با درود خدمت دوستان فرهیخته
هنگامی که حدود ۱۱ ساله بودم، از روی کنجکاوی و تجربه، و شاید نادانی، تصمیم گرفتم به درون چاه ذغالی بروم تا ببینم درون چاه چیست. شاید فکر میکردم کبوتری در آنجا لانه دارد یا هر چیز دیگری که میتوانست عطش تجربه و کنجکاوی مرا فرو نشاند. به هر روی، وارد چاه شدم و از آنجایی که لباسی روشن پوشیده بودم، هنگام خروج، تمام لباس من از دوده سیاه شده بود و هر کاری کردم، آثار سیاهی آن تا آخر بر لباسها مانده بود و پاک نمیشد.
این خاطره را به این دلیل عرض کردم تا به موارد ذیل نگاهی داشته باشم:
هنگامی که حدود ۱۱ ساله بودم، از روی کنجکاوی و تجربه، و شاید نادانی، تصمیم گرفتم به درون چاه ذغالی بروم تا ببینم درون چاه چیست. شاید فکر میکردم کبوتری در آنجا لانه دارد یا هر چیز دیگری که میتوانست عطش تجربه و کنجکاوی مرا فرو نشاند. به هر روی، وارد چاه شدم و از آنجایی که لباسی روشن پوشیده بودم، هنگام خروج، تمام لباس من از دوده سیاه شده بود و هر کاری کردم، آثار سیاهی آن تا آخر بر لباسها مانده بود و پاک نمیشد.
این خاطره را به این دلیل عرض کردم تا به موارد ذیل نگاهی داشته باشم:
چندین دهه ما در انتخابات مختلف مشارکت داشتهایم و هر بار بر روی فرد یا افرادی حساب کرده و آن فرد را روی کار آوردهایم تا به کمک او شرایط موجود را تغییر دهیم و روزگار بهتری برای خود و آینده فرزندانمان ایجاد کنیم، فارغ از اینکه آن فرد توسط رای مردم بالا آمده یا توسط افراد و ارگانهای خاص.
به هر روی، در تجربه آموختهایم آنچه روی داده مناسب حال و روز مردم ایران نبوده و از همان روز اول، انتصابات و انتخابات مخلوط گردید و به گونهای دگرگون شد که سره از ناسره قابل تشخیص نبود و مهم آنکه هیچ نهاد و فردی مسئولیت اتفاقات تلخ این چند دهه را بر عهده نگرفت. اگر شرایط خوب میشد، هم خود را دخیل در آن میدانستند و اگر وارونه میگشت، هیچیک مسئولیت آن را بر عهده نمیگرفتند.
دورههای متمادی، افراد با نگرش و رویکردهایی که داشتند، بر مسند ریاست تکیه زدند و بعد از چند ماهی فهمیدند یا به آنها فهمانده شد که بین آنچه هنگام تبلیغات میگویند با آنچه بایستی در مسند قدرت انجام دهند، کیلومترها فاصله هست و آن افراد برگزیده بایستی کاری را انجام دهند که خواسته نظام است و نه خواسته مردم.
در این مسیر، آنهایی که میخواستند بر خلاف جهت خواسته نظام حرکت کنند یا صلاحیتشان سلب شد یا دولت در سایه در کنار آنها قرار گرفت و یا پس از دوره ریاست، مورد خشم و قهر و غضب قرار گرفتند و از گردونه و سپهر سیاست کشور خارج گردیدند.
هر دوره برای مشارکت ظاهری هم که شده بود، فردی را با خصوصیات خاص روی کار میآوردند و پس از مدتی آن طبل پر صدا در میان مردم تهی بودنش آشکار میشد و آن شیر بیشه چون نقش شیر بر پرده مانند میگشت. اما در اذهان مردم داخل و دولتهای خارج، این نمایش پر از نعمت و بهرمندی برای دستگاه محسوب میشد.
پر واضح است که تا کنون، آنچه بر سر ملت آمده، خواسته مردم بوده و جهل آنها هر روز، روزگار آنها را تیرهتر نموده است زیرا حافظه تاریخی آنها بسیار پایین و احساسات بر افکار جمعی آنها سایه گستر میباشد. در آمال و آرزوهایشان، خود را هر روز امیدوارتر میبینند تا شاید از بین این مردان سیاست، یکی سر برآورد و آنها را از این تنگنا و سختی و مشقت و فقر و بیکاری نجات دهد و چون قماربازان در صدد احیای سرمایه مادی و معنوی از دست رفته خویشاند و هر نوبت بانک را میخوانند و آنچه برایشان اتفاق افتاده، تصاعد در ضرر بوده است.
