محبّت هست به انسان فضل و رحمت محبّت بهر انسان است سعادت
محبّت معـنیاش ترک عداوت محبّت بهترین ناز است و نعمت
محبّت عزّت نفس است و رحمت محبّت مهربانی هست و الفت
محبّت کردن است یک نوع سخاوت محبّت هم بزرگی است هم کرامت
محبّت شرط ایمان و دیانت محبّت از خداوند است خلعت
محبّت به همه باشد وجاهت محبّت میکند ترک شقاوت
محبّت میدهد بر جان حلاوت محبّت شرط مؤمن بر امانت
محبّت دوستی است بینهایت محبّت عطر گل هست بر مشامت
محبّت کن به یاران با ایمانت محبّت کن نباشی در سفاهت
محبّت با خدا باشد وفایت محبّت خلق کل دارند رضایت
محبّت کردن است عین عبادت محبّت کن ندارد کس شکایت
محبّت از شرر دارد حفاظت محبّت کن که سازد بینیازت
محبّت درد و غم را شد طبابت محبّت داروی هر غم محبّت
محبّت میشود بذل عنایت محبّت کن به یارانت اعانت
محبّت کن تا ببیند از تو زحمت برای بیچارگان بنما ضیافت
محبّت شیوه پیغمبران است محبّت یک نشانش هست امانت
محبّت امر حق شد با رسالت محبّت هر خراب گردد عمارت
محبّت مثل گل زیبا و خوشبو محبّت گر نبود باشد عفونت
محبّت شادی روح و روان است محبّت گر نبود آید نقاهت
محبّت در قضاوت هست عدالت محبّت بیعدالت هست خباثت
محبّت بیریا کن از ته قلب محبّت کن محبّت کن محبّت
محبّت کن تو رضوانی بر این خلق حقوق حق و خلق را کن رعایت