ای احباء حضرتش با ریح ریحان آمده
مفتخر فرموده عالم را به این ابراز عشق
آشنا با دردِ هجران دردِ هجران آمده
با سخنهای فراوان حکمتش درباغِ گل
گِرد او مانند بلبل نغمه خوانان آمده
دوستان را دعوتی از مهرِ جانان آمده
گفت در باغِ گُلَش با همرهانِ نازنین
اصلِ آزادی هماره بهرِ انسان آمده
صلح و داد ودوستی در بیکران زندگی
از برای بنده وهر شاه و سلطان آمده
بوده هر دینی به تاریخی برای بندگان
در پی اش آیین دیگر بهرِ سامان آمده
گشته اقدس ذاتِ ابناء بشر ای بندگان
این حقوق مردمان در لوح رخشان آمده
عیدِ گُل یا عیدِ رضوان شد بهار عاشقان
این بهاران از برای عشقِ یزدان آمده
عیدِ رضوان شاد باش و شاد بین و شادگو
شادی نوع بشر از بحرِ سبحان آمده
بود یک باغِ گُلی در ترکِ آن خاکِ عراق
اینکش هر جای دنیا باغِ رضوان آمده