همه زحمت کش و خوب و امینم
بیائید جاسب را احیاء نمائیم
راه حلّی برایش رو نمائیم
جاسب ما واقعاً شهر فرهنگ است
همه جایش چه زیبا و قشنگ است
همه کوههای جاسب رنگ و وارنگ است
توی کوههای جاسب چند تا پلنگ است
درختانش همیشه پر ز بار است
حالا که جاسب شده شهر توریستی
تهیه می کنیم با شور یه لیستی
با وحدت میشود آباد ولایت
همه بر جاسب کردیم عادت
همهی جاسبی ها سرشار هوشاند
به عشق جاسب به جان و دل میکوشند
مخیرین جاسب هم دست به جیب اند
همگی مردمانی بس شریف اند
میشود جاسب الگوئی در ایران
که توریست میشود مبهوت و حیران
تماشا کن چقدر ازنا قشنگ است
همه کوههای جاسب رنگ و وارنگ است
زیارت گاه جاسب دریای نور است
کوه امام ولی چون کوه طور است
جاسب ما سر راه اصفهان است
همان شهری که او نصف جهان است
هر آنکس جاسب ما را دید پسندید
ز دست جاسبی ها هرگز نرنجید
همهی جاسبی ها مهمان نوازند
با خلق این جهان کُلاً میسازند
پس باید جاسب را آباد سازیم
با وحدت همگی مان کار سازیم
با قلب صاف و پاک عاشقانه
کنیم این جاسب را الگوی زمانه
نباشد توی جاسب هرگز خرابه
خرابی مایع رنج و عذابه
گرفته از کروگان تا که واران
همه جا جاسبی ها هستند فراوان
هفت روستای جاسب دلنشین است
بیجگان اولی و کروگان آخرین است
بیائید وحدتی برپا نمائیم
که از جای دگر عقب نمانیم
همهی جاسبی ها هم باسوادند
ز عشق جاسب همیشه بی قرارند
عزیزان عصر ما عصر نوین است
خاک جاسب چون طلا و هم نگین است
خداوندا بده قلبی همه صاف
همه را ما بینیم ماه و مهتاب
برای جاسبی ها دست بر دعائیم
که ما مخلص ترین عبد خدائیم
جاسب ما در قلب زمین است
بهشت منتظر والله همین است
درخت از هر رقم در جاسب بکارید
برای نسل حال و بعد گذارید
همه اجداد ما در خاک خفته
هزاران حرف دارند که نگفته
اگر آزادی آید در همه جاسب
همه هم متحد گردند و بی تاب