راحتِ دنیا و عقبی را همی گویم عیان
من نبیِ مهر هستم در حریم کبریا
دینِ من مهر است و مهر باید بماند جاودان
بعد رحلت این یکی گفت و یکی چیز ِدگر
اختلاف آمد میان سنی و آن شیعیان
کشته ها گردید افزون درمیان این و آن
سالها ز آن اختلافاتِ فجیعش می گذشت
آمدش مردی به سیمایِ بزرگ مصلحان
گفت وحدت را بشارت بر شما دادم کنون
نی میان شیعه و سنی، که در کلِ جهان
وحدتِ عالم بباید تا که مهر آید پدید
ما همه مخلوق یک ربيم وهستیم زین مکان
وحدت یک هفته ای کافی نباشد در میان
وحدتی باید میان جمع در کلِ زمان
دینِ اسلام و یهود و دیگرِ ادیانِ ما
جمله از بهرِ محبت آمدند با هر بیان