بهائیان شادی کنید و نغمه خوانید در باغ رضوان این گل از هر گل بهتر شد
امروز آن روزی بودّ که اندر جهان یک از یک پدید آمد بها یک در جهان شد
شد شهر بغدادش چو دریای خروشان چون ذات ابهی طرف رضوانش عیان شد
آمد یکی ذات بها از حق پدیدار او از خدا آمد خدا یک در جهان شد
یاران ز جان و دل بسویش میشتابند پیری سرآمد از جهان دنیا جوان شد
هر دل که بر او ذکر حق و مهر ابهاست خوشتر شود از هر دلی که اندر جهان شد
توفیق شد کمتر ز خاکی در ره او بهتر که بر بندد سخن کز خاکیان شد