
تا بشنود او آه من، از قلب پر آمال من
از خارها کردم گذر، و از چاله ها رفتم به در
رفتم میان کوهها، تا کم شود امیال من
در رو به روی کوهها، آواز دادم ای خدا
این حال مجنونم ببین، نیکو نما اقبال من
![]() رفتم به کوهستان همی؛ تا به شود احوال من تا بشنود او آه من، از قلب پر آمال من از خارها کردم گذر، و از چاله ها رفتم به در رفتم میان کوهها، تا کم شود امیال من در رو به روی کوهها، آواز دادم ای خدا این حال مجنونم ببین، نیکو نما اقبال من
0 Comments
|
مدیردر این قسمت اشعار سروده شده توسط جاسبی ها تقدیم حضور می گردد. آرشیو
December 2018
دسته بندی ها
All
|
|
مقالات |
شخصیت ها |
خاطرات |
سیارون |