باری ما مردمان از تغییر میترسیم و از اصلاحات نگرانیم و دوست داریم روال همان باشد تا زحمت کمتری در تغییر تحمل نماییم. سنگ آسیاب را بر دوش گرفتهایم و چون دانههای گندم هر روز ریز ریز و آرد میشویم.
قدیسسازی و قداستبخشی به افراد در جمهور ما فراوان به چشم میخورد و این آن چیزی است که کشور ما را به این روز رسانده و ترس داریم تا از قدیسی که ساختهایم، معایب و نارساییهایش را بدانیم و این راه همچنان ادامه دارد.
انتخابات زودهنگام فعلی که هزاران حرف در پس و پشت خود دارد نیز چون روال قبل در حال اجرا میباشد.
ثبتنام فلهای افراد بدون تخصص و دانش مربوطه و تایید افراد مورد وثوق نظام و در طبق اخلاص گذاشتن افرادی که طی ۴ سال بایستی بر طبق منویات حرکت نمایند.
این بدان معنا خواهد بود که داستان چماق و هویج همچنان ادامه دارد و نیک میدانیم از کوزه آب، توقع شربت و شیرینی امری است محال.
پر واضح است در نگاه اول رقابت بین سه نفر خواهد بود: آقای جلیلی، قالیباف و پزشکیان.
اما به واسطه مسائل درونی و به خاطر حفظ نظام احتمالا یکی از آنها نیز بر دیگری کوتاه خواهد آمد و میماند پزشکیان و فرد مذکور.
پزشکیان از طیف اصلاحات میباشد. در واقع کفه دیگر نظام که هر از گاهی به نوبت یا اصولگرا رئیس است یا یک فرد اصلاحاتی.
شانس پزشکیان از دیگر رقبا بنا به دلایلی بالاتر میباشد و شاید حضور ایشان که از ردههای چهارم مدیریتی حزب آقای خاتمی است، بتواند مشارکت را به لحاظ وابستگی حزبی و نزدیکی به آقای رفسنجانی و خانواده خمینی و خاتمی و دیگر افراد صاحب نفوذ در این نگرش و آذری بودن ایشان که بحث قومیتی است، بالا ببرد و بر مسند قدرت بنشیند و آنچه در سر دارد اجرا نماید البته با حفظ آنچه در آن دالانهای عریض و طویل از او خواستهاند.
اما این یک روی سکه است و باید منتظر شد تا بفهمیم و بدانیم که در پستوها و دالانهای عریض و طویل حاکمیت چه برنامهای در دستور کار قرار گرفته تا طبق آن فرد مورد نظر از صندوقها بیرون آید.
آنچه مسلم است، برنده آن فرد یا مردم نیستند و این در طول این سالها محرز و آشکار بوده است.
در بین افراد این دوره، شاید آقای پزشکیان دارای سوابق آنچنانی نباشد و البته پروندهاش هم سالمتر از دیگران میباشد، اما ایشان میخواهد با لباس سفید به درون چاه ذغالی وارد شود که نتیجه آن را خود میدانید.
انشاءالله بهترینها برای مردم این مرز و بوم رقم خورد و آنچه شایسته آنها است اتفاق بیفتد و تغییر را سر لوحه این سامانبخشی بدانند.
شاد و سربلند باشید.
به هر روی، در تجربه آموختهایم آنچه روی داده مناسب حال و روز مردم ایران نبوده و از همان روز اول، انتصابات و انتخابات مخلوط گردید و به گونهای دگرگون شد که سره از ناسره قابل تشخیص نبود و مهم آنکه هیچ نهاد و فردی مسئولیت اتفاقات تلخ این چند دهه را بر عهده نگرفت. اگر شرایط خوب میشد، هم خود را دخیل در آن میدانستند و اگر وارونه میگشت، هیچیک مسئولیت آن را بر عهده نمیگرفتند.
دورههای متمادی، افراد با نگرش و رویکردهایی که داشتند، بر مسند ریاست تکیه زدند و بعد از چند ماهی فهمیدند یا به آنها فهمانده شد که بین آنچه هنگام تبلیغات میگویند با آنچه بایستی در مسند قدرت انجام دهند، کیلومترها فاصله هست و آن افراد برگزیده بایستی کاری را انجام دهند که خواسته نظام است و نه خواسته مردم.
در این مسیر، آنهایی که میخواستند بر خلاف جهت خواسته نظام حرکت کنند یا صلاحیتشان سلب شد یا دولت در سایه در کنار آنها قرار گرفت و یا پس از دوره ریاست، مورد خشم و قهر و غضب قرار گرفتند و از گردونه و سپهر سیاست کشور خارج گردیدند.
