در این شهرالبهاء صدها پیام است
همی نوروز را باشد مقارن
که عیدش را درآن عیدی مدام است
بفرمود ای احباء شاد باشید
که فعلِ کار الیوم بس حرام است
بکامِ مومنی که او با مرام است
پس از یک ماه بودن در عبادت
در این شهرالبهاء جنت به کام است
شکوفا می شود گلها در این فصل
خوشا آن باغبان کو را مشام است
سپیده میدمد از شرق و خاور
سُرایند بلبلان هر جا مقام است
چو نورِ ایزدی گردیده دلها
پس ازماهِ صیامی کو تمام است
به دیدار بزرگان از چپ و راست
به رسمی میروند کز کِی به جام است
به عیدی می شود هر کودکی شاد
مصفا می شود هر دل که رام است
دهن شیرین کنند با لفظِ شیرین
در آن محفل که آدابِ کلام است
بگویند خاطراتِ تلخ و شیرین
درآن مجلس که ارباب و عوام است
گشاییم دفترِ دیگر در این فصل
که تلخی های دوران بی دوام است
بخواهیم از مقامِ عرشِ اعلی
که او فیضش همی با احتشام است
مناجاتی بخوانیم با دل از سوز
که ذکرش بهر هر درد التیام است
مبارک باشد این سال و همه سال
مهیمن باشد هر جایی هُمام است