد از دیپلم در آموزش و پرورش شهریار برای سالها استخدام و آموزگار بود و خدمت مینمود. بعد از استخدام به عنوان آموزگار با پری خانم رزاقی دختر عبدالرزاق و حاجیه خانم ازدواج کرد. حاصل این ازدواج سه پسر به نام های وحید، حمید و فرید و یک دختر به نام پروانه میباشد که به حمدالله همگی در سایه عنایت الهی ساکن و به خدمت مشغول هستند.
ماشاءالله وجدانی در زمان تعطیلی مدارس در تابستان ها به همراه خانواده خود به جاسب رفته و به دیدن پدر و مادر و دیگر احبا و فامیل میپرداختند. ایشان بسیار مومن، خوش رفتار، خوش برخورد و بذله گو بود. یکی از خصوصیات بارز ایشان عشق زاید الوصف شان به ملاقات و سرکشی دوستان و فامیل جاسبی در تمام نقاط کشور بود. و مدام با همه جاسبی ها در تماس بوده و جویای احوال همگی میشد و اگر کاری از دستش بر میآمد به هیچ عنوان آن را دریغ نمی‌داشت.
ماشاءالله وجدانی بسیار معلومات و خوش خط بود به همین جهت در تمام محافلی که ایشان عضو بودند به عنوان منشی انتخاب میشدند و گاهی اوقات دیگر حتی به شوخی میفرمودند که دیگر رای گیری نکنید چون همه من را انتخاب میکنید و میخندید و میگفت که منشی جلسات بودن روی پیشانی من نوشته شده است. و از این راه بسیار خالصانه در محافلی که حضور داشت خدمت مینمود. از جمله دیگر خدمات ایشان معلمی درس اخلاق در غرب تهران برای سالهای مختلف بود.
ایشان در دوره مصدق باید به سربازی میرفت که قانون ۱۰۰ تومان برای متولدین سالهای 1306تا 1314 آن زمان مصدق شامل حالش گردید و با پرداخت آن از خدمت سربازی معاف گردید.
همسر اول ایشان تقریبا در پنجاه سالگی به علت بیماری فوت نمود و ایشان ازدواج دومی میکنند که حاصل این ازدواج نیز دو پسر میباشد.
ایشان ناراحتی در ناحیه کمر خود داشتند که یکی دو مرتبه عمل جراحی برای بهبود آن انجام دادند که البته بعد از عمل بهبودی حاصل گشت. و سرانجام ایشان در سن 67 سالگی در سال 1378 در تهران فوت میکند و در گستان جاوید زرنان به خاک سپرده شدند.
ماشاءالله وجدانی بسیار معلومات و خوش خط بود به همین جهت در تمام محافلی که ایشان عضو بودند به عنوان منشی انتخاب میشدند و گاهی اوقات دیگر حتی به شوخی میفرمودند که دیگر رای گیری نکنید چون همه من را انتخاب میکنید و میخندید و میگفت که منشی جلسات بودن روی پیشانی من نوشته شده است. و از این راه بسیار خالصانه در محافلی که حضور داشت خدمت مینمود. از جمله دیگر خدمات ایشان معلمی درس اخلاق در غرب تهران برای سالهای مختلف بود.
ایشان در دوره مصدق باید به سربازی میرفت که قانون ۱۰۰ تومان برای متولدین سالهای 1306تا 1314 آن زمان مصدق شامل حالش گردید و با پرداخت آن از خدمت سربازی معاف گردید.
همسر اول ایشان تقریبا در پنجاه سالگی به علت بیماری فوت نمود و ایشان ازدواج دومی میکنند که حاصل این ازدواج نیز دو پسر میباشد.
ایشان ناراحتی در ناحیه کمر خود داشتند که یکی دو مرتبه عمل جراحی برای بهبود آن انجام دادند که البته بعد از عمل بهبودی حاصل گشت. و سرانجام ایشان در سن 67 سالگی در سال 1378 در تهران فوت میکند و در گستان جاوید زرنان به خاک سپرده شدند.
RSS Feed
