
اوّلین مخلـــوق او عبدالبهـــاست
مـرکـز پیمــان آن شمس بقــاست
غصن اعظم، سرِّ ذات کبریاست
دوش بــودم مدّتـــی مبهـوت و مات
در "نــگاه آبــــــــی" عبــدالبهــــــاء
گـم شد اندر دیده اش چشمــان و دل
رفتـــم از عالــم به اقلیـــم عمــــــاء
![]() از بهـــــاءاللّه خلقتهــــا بجـــاست اوّلین مخلـــوق او عبدالبهـــاست مـرکـز پیمــان آن شمس بقــاست غصن اعظم، سرِّ ذات کبریاست دوش بــودم مدّتـــی مبهـوت و مات در "نــگاه آبــــــــی" عبــدالبهــــــاء گـم شد اندر دیده اش چشمــان و دل رفتـــم از عالــم به اقلیـــم عمــــــاء
0 Comments
![]() شرابی گزین از رگ تاک پاک، زلالی ز بحر بیان تابناک، به جامی ز فیروزهء آسمـــان، و یا ساغر لعـل رخشان خاک، بمن ده که مست وغزلخوان شوم بحیرت ببوسم رگ پاک تاک خـــدایا! دل و دیده ای پاک ده که در دل نبینم دمی ماسواک ز مهرت جهان آنچنان شد جوان که هردم بشادی کند جامه چاک به یک روز کردی دو نجم گزین که سازی بهشتی برین از مغاک دو اختر، دو مظهر ز یک مهر پاک ز شیراز و طهران، بتابد بخاک ![]() دست در آتش نهادن جعفر جاسبی سر سروران جعفر جاسبی که بودش بر و بُرز گشتاسبی دل اندر ره طلعت باب داد به طمطام مهر و ولایش فتاد ز عشقش چراغی شد افروخته چو پروانه سر تا به پا سوخته پی نشر و اعلاء امر بیان به کاشان بیامد چو شیر دمان گروهی بر او مجلس آراستند در آن مجلس از حضرتش خواستند که دست اندر آتش برد چون خلیل نسوزد، شود معجزی زان قبیل بفرمود: « آتش ندارد اثر در آن کس که باشد ز عشقش گهر |
مدیردر این قسمت اشعار سروده شده توسط جاسبی ها تقدیم حضور می گردد. آرشیو
December 2018
دسته بندی ها
All
|
|
مقالات |
شخصیت ها |
خاطرات |
سیارون |