هر دوره برای مشارکت ظاهری هم که شده بود، فردی را با خصوصیات خاص روی کار میآوردند و پس از مدتی آن طبل پر صدا در میان مردم تهی بودنش آشکار میشد و آن شیر بیشه چون نقش شیر بر پرده مانند میگشت. اما در اذهان مردم داخل و دولتهای خارج، این نمایش پر از نعمت و بهرمندی برای دستگاه محسوب میشد.
پر واضح است که تا کنون، آنچه بر سر ملت آمده، خواسته مردم بوده و جهل آنها هر روز، روزگار آنها را تیرهتر نموده است زیرا حافظه تاریخی آنها بسیار پایین و احساسات بر افکار جمعی آنها سایه گستر میباشد. در آمال و آرزوهایشان، خود را هر روز امیدوارتر میبینند تا شاید از بین این مردان سیاست، یکی سر برآورد و آنها را از این تنگنا و سختی و مشقت و فقر و بیکاری نجات دهد و چون قماربازان در صدد احیای سرمایه مادی و معنوی از دست رفته خویشاند و هر نوبت بانک را میخوانند و آنچه برایشان اتفاق افتاده، تصاعد در ضرر بوده است.
باری ما مردمان از تغییر میترسیم و از اصلاحات نگرانیم و دوست داریم روال همان باشد تا زحمت کمتری در تغییر تحمل نماییم. سنگ آسیاب را بر دوش گرفتهایم و چون دانههای گندم هر روز ریز ریز و آرد میشویم.
قدیسسازی و قداستبخشی به افراد در جمهور ما فراوان به چشم میخورد و این آن چیزی است که کشور ما را به این روز رسانده و ترس داریم تا از قدیسی که ساختهایم، معایب و نارساییهایش را بدانیم و این راه همچنان ادامه دارد.
انتخابات زودهنگام فعلی که هزاران حرف در پس و پشت خود دارد نیز چون روال قبل در حال اجرا میباشد.
ثبتنام فلهای افراد بدون تخصص و دانش مربوطه و تایید افراد مورد وثوق نظام و در طبق اخلاص گذاشتن افرادی که طی ۴ سال بایستی بر طبق منویات حرکت نمایند.
این بدان معنا خواهد بود که داستان چماق و هویج همچنان ادامه دارد و نیک میدانیم از کوزه آب، توقع شربت و شیرینی امری است محال.
پر واضح است در نگاه اول رقابت بین سه نفر خواهد بود: آقای جلیلی، قالیباف و پزشکیان.
اما به واسطه مسائل درونی و به خاطر حفظ نظام احتمالا یکی از آنها نیز بر دیگری کوتاه خواهد آمد و میماند پزشکیان و فرد مذکور.
پزشکیان از طیف اصلاحات میباشد. در واقع کفه دیگر نظام که هر از گاهی به نوبت یا اصولگرا رئیس است یا یک فرد اصلاحاتی.
شانس پزشکیان از دیگر رقبا بنا به دلایلی بالاتر میباشد و شاید حضور ایشان که از ردههای چهارم مدیریتی حزب آقای خاتمی است، بتواند مشارکت را به لحاظ وابستگی حزبی و نزدیکی به آقای رفسنجانی و خانواده خمینی و خاتمی و دیگر افراد صاحب نفوذ در این نگرش و آذری بودن ایشان که بحث قومیتی است، بالا ببرد و بر مسند قدرت بنشیند و آنچه در سر دارد اجرا نماید البته با حفظ آنچه در آن دالانهای عریض و طویل از او خواستهاند.
اما این یک روی سکه است و باید منتظر شد تا بفهمیم و بدانیم که در پستوها و دالانهای عریض و طویل حاکمیت چه برنامهای در دستور کار قرار گرفته تا طبق آن فرد مورد نظر از صندوقها بیرون آید.
آنچه مسلم است، برنده آن فرد یا مردم نیستند و این در طول این سالها محرز و آشکار بوده است.
در بین افراد این دوره، شاید آقای پزشکیان دارای سوابق آنچنانی نباشد و البته پروندهاش هم سالمتر از دیگران میباشد، اما ایشان میخواهد با لباس سفید به درون چاه ذغالی وارد شود که نتیجه آن را خود میدانید.
انشاءالله بهترینها برای مردم این مرز و بوم رقم خورد و آنچه شایسته آنها است اتفاق بیفتد و تغییر را سر لوحه این سامانبخشی بدانند.
شاد و سربلند باشید.